شریعتی دوباره اتمیزه می شود | سوسن شریعتی (ایران دخت ـ دی ۱۳۸۸)
شریعتی دوباره اتمیزه می شود
بازچاپ آثار علی شریعتی در گفتوگو با سوسن شریعتی
سوسن شریعتی
منبع: هفته نامه «ایران دخت»
تاریخ: ۵ دی ۱۳۸۸
گزارش عبدالرضا تاجیک:
با گذشت ۳۰ از چاپ اولین مجموعه آثار دکتر علی شریعتی توسط دفتر تدوین و تنظیم مجموعه آثار او، اینک انتشار آثار این چهره مشهور تاریخ معاصر ایران توسط انتشارات «گام نو» با شکل جدیدی روانه بازار نشر شده است. کتابهای تک موضوعی که برخی از تیترهای آن برای مخاطب شریعتی در سالهای گذشته ناشناخته مانده است. این خط جدید انتشاراتی در حالی شکل گرفته است که پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ که ضرورت عرضه کتابهای شریعتی یا تفکر شریعتی به شکل منسجم بوجود آمده بود، آثار او به شکل مجموعه یکی پس از دیگری تا ۳۶ جلد تا به امروز منتشر شده است.
موضوعی که سوسن شریعتی، فرزند علی شریعتی چرایی آن را چنین شرح میدهد:
« نقطه عزیمت در آن سالها پاسخ گفتن به دو ضرورت بود؛ ضرورت اول جلوگیری از پراکندگی و تکه پارگی بود، نوارهایی که با تساهل در وضعیتهای سانسور پیاده شده بود، دومرتبه باید پیاده میشد، دو مرتبه تصحیح میشد و دو مرتبه ویراستاری میشد. در نتیجه پاسخ نیاز اولیه، تمرکز بخشیدن به آثار پراکنده شریعتی بود. تکه تکهای که با اسامی مستعار درمیآمد و ضرورت دوم، عرضهی کتابهایی بود که تا به حال در اختیار هیچکس نبود، به جز چند نفری که در سخنرانی نشسته بودند. در نتیجه یک بخشی از آثار شریعتی اصلا هنوز در آغاز انقلاب در اختیار مخاطب قرار نداشت، آن قسمتی هم که در اختیار مخاطب قرار داشت بعضا نامطمئن بود، چون در وضعیتهای اضطرار پیاده شده بود. حتی فضا به گونهای بود که به دلیل همین که بسیاری از آثار دکتر با اسامی مستعار درمیآمد، بسیاری از دوستداران یا کسانی که تحتتأثیر تفکرات دکتر کتابی نوشته بودند، نوشتههایشان به دلیل شباهت نثر یا شباهت اسم مستعار با شریعتی به نام شریعتی تمام میشد». او در ادامه برای این سخن خود شاهدی را بیان میکند: «هنوز که هنوز است بر سر این موضوع به ما مراجعه میشود که فلان کتاب را شریعتی داشته و چرا امروز موجود نیست. مثلا نماز تسلیم انسان عصیانگر، نویسندهاش احتمالا فردی به نام علی تنها بوده؛ این متن به اسم شریعتی پخش شد. چنانچه شعر سوتک یا شعری به نام روح خدا اینها به نام شریعتی درآمد و پخش شد» و حتی بهرغم تکذیب خانواده دومرتبه به نام شریعتی همچنان پخش شد؛ به هرحال علی شریعتی و ماهیت تفکر او و نوع دریافت جامعه از اندیشههای شریعتی از آغاز یعنی همان سالهای ۱۳۴۹ـ ۱۳۴۸ که شروع کار شریعتی در حسینیه ارشاد است، تا سالها بعد و تا همین امروز، همانگونه که سوسن شریعتی میگوید، یک خصلت طوماری داشته است. «یعنی اینکه یک طومار بستهای بوده که آرام آرام باز شده است یعنی به میزانی که ما رشد میکنیم، به میزانی که میفهمیم، به میزانی که تجربیات اجتماعی، فردی و فرهنگیمان تغییر میکند، این طومار هم آرام آرام خودش را به ما و روی ما باز میکند و میگشاید» از همین رو سوسن شریعتی به برخی سؤالها در مورد شاخصههای این خط جدید انتشاراتی و اینکه این سبک انتشار چه تأثیری بر مخاطب شریعتی دارد، پاسخ گفته است.
************************
ـ مدتی است که در کنار مجموعه ۳۶ جلدی آثار دکتر علی شریعتی، شاهد عرضه آثار او در بازار نشر به شکل جدیدی هستیم. گویا بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی از سال گذشته تصمیم گرفته است تا آثار دکتر شریعتی را به شکل جدیدی وارد بازار نشر کند. چه ضرورتهایی عرضه جدید یا خط جدید انتشاراتی آثار دکتر شریعتی را بر شما تحمیل کرده است؟
یکی همانطور که همه میگویند، شریعتی با سه نوع ۲۰ سالگی رابطه برقرار کرده است، یکی ۲۰ سالههای دهه ۴۰ یا ۵۰ بود. یکی ۲۰ سالههای دهه ۶۰ و یکی هم ۲۰ سالههای دهه ۸۰ یعنی شریعتی همچنان در این سه دهه مخاطبان خودش را بهطور جدی داشته و دارد. این که میگویم ۲۰ سالههای دهه ۸۰ ، تیراژ آثار شریعتی مهمترین ملاک ما برای این ادعاست. بنابراین مراجعه پیدرپی به آثار شریعتی و نوع مراجعهای که این سه تا ۲۰ سالگی به آثار شریعتی داشته است، خودش برای ما یک نقطه عزیمت خیلی جالب برای تحلیل ضرورتهای جدید است.
ـ یعنی چه این ۲۰ سالگیها نقطه عزیمت شما بوده است؟
یعنی ۲۰ سالههای دهه چهل، هیچ شباهتی به ۲۰ سالههای دهه ۶۰ و ۲۰ سالههای دهه ۶۰ شباهتی به ۲۰ سالههای دهه ۸۰ ندارند. نوع انتخاب و یا نوع رابطهای که هر یک از این سه گروه با آثار شریعتی برقرار میکنند، متفاوت است. یعنی اگر کتاب «شهادت» در سال ۱۳۵۶ یا حتی قبل از آن تیراژ صدهزارتایی داشت، امروزه کتابهای «کویر» و «گفتوگوهای تنهایی» شریعتی در سال، گاه ۳ بار تجدید چاپ میشود. اگر در یک دوره به شریعتی ایدئولوگ خیلی مراجعه میشود، اگر در یک سالهایی شریعتی آکتور سیاسی است، اما امروزه شریعتی به عنوان متفکری که درباره اشکال آزادتر دینداری صحبت میکرد، مورد توجه قرار میگیرد. اگر شریعتی در یک دورهای بمیر یا بمیران تعریف میشود، یعنی به عنوان یک جان بر کفی که پشت به زندگی میکند و مبلغ مرگ است یا به تعبیری مبلغ شهادت است، امروز شریعتی به عنوان معلمی دوستدار زندگی تعریف میشود. بنابراین مسألهای که ما را وادار کرد تا به گونهای دیگر به عرضه آثار شریعتی نگاه کنیم، این بود که نسل جدیدی سرزده است که خلاف گذشته که خیلی از تیترهای معروف و مطرح شریعتی که برای ۲۰ سالههای دهههای ۵۰ یا ۴۰ خیلی معروف و مطرح بود، برای او مطرح نیست. مثال میزنم؛ مثلا برای ۲۰ سالههای دهه ۶۰ «پدر، مادر، ما متهمیم»، تیتر خیلی معروفی بود. این تیتر به خاطر ضرورت جمعآوری آثار در لابهلای مجموعه آثار پنهان شد. در نتیجه ۲۰ ساله دهه ۸۰ نمیداند که شریعتی نویسنده متنی است به نام «پدر، مادر، ما متهمیم». اگر شریعتی نسل من تیتری به نام «علی حقیقتی بر گونه اساطیر» را میشناخت، نسل جدید این تیتر را نمیشناسد. چون این تیتر در لابهلای مجموعه آثاری به نام «علی» پنهان شده است. پس اولین ضرورت این است که اگر تا دیروز تلاش بر این بود که آثار متفرق شریعتی براساس تم مشترک، متمرکز شود، امروز لازم است تا شریعتی دومرتبه اتمیزه شود.
ـ این که شما میخواهید دوباره شریعتی را به شکل تکههای آن پازلی نشان دهید که تا دیروز میخواستید تمامیتش را نشان بدهید، چه فایدهای دارد؟
یکی احیای تیترهای سخنرانیها و نوشتههای فراموش شده شریعتی است، چرا که خود این تیترها، تذکرها و تلنگرهای زیبایی است حتی گه به لحاظ استاتیک از تیترهایی که ما گذاشتهایم، زیباتر است. «علی حقیقتی بر گونه اساطیر» کجا و «علی» بهطور کلی کجا؟ در نتیجه گزینش تیترهای آشنا و فراموش شده یک حسن دارد، برای اینکه مقدمه و یا ورودی شود برای ورود به این جهان رنگین کمانی که تفکر شریعتی است. بنابراین این روش، گامی است که ما به بیرون میگذاریم؛ یعنی در حقیقت بعضی از تیترهای شریعتی از درون مجموعه آثار بیرون میآیند که این خود دعوتی است تو بیا داخل، بیا داخل این جهان درهم آمیخته. اما دومین ضرورت این بود که مجموعه ۳۶ جلدی آثار شریعتی بر محور سوژههای مختلف یا به اصطلاح استاتیکهای مختلف بنا شده است. شریعتی داستان دارد، کنفرانس علمی دارد، سخنرانی مذهبی دارد، شطحیات فردی دارد که هم از نظر جنس سخن متفاوت است و هم از منظر سوژههایی که به آن پرداخته است. در اینجا یک اتفاق وحشتناکتر دیگر هم میافتد؛ یعنی اینکه شما براساس یک تم وارد یک مجموعه آثار میشوید، به شأن نزول مطلب، به زمان مطلب، به مکان مطلب و به اینکه از جنس نوشته است یا از جنس سخنرانی است بی توجه هستید در نتیجه منتقد ما میرود سراغ تاریخ تکامل فلسفه، کتابی که شریعتی در ۱۸ سالگی نوشته است، بدون اینکه ذکری از تاریخ نگارش این نوشته کند، بیسوادی شریعتی را در حوزه فلسفه نتیجه میگیرد. در نتیجه دومین ضرورت توجه به شأن نزول بود، یعنی در چه دوره تاریخی این موضوع گفته شده و در چه دوره تاریخ زندگی شریعتی گفته شده است.
ـ به همین دلیل بوده که روی کتابهای نمونه جدید، مشخص شده که این نوشته و یا سخنرانی به چه دورهای از زندگی شریعتی متعلق بوده است؟
شریعتی زندگی خودش را به پنج دوره پنج ساله تقسیم کرده است؛ دوره جوانی، دوره دانشجویی، دوره فرانسه، دوره دانشگاه مشهد و دوره حسینیه ارشاد و بعد پایان همه این دوران هم تقریبا ۵ ساله است. در نتیجه برای اینکه من بفهمم شریعتی پایان دوران زندگی، با شریعتی آغاز زندگی فکریاش چه تفاوتهایی کرده است و یا چه تداومهایی را تضمین کرده است، باید توجه کنم که این سخن در چه دورهای بیان شده است. این مسأله به چند دلیل مهم است، اولا شباهتهای او را با دوره خودش میفهمیم، یعنی وقتی میفهمیم که در سال ۱۳۵۰ پس از اعدام بچههای سازمان مجاهدین، پس از اعدام بچههای چریک، سخنانی را بیان کرده اما درعینحال «کویر» و یا «گفتوگوهای تنهایی» را درست در همان دورهای که پشت تریبون حسینیه ارشاد دارد فریاد میزند، نوشته است، جالب میشود؛ یعنی پشت تریبون سخنرانی سیاسی میکند، در خلوت خودش «گفتوگوی تنهایی» را مینویسد. بنابراین از خلال آثار شریعتی هم بیوگرافیاش فهمیده میشود و هم تفکرش. این مهمترین نکته است. یعنی شریعتی را بعنوان متفکر، مدام در نسبت با زیست شخصیاش بفهمیم.
ـ در این شکل جدید عرضه آثار عنوانی وجود دارد به نام «خویش گفتهها» . این در حالی است که در گذشته چنین تیتری از شریعتی شنیده نشده است.
«خویش گفتهها» که در پایان «گفتوگوهای تنهایی» درآمده، مجموعه مصاحبههایی است که شریعتی با خودش انجام داده است. همچنین در آینده شما با تیتری روبهرو خواهند بود به نام تفسیر سمفونی استقبال ارلی. تفسیر سمفونی استقبال از ارلی، قصه است، قصهای که در لابهلای «گفتوگوهای تنهایی» درآمده است. یا مثلا بعضی از دروس شریعتی در تاریخ ادیان، برای مثال «زرتشت» که در لابهلای تاریخ ادیان پنهان مانده درحالی که سرشار از ایدههای جدید است. این تیترها را هرگز مخاطبان معمولی شریعتی نشنیده است. بنابراین با این کار من میآیم یکی از دروس شریعتی را بیرون میکشم، نور میاندازم، تا مخاطبی که هرگز شریعتی را تائوشناس نمیشناخت، شریعتی را تائوشناس نیز بشناسد. مخاطبی که هرگز فکر نمیکرد که شریعتی تلاشی در قصهنویسی کرده باشد، میبینیم که شریعتی قصهنویس هم است.
ـ در اینجا مخاطبی که عادت کرده با یک سری از کلیشهها سراغ شریعتی برود، دچار مشکل میشود؛ یعنی مجبور میشود تا شریعتی را به گونهای دیگر بنگرد.
نه تنها مجبور میشود شریعتی را به گونهای دیگر ببیند بلکه به خاطر سوژههای جدیدی که علم شده، نشان داده میشود که شریعتی حتی به لحاظ روشهای متفاوت اندیشهورزی هم تلاش داشته است. یعنی شریعتی نه تنها به خاطر سوژههای متنوعی که به آنان میپرداخته، بلکه روشهای سرک کشیدنش هم بسیار متنوع است. یعنی یک جا کنفرانس دینی میدهد، یک جا ادعا میکند و یک جا بحث آکادمیک مطرح میکند، یعنی آزادی را نه فقط در حوزه سوژههایی که میخواهد، تجربه میکند بلکه در شکل پرداختن به سوژه هم شریعتی در جستوجوی کشف روشهای نامتعارف نوشتن و سخن گفتن است. بنابراین اینجا دیگر آدم دلش میخواهد حقیقت را به شکل قصه بگوید، امتحان میکند.هرگز قصد تأیید این ادعا که شریعتی قصهنویس بوده است، نیست، بلکه قصد نشان دادن این است که شریعتی حتی در شکل پرداختن به مقوله اندیشه و تفکر هم دوست ندارد خود را در یک قالب محدود کند، یعنی قالب اندیشهورزی شریعتی مدام عوض میشود. یک جا روضه میخواند، یک جا کنفرانس میدهد، یک جا مینویسد، یک جا قصه مینویسد، یک جا مطلب علمی مینویسد.
ـ در «خویش گفتهها» که تحت عنوان اجتماعیات درآمده، مصاحبههایی است که با یک مخاطب فرضی انجام میشود. این مصاحبهها بهنظر امری نمادین است.
این اثر نشاندهنده تنهایی عمیق شریعتی است، او وقتی منتقد درست و حسابی گیر نمیآورد، مجبور است خودش بنشیند و یک منتقد درست و حسابی را قرض بگیرد و آن منتقد شروع کند یقه شریعتی را گرفتن. مثلا میگوید، آقای محترم شما هم پس از شهادت را مینویسید و هم کویر را، چه ربطی بین نویسنده کویر و سخنران پس از شهادت وجود دارد؟ پس ببینید شریعتی خود بسیار آگاه است به تناقضاتش، لازم نیست کشف کنند سی سال بعد که شریعتی متفکری پر از تناقض بوده و سطحش با ذیلش نمیخواند، شریعتی خود از خلال یک گفتوگوی خیالی با یک مخاطب فرضی پرده از تناقضات درونی خود برمیدارد. در یک کلام ما میخواهیم به مخاطب بگوییم که ای مخاطب شریعتی، کافیست که زاویه دیدت را به شریعتی عوض کنی تا شاید جور دیگری شریعتی شناخته شود.
ـ در اینجا نکتهای زیبا اما خطرناک وجود دارد و آن این است که با وجود اینکه بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی و دفتر تدوین و تنظیم مجموعه آثار دکتر علی شریعتی از سال ۱۳۵۸ تدوین مجموعه آثار را برعهده گرفتهاند اما گاه شنیده میشود کتابهای شریعتی که پس از انقلاب چاپ شده، سانسور شده است. بازار موازی ایجاد شده و کتابهای شریعتی چاپ شده در ابتدای انقلاب را که پر از غلط و با کیفیت پایین چاپ شده است را به فروش میرسانند. شما کوه میروید میبینید دستفروش دارد این کتابها را میفروشد، کنار خیابانها راه میروید، میبینید این کتابها به فروش میرسند بعد میگویند این اصلش است.
این نشان از زیست پارتیزانی و زیست زیرزمینی شریعتی دارد. بنیاد فرهنگی دکتر شریعتی نه تنها با این زیست زیرزمینی هرگز مبارزه نخواهد کرد، بلکه معتقد است زیبایی شریعتی در این است که قرار نیست شریعتی متولی داشته باشد.
ـ اما این زیست پارتیزانی میتواند آسیبهایی را به آثار وارد کند.
تنها کاری که ما میتوانیم برای رقابت با این زیست موازی زیرزمینی انجام دهیم این است که ما هم الگوی خود را به بازار عرضه کنیم، آنهم فقط برای مقایسه و اینکه معلوم شود آنها چه خطاهایی دارند و ندارند. بنابراین ما با این زیست موازی زیرزمینی، مبارزه نخواهیم کرد.
ـ در مجموعه جدید علاوه بر تقسیمبندی اثر به دورههای زندگی شریعتی از سه واژه کویریات، اسلامیات و اجتماعیات نیز استفاده کردهاید، چه دلیلی برای این کار بوده است؟
شریعتی علاوه بر تقسیمبندی زندگیاش به ۵ دوره نوشتههایش را نیز به ۳ جنس اجتماعیات، اسلامیات و کویریات تقسیم کرده است، در نتیجه در همین تقسیمبندیها این را هم لحاظ کردهایم که آیا این سخنان از جنس کویریات است، یعنی گفتوگوهای تنهایی است؟ یعنی خلوتنشینیهای شریعتی است؟ یعنی وقتی که بی مخاطب مینوشته، مشخصا خصلت نوشتاری داشته است، یعنی شما برای آشنایی با شریعتی نویسنده باید عمدتا به نوشتههای کویریاش مراجعه کنید. البته اجتماعیات و اسلامیات هم در خیلی جاها مکتوب است، یعنی شما شریعتی را در مقام نویسنده اینگونه میتوانید بشناسید که با شریعتی به عنوان سخنران متفاوت است.
ـ کار دیگری که در این آثار دیده میشود، استفاده از رسمالخط جدید است اما گویا ویراستاری محتوایی صورت نگرفته است؟
این کار را برای مجموعه آثاری که در آینده در سه جلد منتشر خواهیم کرد، انجام خواهیم داد. یعنی اینکه رویکرد انتقادی یعنی اینکه وقتی شریعتی به اشتباه به جای ولتر میگوید، روسو ما در پاورقی خواهیم گفت که اگرچه شریعتی گفته روسو اما این مال ولتر است.
ـ اما در ویرایشهای جدیدی که از آثار بزرگان در غرب انجام میشود، همیشه یک متخصص روی یک اثر کار میکند.
اینکه میگویند چرا متن شفاهی به متن مکتوب بدل نشده است و به درستی هم به آن اشاره میکنند، دلیلش برای ما روشن است. دلیل آن این است که در اذهان عمومی این موضوع شکل گرفته که شریعتی سانسور شده است، در نتیجه ما همچنان میخواهیم نشان دهیم نوشته شریعتی یک نوع نثر است. در سخن گفتن هم یک نوع سخن گفتن است. بنابراین از طریق ویراستاری کردن امر شفاهی، ممکن است شائبههایی پیش بیاید با توجه به اینکه حتی بر سر یک رسمالخط، اجماع وجود ندارد. به طریق اولی دادن یک متن به یک شخص که آقا بیا و شما این اثر را به یک نثر شسته و رفته تبدیل کن، کار سختی است، چون نه تنها شما به استبل با این خیانت میکنی بلکه به استبل سخن گفتن آن فرد ولو اینکه شاید بگوییم نامرتبه هم خیانت میکنید، چرا که خود این نامرتبی، یک نوع استبل سخن گفتن است که او را از دیگران تفکیک میکند.
ـ برای انتشار این مجموعه و انتخاب عناوین تا چه حد از نظر شریعتی شناسان استفاده کردهاید؟
ما یک اکیپی تشکیل دادیم که با آثار شریعتی آشنا بودند. براساس نظر این جمع، فعلا ۱۸ تیتر را انتخاب کردهایم. این اکیپ اولویتها را نیز مشخص کردند، مثلا چرا با «بازگشت به خویش» شروع نکنیم؟ جرا با «خویش گفتهها» شروع کنیم؟ مثلا برای ما در اجتماعیات «خویش گفتهها» اولویت داشت، چون مدلش جدید است یعنی مدل پرداخت به موضوع شریعتی در اینجا به پرسشی که امروز مطرح است پاسخ میگوید. در نتیجه آن چیزی که باعث شده این اولویتبندیها برای ما مطرح باشد، پرسشهای امروز بوده است، نه متن شریعتی؛ چرا که متن شریعتی کامل در بازار وجود دارد و این دفعه من میخواهم با گزینشم، پرسشهای جدید را پاسخ بگویم، درحقیقت یک جوری دارم مخاطب را هدایت میکنم که پرسش تو مگر این نیست که الان روشنفکری یا دینی میشود یا نه؟ پس بیا این هم پاسخ شریعتی است. یعنی پرسشهای اجنماعی امروز، باعث شده تا ما با این پرسشهای جدید به سراغ متن قدیم برویم در نتیجه قبل از اینکه ما مسألهمان شریعتی باشد، پرسشهای امروز را برای خودمان فرموله کردهایم؛ مثلا هنر و نسبتش با مذهب، امروز سوژه است، پس من میروم سراغ این، در حالی که او در مورد هنر ۱۰ جا صحبت دارد. بنابراین دغدغههای اجتماعی امروز است که ملاک اولویتبندی ما در آثار شریعتی شده است.
ـ اینکه روی جلد مجموعه جدید از کلمه گفتار یا نوشتار استفاده شده، چه منظوری مدنظر بوده است؟
آن جا نوشته شده «نوشتار»، یعنی شریعتی خود روی اثر کار کرده است. بعضی از آثار شریعتی و نه همه آن در زمان حیات خودش و در همان زمان که در حسینیه ارشاد بوده، بیان میشده که یا خودش نگاه میکرده که ما الان داریم نمونههایی که خود دکتر پیاده شده را تصحیح کرده و یا هرگاه که حوصله نداشته به پرویز خرسند داده تا نگاه کند. یعنی آثار شریعتی تا زمان حسینیه ارشاد، مثلا ابتدا توسط آقای متحدین پدر، تندنویسی میشد و فردا متن ویراستاری شده تکثیر و توزیع میشد. اما مثلا نوار سخنرانی شریعتی در آبادان در همان سال پیاده شده ولی دکتر آن را ندیده است یا برخی جزوههای درسی دانشجویان که شریعتی آنها را دیده است.
ـ اما گویا برخی از جملات دکتر شریعتی در سخنرانیهایش از متن مکتوب حذف شده است؟
این کار توسط خود دکتر انجام گرفته است، به گونهای که او پس از پیاده شدن متن سخنرانیاش، آن را دستهبندی کرده که این حرف به پاورقی منتقل شود، حالا وقتی من نوعی میآیم و نوار صوتی را گوش میکنم، میبینم که این جمله سانسور شده است. یعنی آن چیزی که جزو سخنرانی بوده به پاورقی منتقل شده است.
شریعتی دوباره اتمیزه می شودpdf