ویژهنامه هفتهنامه «سلام جنوب» (۱۴ آذر ۱۳۸۴)
منبع: نشریه «سلام جنوب»
تاریخ: ۱۴ آذر ۱۳۸۴
هفتهنامه استانی «سلام جنوب» (چاپ بوشهر) به مناسبت سالروز تولد شریعتی اقدام به انتشار ویژهنامهای در قالب یک ضمیمه ۲۰ صفحهای کرده است. در این ضمیمه مقالات و گفتوگوهایی از چهرههای فرهنگی – اجتماعی اهل خطهی جنوب به چاپ رسیده است. این ویژهنامه غالبا دربردارندهی مقالات و گفتوگوهایی از چهرههای بومی خاستگاه هفتهنامهی سلام جنوب است. فایل پیدیاف این شماره را میتوانید در ادامهی مطلب دریافت کنید.
(بیشتر…)بررسی ويژگی های سبكی كوير شريعتی | فرهاد ساسانی (پژوهشنامه علوم انسانی ـ بهار و تابستان ۱۳۸۴)
بررسي ويژگي هاي سبكي كوير شريعتي
فرهاد ساسانی
منبع: پژوهشنامه علوم انسانی
تاریخ: بهار و تابستان ۱۳۸۴
در اين جستار، تلاش مي شود تا متن كوير،نوشته دكتر علي شريعتي براساس انتخاب سازه هاي مختلف در متن- يعني بر مبناي محور جانشيني- و براساس چگونگي چينش سازه ها در كنار هم- يعني بر مبناي محور همنشيني- و نيز عناصر پيراموني ديگري كه بر كار اين دو محور و در نتيجه بر تفسير حاصل از متن تاثير مي گذارد- يعني محور همكنش تحليل و بررسي شود. به اين منظور، ابتدا برخي كليد واژه هاي نظري اين رويكرد معرفي خواهد شد، و سپس متن يادشده تحليل خواهد گرديد.
شریعتی و عرصه عمومی | مسعود پدرام (روزنامه شرق ـ ۴ تیر ۱۳۸۴)
شریعتی و عرصه عمومی
متن سخنرانی مناسبت بیست و هشتمین سالگرد شهادت شریعتی در حسینیه ارشاد
مسعود پدرام
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۸۴
منبع: روزنامه شرق (شنبه ۴ تیر ۱۳۸۴)
بازنگری در شیوه عمل شریعتی و مسائلی را که مبرم میپنداشت، و آنها را در منظومه نظری خود وارد میکرد، این برداشت را تقویت میکند که شریعتی به تغییر میاندیشید، اما نه از طریق محور قرار دادن حکومت (حفظ، اصلاح یا برانداختن آن). او تغییر را عمدتاً در لایههای فرهنگی جست و جو میکرد. گرچه او اعتنای زیادی به مسئله حکومت نداشت، بنابر یک تعریف، فعالیت او یک فعالیت سیاسی محسوب میشود. او بازیگر عرصه عمومی است، عرصهای که میتواند قدرتی را بسازد که در نهایت حکومت را به پذیرش و انجام تغییراتی در جهت مفاهیم و رفتارها و مناسبات و خواستهای شکل گرفته در عرصه عمومی وادار کند. مفاهیمی مثل دموکراسی، نواندیشی دینی، پاسخگویی حکومت، آزادی اندیشه و … این گونه شریعتی عرصه عمومی را برای ایجاد تحول برگزید. تبلور این رویکرد در وضعیت کنونی ایران میتواند این باشد که اگر رأی دادن یا رأی ندادن به یک جریان سیاسی برای حفظ، اصلاح یا کنار زدن یک حکومت اهمیت زیادی دارد، اما جایگاه مهمتر و اصیلتری برای شکلگیری افکار و خواست عمومی و عمل جمعی وجود دارد و آن جایگاه عرصه عمومی است.
خاطرات حسین مهدیان (۱۳۸۴ و ۱۳۸۵)
آخرین حرفهای یک سربدار
منبع: روزنامه همشهری
زمان: ۲۹ خرداد ۱۳۸۴
مصاحبه روزنامه همشهری با حاج حسین مهدیان، سرپرست دفتر فرهنگ اسلامی و یکی از اعضای هیئت مدیره حسینیه ارشاد در دهه ۵۰. حاج حسین مهدیان در سال های اول انقلاب مدت کوتاهی سرپرست روزنامه کیهان بود و در همان اوان انقلاب و در تاریخ شهریور ۱۳۵۸ مورد سوء قصد ناموفق گروه فرقان قرار گرفت. این مصاحبه توسط یاسر هدایتی و حول و حوش وصیتنامه شریعتی خطاب به استاد حکیمی در باره آثارش صورت گرفته است.
حافظ در نگاه شریعتی | محمود در گاهی (سایت چشمانداز ایران ـ بهمن ۱۳۸۴)
حافظ در نگاه شريعتی
دکتر محمود درگاهی
منبع: سایت چشم انداز ایران
تاریخ: ۱۶ بهمن ماه ۱۳۸۴
شريعتي يك دوره مجموعة آثار در 38 مجلد دارد كه در همة آنها ـ به استثناي يكي دو مورد ـ چند بار نام حافظ آمده است. اين بسامد فراوان حاكي از آشنايي شريعتي با انديشة اين بزرگترين شاعر زبان فارسي است. توجه به اين نكته كه شريعتي در شرايط اجتماعي ـ سياسي خاصي به سر ميبرد كه غالباً تلألؤ انديشههاي فلسفي، سياسي، و ايدئولوژيك نوپديد، هرگونه انديشة بومي را در سايه برده بود، اهميت اين آشنايي را دوچندان ميسازد. هم چنين تعيين جايگاه شاعري و نيز انديشه حافظ از زبان مردي كه هر انديشه و آييني را به دقت نقادي ميكرد و به دشواري ميپذيرفت و با همة عناصر فرهنگي بومي يا بيگانه نقادانه روبهرو ميشد، ارزش و اعتباري بلند دارد. شريعتي در رشتة ادبيات فارسي تحصيل كرده بود، مطالعة ممتدي روي آثار شاعران و نويسندگان سرزمين خود داشت و يكي از نخستين ترجمههاي نقد ادبي را پديد آورده بود. او هم شعر ميسرود، هم داستان براي كودكان و نوجوانان مينوشت، و در كنار اين همه، خالق يكي از شاهكارهاي نثر معاصر فارسي، يعني «كوير» بود. به علاوه تفسيرها و تحليلهاي نو و دقيقي دربارة ادبيات داشت و صاحب نوعي نظرية ادبي و نقد ادبيات بود. از اين رو توجه او به حافظ اهميت بسيار دارد، بويژه اين كه او به پرداخت و ترويج نوعي ايدئولوژي متهم است و اتهام خود ايدئولوژيها نيز اين است كه ادبيات را ابزار قدرتجويي و وسيلة تبليغ سياسي ميكنند؛ و بدين گونه آن را تحريف يا تباه ميسازند! پس، امعان نظر در تفسير و تحليلهاي شريعتي از حافظ و شيوة نگاه او به شعر و انديشة وي ميتواند نوع ايدئولوژي شريعتي و تفاوت آن را با ايدئولوژيهاي معاصر او نيز روشن سازد.
آثار شريعتي در كنار انديشههاي تازه و بديعي كه در خود جاي داده، تنيده با اين گونه رويآوريها به ادبيات و فرهنگ سنتي و بومي ايران است و چنين كاري در روزهايي كه توجه به سرمايههاي فرهنگي بومي نوعي ارتجاع و عقب ماندگي شمرده ميشد و در برابر، آشنايي با فرهنگ بيگانه نشانة ترقي و تجدد بود، بسيار شايستة درنگ و تأمل است. يك مرور كلي در فهرست اعلام آثار شريعتي نشان ميدهد كه انديشة او تا چه حد با فرهنگ و ادبيات بومي سرزمين خود گره خورده است. از اين ميان اشارة به آثار و انديشههاي فردوسي، سعدي، مولوي و حافظ بيش از ديگران است. شريعتي هر يك از اين شاعران را از بعد ويژهاي مورد بررسي قرار ميدهد. عظمت انديشة مولوي را در تاريخ تفكر انساني، يگانه و بيهمانند ميشناسد؛ دلبستگيهاي ملي و ميهني فردوسي را ميستايد. بر سعدي نكتههاي سخت ميگيرد. اما در اين ميان حافظ را شاعري متفاوت ميشمارد. شاعري كه ـ به تعبير او ـ هم در بند دلبستگيهاي زميني است و هم در جست و جوي ماوراء: «حافظ چيز ديگري است، نه منوچهري زميني است و نه مولوي آسماني، روحش فاصلة زمين و آسمان را پر كرده است».[1]
البته شريعتي هيچ گاه يك فرصت فراخ براي تحليل انديشة حافظ يا هيچ شاعر ديگري را پيدا نكرد، و اصولاً چنين دغدغهاي هم نداشت.او در جست و جوي آرماني بزرگتر بود. در نتيجه آنچه كه در آثار او در عطف توجه به حافظ و انديشة او آمده است، تنها مشتمل بر وجوهي از انديشه و شعر حافظ است. اين وجوه چندگانه را ميتوان بدين صورت تفكيك و صورتبندي كرد:
یادنامه روزنامه «شرق» ( تیر ۱۳۸۴)
معرفی تیپ جدید دیندار
منبع: روزنامه شرق
تاریخ: تیر ۱۳۸۴
روزنامه شرق به سردبیری محمد قوچانی، ویژه نامهای مشترک در باره دکتر شریعتی و دکتر بهشتی در تیرماه ۱۳۸۴ به چاپ رسانده است. مقالات مندرج در این ویژه نامه عبارتند از : شریعتی؛ معرفی تیپ جدید دیندار : سوسن شریعتی. زمان شریعتی همه چیز سیاسی نبود: هاشم آقاجری. قصه ما؛ از مشروطیت تا شریعتی: مسعود میری. روشنفکری انقلابی یا اصلاح طلب: احمد صدری. شریعتی و روحانیت: رضا احمدی. زبانی مشترک برای نسل های از هم گسسته: علی طهماسبی. تصویر نو : محمد حیدری. ایدئولوژی یا الزام طبیعی گفتمان: هاشم باروتی. منتقدان سنتی شریعتی: رضا علیجانی. معلمی که شاگردی نداشت: مهدی غنی. معضلات روشنفکر ایرانی : محترم رحمانی .
در این شماره روزنامه شرق گزارش مبسوطی از میز گردی با حضور رامین جهان بگلو، حاتم قادری و امیر رضایی با عنوان « بحث بر انگیزترین روشنفکر سی سال اخیر» که در گذشته در برنامه اندیشهها از رادیو بی بی سی پخش شده بود، به چاپ رساند.
داستان ساواکی کردن شریعتی | علی شکوهی (سایت بازتاب ـ ۲۹ خرداد ۱۳۸۴)
داستان ساواکی کردن شریعتی
علی شکوهی
منبع: سایت بازتاب
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۸۴
در سال ۷۲ جلد سوم كتاب «نهضت امام خميني» به قلم «سيدحميد روحاني» منتشر شد كه بخشي از آن به افشاي اسنادي از شريعتي در ساواك مربوط مي شد. نويسنده مدعي بود كه شريعتي ساواكي است و با خط و ربط ساواك براي مبارزه با روحانيت عمل كرده است. در همان زمان سلسله مقالاتي را در دفاع از شريعتي با عنوان «بار ديگر شريعتي» در «كيهان» منتشر كردم كه در معرفي شريعتي بود و از جمله در چند قسمت به نقد كتاب سيدحميد روحاني اختصاص داشت. البته در آن زمان برخي از آقايان از جمله «حسين شريعتمداري» كه در آن زمان هنوز مسئوليت مؤسسه كيهان را بر دوش نداشت، با اين سياست روزنامه كيهان مخالفت ميكردند و نقد كتاب فوق را با توجه به حكم امام به سيدحميد روحاني براي تدوين تاريخ انقلاب اسلامي نميپسنديدند، ضمن آن كه با نظر وي درباره مرحوم شريعتي هم موافق نبودند. سرانجام با فشار همين دست از آقايان و از جمله برخي از وابستگان به يك دفتر، ادامه انتشار آن مقالات متوقف شد. در آذرماه 72 در كيهان فرهنگي به صورت مستقل مقالهاي را منتشر كردم كه چنين عنواني را داشت: «اين تاريخ ما نيست» و در نقد همان كتاب آقاي روحاني بود.
به دنبال درج اين مقالات در روزنامه «كيهان» و ماهنامه «كيهان فرهنگي»، آقاي سيدحميد روحاني، جوابيهاي مفصل را نگاشت كه در روزنامه «كيهان» درج شد اما وي به همين امر بسنده نكرد و در مجله «15 خرداد» كه او مدير مسئول آن بود، به بهانه درج همان جوابيه، اتهامات تندي را متوجه بنده كرد كه درباري و ساواكي بودن از جمله آن اتهامات بود. براي پاسخگويي به ايشان دو راه را در پيش گرفتم: اول، نوشتن جوابيه و ارسال آن به نشريه «15 خرداد» براي درج و دوم، شكايت به دادگاه ويژه روحانيت تا روحاني به اتهام نشر اكاذيب و زدن تهمت مورد محاكمه قرار گيرد و معلوم شود كه دليلي براي اثبات آن اتهام ندارد.
ظاهرا جلسه بازجويي از سيدحميد روحاني تشكيل شد و با آن كه «روحالله حسينيان» به عنوان جانشين دادستان دادگاه ويژه روحانيت، همكار سيدحميد روحاني در مركز انقلاب اسلامي بود اما اقدام اوليه را انجام داد و از جمله جوابيه بنده را براي سيدحميد روحاني فرستاد تا در نشريه درج كند ولي از تشكيل جلسه دادگاه براي بررسي شكايت خبري نشد. با طولاني شدن روند رسيدگي به شكايتم از روحاني، تصميم گرفتم نامهاي براي حسينيان بفرستم و ضمن يادآوري درخواستهايم از دادگاه ويژه روحانيت، وي را به اجراي عدالت تشويق كنم. متن آن نامه به اين شرح است: