احسان شریعتی:گرتهای از اندیشهٔ «رهایی»، نزد علیشریعتی ( ایران فردا شماره ۲۲، تیرماه ۱۳۹۵)
گرتهای از اندیشهٔ «رهایی»،نزد علیشریعتی
احسان شریعتی
فهم سادهٔ «الهیاتِ رهائیبخش» شریعتی اما، با کلیدی که خود او بدست می دهد، ممکن است: آزادی، همچون عدالت و معنویت، یکی از سه رُکن این تفکر را میسازد. تحقق این درک از آزادی، در نسبت با برابری و خودآگاهی، مبنای طرحی انضمامی را برای رهائیبخشی تدریجی و مرحلهای درمیافکند که از آزادی لیبرال به برابری سوسیال و تا فلاح اسپریتوآل بسط مییابد. ویژگی رستگاری غایی مورد نظر او اینست که این مهم تنها در جامعهای آزاد و برابر متصور و ممکن خواهد شد، و در غیراینصورت، فراسوی بُعد فردی و در سطح اجتماعی، دم زدن از هرگونه معنویت و اخلاق و عرفان، فریبی بیش نخواهد بود! زیرا در یک کلام، رهایی از غیر و نفی بیگانگی، پیشنیازِ تحققِ آزادی و بازیافتِ خویشتنِ خویش است. زیرا: « ای آزادی! هنگامیکه تو نیستی، برای آزادگان، برای آنها که تو را میپرستند، زندگی روزمره نیز دشوار است..، ای دریغ! هنگامی که بیگانه بر میهنی چیره است، هنگامی که آزادی در بند است نه تنها دولت، وابستگان به حکومت و استبداد و قانون حاکم، بلکه همه مردم، یکایکِ خلق، جاسوساند، برای بیگانه کار میکنند، در کشوری که خویشاوندی جرم است، همه بیگانهپرستاند! » (م۳۳/ص۷۴)