Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
Search in posts
Search in pages


دکتر شریعتی، خاطرات و اندیشه‌ها | مهدی بازرگان (جهان اسلام ـ تیر و مرداد ۷۲)

دکتر شریعتی، خاطرات و اندیشه‌ها

مهدی بازرگان
منبع: مجله جهان اسلام (شماره ۱۳)
تاریخ: تیر و مرداد ۱۳۷۲

 

مصاحبه حاضر، آخرین گفتگوی مهندس مهدی بازرگان درباره شریعتی، یک سال و نیم قبل از مرگ است. این مصاحبه با دوماه‌نامه«جهان اسلام» به مدیر مسئولی سید هادی خامنه ای در شماره ویژه شانزدهمین سالگرد شهادت دکتر شریعتی در سال 1372 صورت گرفته و به چاپ رسیده است.

 

در فاصله کوتاهی که به انتشار یادمان فراق معلم شهید انقلاب، دکتر علی شریعتی مانده بود با سئوالاتی پیرامون «نقش فکری دکتر در پیروزی انقلاب»، نگرش وی بر برداشت سنتی از دین، میزان نقدپذیر بودن آراء ایشان، نحوهٔ برخورد دکتر با فرهنگ و تمدن مغرب زمین و … به سراغ مهندس بازرگان رفتیم و ایشان با توجه به نامساعد بودن وضع مزاجی و فرصت زمانی کوتاهی که تا انتشار ویژه‌نامه در اختیارشان نهاده بودیم، در گفتگویی یک‌ساعته با سرویس معارف روزنامه جهان اسلام شرکت نمودند و به ذکر نکاتی تاریخی، توضیحی دربارهٔ مقاطع خاصی از زندگی دکتر پرداختند که ذیلاً توجه خوانندگان گرامی را به آن جلب می‌نمائيم.

ـ میزان آشنایی شما با دکتر شریعتی و آراء و مکتوبات او تا چه حد می‌باشد؟

آشنایی و ارتباطم با دکتر شریعتی بسیار نزدیک و صمیمی بود. حتی یادم هست که پس از شهادت او وقتی با مرحوم استاد محمدتقی شریعتی صحبت می‌کردیم، ایشان به من گفت که می‌دانید دکتر شریعتی را شما برای تحصیل جامعه‌شناسی به اروپا فرستادید؟ من گفتم: یادم نیست و ایشان گفتند که: بله با علی بعد از تمام کردن متوسطه، خدمت شما رسیدیم و گفتیم که او تمایل به تحصیل در فرنگ دارد و می‌خواهد با شما مشورت کند که در چه رشته‌ای تحصیل کند و شما گفتید که اروپا رفتن خیلی هم خوب است و بهتر است که جامعه‌شناسی بخواند. چون معمولاً استادان جامعه‌شناسی و جامعه‌شناسان اغلب متفکرینی‌اند که ضد دین‌اند و اساساً جامعه‌شناسی به عنوان یک رشته الحاد و ضد خدا معرفی شده است و حتی یهودی‌ها بیشتر جامعه‌شناسی می‌خوانند و اینکه جامعه‌شناسی رشته‌ای و زمینه‌ای است که در آن خیلی می‌شود به‌نفع اسلام و پاسخ‌گویی به ایرادات، از آن استفاده کرد و ایشان رفت. به این ترتیب من چنین همکاری نزدیکی با علی از همان اول داشتم. بعدها هم کم و بیش با هم بودیم. اما در سخنرانی‌هایش در آن پنج سال که اوج فعالیت او بود خیلی حضور نداشتم و فقط گاه‌گاهی در حسینیه ارشاد حاضر می‌شدم. کتاب‌های دکتر شریعتی را هم بیشتر آن نوعش را می‌خواندم که مورد اعتراض و اتهام و هوچی‌گری بود. مانند «تشیع علوی و تشیع صفوی»، چرا که با اصول کلی تفکر وی و جهت حرکتش توافق داشتم و خود را ملزم می‌دیدم که مدافع آراء منطقی او باشم. در آن سال‌ها، آقایی به نام محمدعلی انصاری کتابی به نام «دکتر چه می‌گوید؟» نوشته بود و تهمت‌های بسیار عجیب و زشت به دکتر وارد کرده بود. من آن کتاب را که خواندم، دیدم مطالبی را به دکتر استناد داده که نه تنها به عقل جور در نمی‌آید بلکه حتی مأخذ آنها را نیز معرفی نموده است. مثلاً گفته دکتر در فلان کتاب و فلان صفحه به حاضرین در سخنرانی خود گفته است که چرا وقت خود را در اینجاها تلف می‌کنید! بروید و در همین باشگاه روبروی حسینیه (که از مراکز ساواک و مراکز فساد بود) تفریح کنید! من واقعاً متعجب شدم و شاخ در آوردم و چون نشانی داده بود این کتاب‌ها را تهیه کردم و خواندم اما اثری از آن حرف‌ها ندیدم … و حتی به مرحوم دکتر بهشتی گفتم آقا یک روحانی چرا باید چنین مزخرفاتی را بنویسد. این وظیفهٔ شماست که پاسخ دهید. چون من اگر پاسخ بگویم یک نفر غیر معمّم هستم و از همان قماش که دکتر شریعتی بود. شما لااقل جواب بدهید. مرحوم دکتر بهشتی گفتند که شما بهتر می‌توانید جواب بدهید و من گفتم که قبلاً جواب داده‌ام و باز هم جواب می‌دهم اما شما موقعیتی دارید که روی منبر بهتر می‌توانید به این اتهامات جواب بدهید.

… پس از اختلافات دکتر شریعتی با مرحوم استاد مطهری، اطلاعیه و اعلامیه مشترکی از طرف بنده و مرحوم مطهری منتشر می‌شود. خود دکتر شریعتی گفته بود که من اختیار تامّ می‌دهم به مطهری و بازرگان که کتاب‌های مرا بخوانند و هر جا را که لازم دیدند خودشان اصلاح کنند …

ـ آقای مهندس، گویا دکتر وصیتی هم کرده بود که آقایان محمدتقی جعفری و محمدرضا حکیمی، آثارش را تصحیح کنند؟

شاید. ولی یادم هست که در همان اواخر، مرحوم مطهری به بنده مراجعه کرد و این کار را شروع کردیم. مرحوم مطهری گفت: اجازه بدهید، از همان کتاب «چه باید کرد» و «از کجا آغاز کنیم»، شروع کنیم. یک جلسه هم نشستیم و آن کتاب را خواندیم. اما بعداً گرفتاری‌هایی پیش آمد و دوران مبارزات شروع شد و در نتیجه فرصتی پیدا نکردیم که آن کار را ادامه دهیم. این مقدمه را به این لحاظ گفتم که من کتاب‌های دکتر شریعتی را به طور کامل و دقیق و آن‌گونه که سئوالات شما ایجاب می‌کند مطالعه نکرده‌ام و نمی‌توانم به طور دقیق به سئوالات شما پاسخ دهم و متأسفانه من علاوه بر این، فرصت و حالی ندارم؛ بضاعت علمی پاسخ به این مسائل مهم را هم ندارم و حیف است که در مورد شریعتی پاسخ‌های سبک و سست داده شود.

ـ آقای مهندس گویا چندی پس از صدور اعلامیهٔ مشترک شما و مرحوم مطهری، شما امضاء خودتان را پس گرفتید. اگر ممکن است قدری پیرامون همین مسأله توضیح بفرمایید؟

واقع مسأله این است که من امضائی پس نگرفتم. مسأله از این قرار بود که در آن بحبوحهٔ حملات به دکتر شریعتی که متأسفانه از ناحیهٔ برخی علما نیز به آن دامن زده می‌شد و حتی مثلاً آقای مرتضی عسگری گفته بود که دکتر شریعتی … عدْو دین است (البته من از خودش این را نشنیدم ولی از دیگران شنیدم) و یا مثلاً از مرحوم علامه طباطبائی نیز نوشته‌ای در مورد شریعتی گرفته بودند که البته به آن تندی و زشتی که پاسخ دیگران بود، نبود و ایشان گفته بودند «که آراء دکتر شریعتی عموماً با آنچه ما از دین می‌فهمیم تطبیق نمی‌کند.» در این میان من که با مرحوم مطهری ارتباط و نزدیکی بسیار صمیمانه‌ای داشتم فکر کردم که همان‌طور که دکتر بهشتی اگر در جواب انصاری مطلبی می‌گفت مفید بود، مرحوم مطهری هم اگر در مورد دکتر شریعتی مطلبی بگوید خیلی مفید خواهد بود.

اتهامات علیه دکتر شریعتی تا آنجا پیش رفته بود که او را بی‌دین، معاند و ضد خدا معرفی می‌کردند و من فکر کردم که اگر مرحوم مطهری در مورد دکتر چیزی بگوید مفید خواهد بود … در آن جمعی که همه بودیم، به ایشان تکلیف شد که چیزی در این مورد بگویند و یا بنویسند و ایشان گفتند که به طور مشترک با شما (مهندس بازرگان) اعلامیه بدهیم و من هم قبول کردم چون وسیله‌ای بود که مرحوم مطهری در این مورد چیزی بگویند. لذا با مشورت یکدیگر متنی را تهیه کردیم و بیشتر هم ارزش آن کار، به خاطر امضاء آقای مطهری بود چون شخصیتی روحانی و محقق و ذی‌نفوذ بود. در آن نامه ما با ذکر مراتب ایمان و اعتقاد و خدمات دکتر شریعتی و نبوغ او و تأثیر او در انقلاب و مؤمن‌سازی جوانان، به ذکر نکاتی پرداختیم. مثلاً از آنجا که ایشان در غرب تحصیل کرده و از منابع دست اول دور بوده ممکن است در بعضی نظرات خود آن‌گونه که باید و شاید، نظرات دقیق و عمیق و مطابق با نصوص دینی ارائه نکرده باشد. واقعاً هم تمام نظریات ایشان که درست نبوده و نیست. اما عمدهٔ نظر ما این بود که بگوییم ایشان مسلمان است، علاقمند، معتقد و خدمت‌گزار به نسل جوان … اما پس از انتشار این اطلاعیه، حتی از طرف دوستان هم به من اعتراض شد. بازار تهمت و شایعه هم که می‌دانید در کشور ما همیشه داغ و پر مشتری است. از همین نامه که جهت دفاع از دکتر تهیه شده بود برداشت‌های متناقضی صورت گرفت مثلاً عده‌ای آمدند و گفتند آقا، این چه کاری بود، اطلاعیه‌ای دادید که دست آویز ساواک هم شده است … لذا شاید درست بر عکس آن چه که ما از آن نامه انتظار داشتیم، تأثیری متضاد به وجود آمد. چون آن نامه نود درصد تأیید و تجلیل شریعتی بود و اصلاً قابل قیاس و مقایسه با آنچه که علماء در مورد شریعتی داده بودند نبود (حتی در مقایسه با متین‌ترین و مؤدبانه‌ترین آنها که از مرحوم علامه طباطبایی بود). ولی از آنجا که در آن نامه، اشاره‌ای هم کرده بودیم که آنچه ایشان گفته است ممکن است به طور تام درست و دقیق نباشد، مورد رنجش دوستان شد. البته ساواک هم از این مسأله استفاده کرد و چون قصدش اختلاف اندازی بود شاید به نشر آن نامه اقدام نموده باشد تا اختلاف میان ما و شریعتی بیافکند. بر این اساس لازم بود که بنده یک اعلامیهٔ توضیحی هم بدهم و در آن نامه ضمن بزرگداشت مجدد شریعتی، گفتم و نوشتم که از روشنفکران ما انتظار نمی‌رود که شخص‌پرست و متعصب باشند چنانکه شریعتی هم این‌گونه نبود.

این بود که نه من و نه مرحوم مطهری هیچ‌یک امضاء خود را پس نگرفتیم بلکه می‌خواستیم خشم و هیجان بسیار شدید طرفداران متعصب شریعتی را که در خصوص انتشار آن نامه مشترک ایجاد شده بود و تحقیقاً مطلوب دکتر شریعتی هم نبود، تقلیل و تسکین دهیم. با این حال، اقدام و پاسخ به اتهامات و نظرات روحانیون و علما را من ادامه دادم … ملاقاتی با مرحوم آقای محلاتی داشتم و ایشان تابستان‌ها به تهران و شمال می‌آمدند. یکی از دوستان شیرازی، با من صحبت کرد و قبل از اینکه آیت‌ا … محلاتی به تهران بیاید به من گفت که آقای محلاتی را دریاب! و با ایشان قبل از آنکه علیه شریعتی چیزی بگوید، صحبت کن. من هم با آقای محلاتی دیدار و ملاقاتی داشتم و ایشان هم از من پرسید که نظر شما در مورد شریعتی چیست؟ من گفتم که بعضی کتاب‌های شریعتی را که من خواندم از جمله «فاطمه، فاطمه است» به ارادت و احترام من نسبت به ائمه و شخص حضرت زهرا (س) افزود و البته منظورم از گفتن این مطلب آن بود که به آقای محلاتی به طور ضمنی گفته باشم شریعتی شیعه است و معتقد به اهل بیت. بعد، این داستان را برایش تعریف کردم که: «در یک سالی که آقای محمدامین جبل عاملی به ایران و به حسینیه ارشاد دعوت شده بود، در یک مهمانی خصوصی که طالقانی، مطهری، جزایری و عده‌ای دیگر هم بودند من از ایشان پرسیدم که آیا این شایعه درست است که آخرین سخنرانی شما  به این علت لغو شد که دکتر شریعتی در پاسخ به دانشجویانی از اهل بیت سئوال کرده بودند گفته بود «که این حرف‌ها همه مزخرف است»؟ (چرا که چنین شایعه‌ای مطرح بود که آقای جبل عاملی به این علت، سخنرانی خود را انجام نداده است). ایشان با تعجب و ناراحتی گفتند که خیر! من آنروز ناخوش بودم و نمی‌توانستم سخنرانی کنم.برای آقای محلاتی گفتم همان‌طور که می‌بینید این‌گونه وقایع و حوادث را تحریف می‌کنند و شخصیت‌ها را مورد تردید قرار می‌دهند و همین داستان و توضیح من، باعث شد که آقای محلاتی قانع شوند و اعلامیه و اظهارنظری بر علیه دکتر شریعتی نکنند.

یک جریان دیگر هم برایتان تعریف می‌کنم. پس از فوت دکتر شریعتی، یک روز که از اعیاد مذهبی هم بود، در قم به دیدار مرحوم آیت‌آ… مرعشی نجفی رفتم (بین ما و ایشان نسبت خویشاوندی هم بود) و چون روز عید بود، عده‌ای از علما در منزل ایشان بودند. ایشان از من پرسیدند که دکتر شریعتی چه می‌گوید و این اظهارنظر علماء و دانشمندان در مورد ایشان به چه خاطر است؟ بنده هم توضیحاتی دادم و گفتم که ایشان مؤمن و معتقد است و گفته‌هایش نیز اثر فراوانی روی جوانان ما نهاده است. (ایشان هم تا آن وقت هنوز چیزی بر علیه شریعتی نگفته بود.) با این توضیحات جوّ مجلس تقریباً موافق با دکتر شریعتی … در همین حین یکی از آقایان حضّار گفت که می‌دانید دکتر شریعتی معتقد به اسلام بدون روجانیت بود؟ با این قول، گویی مجلس به یکباره متغیر و متشنّج شد که البته من هم توضیحاتی دادم …

ـ جناب آقای مهندس، ما سئوالات زیادی در ارتباط با شریعتی و افکار و آراء او داشته و داریم اما گویا فرصت و نیز مساعدتی در حال و مزاج شما نیست فلذا به چند سئوال کوتاه اکتفا می‌کنیم. لطفاً اگر ممکن است، نقش اندیشه‌های دکتر شریعتی را در تکوین انقلاب اسلامی بفرمایید!

دکتر شریعتی تأثیرات فراوانی بر انقلاب داشته است.اگر بپذیریم که انقلاب اسلامی ما بر چهار و یا سه پایه بنا شده است دو پایه آن از آنِ دکتر شریعتی است؛ یعنی اوست که این مبانی را محکم کرده است. البته بعضی معتقدند که پایهٔ سومی هم از آن اوست. آن دو پایهٔ اول، یکی «شهادت» است و دیگری «امامت» و سومی هم «مستضعفین». او با افکار، آراء، نوشته‌ها و عمل خود چیزی را در جامعه ایران آورد که قبلاً یا اصلاً نبود و یا خیلی ضعیف بود.

ایرانی به طور کل در عالم فداکاری در راه مال و خرج کردن زکات و ایثار ثروت و مال، سرآمد همه ملل است و واقعاً موقوفات آن‌طور که در ایران است، در هیچ جای دیگر نیست اما وقتی پای جان به میان می‌آید همیشه قدری تعلّل داشته است. ایدهٔ «شهادت» را شریعتی به طور کلان و گسترده در جامعه رایج و جاری کرد. ما در مبارزات جوانانمان با شاه و پس از او در جنگ با عراق دیدیم که یکی از پایه‌های بسیار مستحکم پیروزی امام خمینی، همین آمادگی مردم برای شهادت بود. چنانکه خود ایشان گفته بود: «ملتی که شهادت دارد پیروز است.» انصافاً سهم دکتر شریعتی در امر توسعه و ترویج این ایده بسیار زیاد است و به احتمال زیاد اگر او این آمادگی را و این استقبال از جهاد را ایجاد نکرده بود به این راحتی و سهولت، جوانان به دنبال شهادت نمی‌رفتند. تعالیم دکتر شریعتی مثل موج بود که همه جا می‌رفت؛ در شهرها و روستاها و دهات و در میان تمام قشرهای جامعه از بی‌سواد و باسواد و روشنفکر، رایج بود و ما اگر ملت‌مان را شهیدپرور می‌نامیم باید این صفت را برای شریعتی برازنده‌تر بدانیم و این مسأله شهادت از ارکان مهم پیروزی انقلاب و حاکمیت روحانیت بود.

دومین رکن مهم پیروزی، مسأله رهبری و امامت و ولایت فقیه بود. از خصوصیات اسلام، همین مسأله «امامت» به همین شکل خاص است و اکنون شریعتی سعی می‌کرد که تلقیِ شیعی از امامت و ولایت را اثبات و ترویج کند. او معتقد به دموکراسی هدایت شده و رهبری شده بود و در کتاب «امت و امامت» اظهار کرده است که من خوشحال از این کشفم که فهمیده‌ام امت و امام از مشتقات یک ریشه هستند و ما این امتیاز را نسبت به غربی‌ها و افکار غربی‌ داریم که آنها از کلمهٔ ناسیون و ناسیونالیسم استفاده می‌کنند که ریشه آن از ولادت و زادن است ولی ما «امام» را به کار می‌گیریم که معنایی اجتماعی دارد و اساساً رهبری در اندیشه اسلامی لازمه زندگی اجتماعی و جمعی است.

در مرحله سوم، شریعتی معنا و مفهوم «مستضعف» را وارد جامعه فکری ما کرد. چنانکه در بیانات و تأکیدات و توصیه‌های امام هم ما این معنا را می‌دیدیم. البته دکتر شریعتی معنای خاصی برای این کلمه قائل بود و مستضعف را بنا بر اندیشهٔ قرآنی، صاحب ضعف فکری و فرهنگی می‌دانست و آنرا به کسانی اطلاق می‌نمود که در زیر یوغ اغنیاء که خود را «ربّ» می‌دانستند قدرت فکری و فرهنگی خود را از دست داده است. شریعتی مستضعف را به جای «پرولتر» که مارکس و لنین بکار می‌بردند به کار می‌برد و انقلاب را نه معلول پرولترهای اقتصادی که حاصل رنج‌های مستضعفان می‌دانسته است.

ـ آیا با توجه به نگرش خاص دکتر به دین به نظر شما، از فحوای کلام و اندیشهٔ ایشان بر نمی‌آید که دین را نه فقط برای آخرت بلکه به عنوان یک سلاح دنیوی نیز بکار می‌برد؟

البته من نمی‌خواهم بطور خیلی وسیع وارد این بحث شوم. من سخنرانی داشته‌ام در همین مسأله که آیا دین و رسالت دین، اصلاح زندگی دنیوی است و یا توجه داد ن به خدا … آخرت که ممکن است چاپ شود (اگر اجازه بدهند) … فقط اشاره می‌کنم که نگاه دکتر شریعتی به دین، نگاه کسی است که درد اجتماعی داشت. دردمندی اجتماعی ـ سیاسی شریعتی او را به دین و نگاه و توجه به دین کشاند. البته عموماً از دین چنین برداشتی دارند که می‌خواهند برنامهٔ کامل و جامعی برای سامان بخشیدن به زندگی ارائه نماید. در واقع اسلام را … به عنوان یک ایدئولوژی در مقابل مارکسیسم و یا ناسیونالیسم مطرح می‌کنند. من در آن سخنرانی از نظرات دکتر شریعتی هم سخن گفته‌ام که مشروح آن را انشاءا… خواهید دید البته ممکن است به نظر شما این اشکال به نظر برسد که اگر دین را… امری قدسی و آخرتی بدانیم آیا اساساً این نوع نگاه به دین فی‌المثل تشکیل «نهضت آزادی» و تلاش برای تشکیل یک سازمان که با کمک از اندیشه‌های دینی، مبارزه می‌کند تناقض ندارد؟ که این بحث را به طور مفصل نمی‌توانم در اینجا واردش بشوم.

ـ با توجه به تعلق خاطری که دکتر شریعتی به اومانیسم داشت، عده‌ای از منتقدین، وی را فردی که مبانی نگرش‌های خود را از غرب گرفته و شاید به نوعی غرب‌گرا و غرب‌زده بوده است می‌دانستند. در این مورد توضیح بفرمایید.

تا آنجا که من یادم هست به او کمتر از این نوع ایرادات وارد می‌کردند. اتهام او غرب‌زدگی نبود بلکه اساساً ضد دین بودن، الحاد، التقاط و … بود. اومانیست بودن اتهامی است که این روزها بیشتر به خودِ ما وارد می‌کنند. شاید در فحوای ایراداتی که به دکتر شریعتی وارد می‌کردند نوعی حسادت و حساسیت وجود داشت؛ گویی بعضی نمی‌پسندیدند کسی خارج حوزهٔ روحانیت در بررسی مسائل اسلامی با آنان رقابت داشته باشد و شاید اصلاً در همه ادیان این‌گونه با… که روحانیون تمایل ندارند که افراد غیرروحانی در این مسائل وارد شوند و نمی پذیرند … که در برابر فهم آنها از دین، فهم دیگری مطرح گردد. لذا بیشتر دشمنی‌ها از این جهت بود. توجهی نداشتند که در اثر تعالیم او (دکتر شریعتی) جوانانی که هیچ تعلق خاطری به اسلام نداشتند و حتی شعائر دینی را رعایت نمی‌کردند به اسلام متعهد و متعبّد شوند.

ما اگر امروز از اومانیست سخن می‌گوییم بدان دلیل است که معتقدیم اسلام به بهترین شکل و بهترین وضع از انسان و حقوق انسان سخن گفته است و حمایت کرده است و عقیده داریم که آزادی‌خواهی (لیبرالیسم) در درون اسلام است و از دل اسلام بر می‌آید.

ـ به عنوان آخرین سئوال از حضرت‌عالی خواهش می‌کنیم که بفرمایید آیا امروز جامعه دینی ما محتاج یک تبیین و تفسیر واحد از دین می‌باشد (یعنی نگرش معهود سنتی) و یا اینکه لازم است به دین از نگاه‌ها و مناظر متفاوت و متعدد نظر افکنده شود؟

به عقیدهٔ بنده که البته با آراء مرحوم طالقانی و مرحوم مطهری نیز هماهنگ است ما باید اول منظورمان را از «سنّت» مشخص کنیم. منظور از سنت چیست؟ به نظر من امروز باید به اسلام قرآنی باز گردیم. سنت ما قرآن ماست و نگاه سنتی به دین یعنی نگاه قرآنی به دین. همان‌طور که سیدجمال هم می‌گفت اسلام برخاسته از قرآن و تأیید شده با عترت باید منظور نظر ما باشد و اگر فقط با دید جامعه‌شناسی و یا علمی و یا عرفانی و یا معرفت‌شناسی بدون نظر به قرآن و منطق قرآن به دین نگاه شود بی‌حاصل است ولی اگر به دین با نگاه قرآن نظر افکنیم، هم مسائل علمی و هم مسائل جامعه‌شناسی و معرفت‌شناسی وجود دارد. بنده خودم تمام مطالعات دینی‌ام، دیدِ علمی دارد ولی هیچ‌گاه از نگاه قرآن به اسلام هم غفلت نکرده‌ام. ما سعی در فهم علمی قرآن و پاسخ به ایرادات علمی وارد بر اسلام داشته‌ایم اما البته نوع نگاه به دین، انحصاری هم نیست و از دریچه‌های مختلف باید به آن نگریست اما چنان‌که گفتم هیچ وقت نباید از قرآن غفلت کرد: «اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن.»

با این دید و با این نگاه، نظر کردن از مناظر مختلف به اسلام بی‌اشکال است و تنوع نگاه‌ها که شما اشاره کردید در این‌صورت است که مفید خواهد بود و البته شریعتی هم با این نوع نگاه مخالفت نداشت.

بسیار سپاس‌گزاریم که علی‌رغم نامساعد بودن شرایط مزاجی، وقت خود را در اختیار ما و خوانندگان قرار دادید.



≡   برچسب‌ها
نویسنده : اپراتور سایت تاریخ ارسال : ژانویه 21, 2021 1426 بازدید       [facebook]