Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
Search in posts
Search in pages


نشست «هم اندیشی، انسان، جامعه، تاریخ در نگاه شریعتی» (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی -۶ بهمن ۱۳۹۵)

« هم اندیشی، انسان، جامعه، تاریخ در نگاه شریعتی»

مکان: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
زمان: ۶ بهمن ۱۳۹۵

 

درتاریخ ۶ بهمن ماه ۱۳۹۵ نشستی با عنوان « هم اندیشی، انسان، جامعه، تاریخ در نگاه شریعتی» با مدیریت همکاری‌های بین المللی انجمن جامعه شناسی ایران در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در سالن حکمت برگزار گردید. این نشست از ساعت ۹ صبح با خوش آمد گویی دکتر میری آغاز و  تا ساعت ۱۹ شب با ارایه مقالات و پرسش و پاسخ حضار و سخنوران به پایان رسید.

 

photo_2017-01-29_12-51-40

سخنرانان این نشست به ترتیب عبارت بودند از آیدین ابراهیمی (دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقت تهران)، دکتر بیژن عبدالکریمی ( دانشیاز فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال)، دکتر احسان شریعتی (بیناد فرهنگی شریعتی)، دکتر محمد امین قانعی راد( استاد جامعه شناسی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور)، دکتر رحیم محمدی( عضو پیوسته انجمن جامعه شناسی ایران)، دکتر سیدجوادمیری (دانشیار رشته جامعه شناسی و مطالعات ادیان، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی).

photo_2017-01-29_14-10-47

واسازی یک جامعه از طریق فرم‌های اجتماعی ؛ شریعتی در جستجوی مکان شرقی

آیدین ابراهیمی سخنرانی  خود را با عنوان «واسازی یک جامعه از طریق فرم‌های اجتماعی ؛ شریعتی در جستجوی مکان شرقی» آغاز کرد.
وی در نسبت میان فرم‌‌های اجتماعی و یکپارچه سازی مفهوم جامعه سخن گفت، به اعتقاد او فرم‌ها نظامی درونی و خود اتکا دارند که می‌توانند وجوهی از جهان اجتماعی را به نمایش بگذارند و و کیفیت شناخت ابعاد اسطوره‌ای و واقعی جامعه را بهبود ببخشند.

آیدین ابراهیمی متون شریعتی را به مثابه الگویی نظام مند و نیز غیر نظام‌مند می‌داند که می‌تواند طرح کلی برای شناخت جامعه در مفهوم کلی و فرم‌های مقوم ارائه دهد و نیز از آنجایی که شریعتی در تمامی آثارش «دیگری» را به عنوان نقشی انضمامی در برابر محتوای تقریبا ثابت یک جامعه به رسمیت می‌شناسد قادر است از طریق مفهوم سازی‌های بدیع و نوآورانه طرحی کلی از جامعه‌ای ترسیم کند که فرم‌های آن مبتنی بر رفتارهای بومی کنشگران آن جامعه است.

آیدین ابراهیمی، ایجاد جامعه و حس مشترک جامعه در متن شریعتی را عاملی می داند که می تواند بستر اصلاح رفتارهای جمعی ایرانیان را با بازنمودی تاریخی یا فرا تاریخی به نمایش بگذارد. تا همچنان پرسش باشد برای واجهه ما با مسایل بومی و جهانی شدن .

به اعتقاد آیدین ابراهیمی: شریعتی جستجوگر مکانی بود که نه فقط شرق شناسان بلکه خود نیز آن را «مکان شرقی» تصور می‌کرد.

 photo_2017-01-29_14-11-07

شریعتی و تفکر آینده ‌ما

 دکتر عبدالکریمی دومین سخنران با عنوان «شریعتی و تفکر آینده ‌ما» پاسخ گوی این پرسش است که آیا در تفکر شریعتی  عناصری وجود دارد تا میان وی و تفکر آینده ( آینده ایرانیان، آینده جامعه جهانی) نسبتی برقرار کند؟

عبدالکریمی با اشاره به سخن فردید « صدر تاریخ ما، ذیل تاریخ غرب است» به فاصله تاریخی میان غرب با شرق اشاره می‌کند. ایجاد روشنگری که برای روشنفکر شرقی آرزوی است که درآینده تحقق خواهدیافت برای غرب روشنگری به تاریخ پیوسته است.

دکتر عبدالکریمی معتقد است که تاریخ ‌های محلی در سراسر جهان بخصوص ایران در حال مستحیل شدن و به جای آن تاریخ جهانی در حال شکل گیری است، با توجه به این دو نکته باید دید که شریعتی برای آینده تفکرما ایرانی‌ها چه ارائه خواهد داد ؟ و در این اندیشه او چه عناصری وجود دارد که با روند تفکر جهانی هم افقی خواهد داشت؟

در پاسخ به پرسش اول عبدالکریمی بر این باور است  که شریعتی این درس بزرگ را به ما داد که ما می توانیم با جهان مدرن برخوردی فعال داشته باشیم .نوع مواجهه شریعتی با جهان مدرن از سنخ نوعی کنش است نه واکنش ، او زیست جهان مدرن را به رسمیت می‌شناسد اما در عین حال می‌خواهد به جامعه یرانی براساس سنت تاریخی و فرهنگی خودش نوعی هویت نیز ببخشد.

در پاسخ به سوال دوم عبدالکریمی ویژگی اندیشه شریعتی اشاره می‌کند که میان جهان سنتی و دنیای مدرن، دیالوگ برقرار کرده و به نقد توامان مدرنیته  از منظر سنت و مواجهه با سنت از منظر عقل مدرن می‌پردازد .

کار بزرگ شریعت این است که سنت تاریخ  ما را وارد افق معنایی جهان و عقلانیت مدرن می کند .

 photo_2017-01-29_14-11-16

 پایه فلسفی اندیشه‌ها و رویکرد‌های دکتر شریعتی در سپهر علوم انسانی

احسان شریعتی سومین سخنران با عنوان « پایه فلسفی اندیشه‌ها و رویکرد‌های دکتر شریعتی در سپهر علوم انسانی »

احسان شریعتی سخنرانی خود را با دو پرسش آغاز کرد . پرسش اول؛ پایه فلسفی اندیشه‌ها و رویکردهای دکتر شریعتی و یا هستی شناسی تطبیقی شریعتی به مثابه مبنای انسان شناسی ،فلسفه تاریخ و جامعه‌شناسی، چه شاخصه‌هایی دارد؟ و پرسش دوم؛ «جهان بینی توحید»  نزد شریعتی در نسبت قیاسی – سنجشی، بل فلسفه مدرن و معاصر غرب ، اعم از میراث هگلی – مارکسی و یا فلسفه‌های اگزیستانس با میراث کلامی – فلسفی – عرفانی ایرانی و اسلام و شرق چه نقاط اشتراک و افتراقی دارند.

احسان شریعتی ارائه پاسخ به این پرسش‌ها را منوط به فراهم آمدن شرایط امکان تعمیق، بسط و طرح مبانی انتولوژیک و اپیستمولوژیک سرخط‌های این جهان بینی و نیز آن سنت فلسفی می‌داند که اندیشه علی شریعتی در آن بالیده است.

احسان شریعتی با اشاره به نشست « میراث اقبال لاهوری»  در چهلمین سالگرد هجرت شریعتی به ایجاد امکان ترسیم خطوط کلی سیمای «پدیده‌شناسی تاویلی» شریعتی می‌پردازد تا با شناخت سیر طرح افکنی‌های شریعتی از زمان درس‌های اسلام شناسی ارشاد( طرح هندسی مکتب»  تا واپسین تز«عرفان، برابری، آزادی»  به چگونگی حرکت از « بازسازی» اقبالی به نوعی «واسازی» ریشه‌ای‌تر پی برده شود. بعلاوه با شناخت روش شریعتی در «ساخت گشایی» نظام‌ها و نهادهای متصلب «انتو – تئو- لئوژیک» معارف سنتی : کلام و فلسفه و عرفان و… آشنا شویم.

احسان شریعتی معتقد است که به کمک این پژوهش  درخواهیم یافت که اندیشه شریعتی در چه شرایط و با چه شروطی با التفات به دستاوردهای فلسفی معاصر استمرار و تحول پذیر و تآثیر گذارتر خواهد بود؟

بر این اساس او چنین ادامه می‌دهد: شریعتی در مقدمه کتاب انسان‌شناسی، توحید را به عنوان یک جهان‌بینی مطرح می‌کند و به متفکران روشنگری این تصویر را می‌دهد که دیگر جهان آن جهان قبلی نیست. در واقع می‌خواهد بگوید جهان دیگر بسته نیست، بلکه باز است. شریعتی در ادامه سنت‌ اقبال لاهوری می‌اندیشد؛ برای این دسته از متفکران جهان‌بینی مطرح است. توحیدی را که اقبال و شریعتی از آن صحبت می‌کنند آن توحید بر پایه دین نیست. متفکرانی مانند سیدجمال، اقبال و شریعتی از توحید ایدئولوژیک برای تدوین ایده‌ها و عمل کردن به آنها استفاده می‌کنند….به نظر من شریعتی یک متفکر است و نه یک فیلسوف! او می‌تواند در حوزه‌های مختلف راجع به انسان و هستی بیندیشد.

photo_2017-01-29_14-11-37

راهبردهای شریعتی در برخورد با تنوع ارزش‌های زندگی و وجود

 سخنران چهارم  دکتر دکتر قانعی راد با عنوان « راهبردهای شریعتی در برخورد با تنوع ارزش‌های زندگی و وجود» سخنرانی خود را به اندیشه شریعتی در رویارویی با تنوع ارزشهای سنتی و مدرن ، محلی و جهانی و نیز تنوع خطوط فکری همچون آزای ، عدالت و معنویت معطوف می‌دارد .

دکتر قانعی راد وضعیت شریعتی را درمیانه این چند گانگی‌ها به نقل ازشریعتی چنین توصیف می‌کند : به مثابه تضاد، مبارزه، جنگ، ناسازگاری و گاه به عنوان گرفتاری، تردید، نوسان، سرگردانی و سراسیمگی میان ارزش‌های گوناگون . و راه حل شریعتی را در این دوگانگی ها شیوه اگزیستانسیالیستی وجودی می نامد که با حفظ نوعی تنش، ناسازگاری و رفت و آمد بین سپهر‌های گوناگون همراه است.

به گفته قانعی راد، شریعتی در راه حل اگزیستانسیالیستی خود بین دوگانگی‌ها و سه‌گانگی‌ها پیوند می‌زند، بدون آنکه میانشان ادغامی صورت بگیرد و یکپارچه‌ی انجام شود. در رویکرد وجوی شریعتی این دنیاهای گوناگون در شرایط گوناگون از طریق انتخاب، تصمیم، جهش و خطر کردن با همدیگر ارتباط برقرار می‌کند.

 او ادامه می‌دهد: راهبرد اساسی شریعتی در برخورد با چندگانه‌ها در آثار موسوم به اجتماعیات راهبرد همنشینی و همزیستی تعادل‌آمیز ارزش‌هاست. در این راهبرد او بر دوگانگی و چندگانگی‌ها فائق می‌آید. شریعتی در مورد سه‌گانه عرفان، برابری و آزادی بدون تمایل به نظام‌سازی باور دارد که با هم بودن سه ارزش باعث می‌شود عیوب ناشی از تک‌بعدی بودن‌شان مرتفع شود. به نظر او این ارزش‌های سه‌گانه هم عامل تکامل و هم عامل انحراف است. شریعتی در برابر انسان تک‌ساحتی به انسان تام می‌اندیشد و رشد هماهنگ و متعادل چندبعدی انسان را توصیه می‌کند. به نظر او تنها با کمک این نگرش انسان که امروز تجزیه شده است، تجدید بنا خواهد شد و انسان تمام در جامعه بشری تعلق خواهد یافت. به نظر شریعتی تنها به کمک یک نگرش چندگانه نسبت به ارزش‌ها است که شناختن یک انسان نو ممکن می‌شود.

در راه حل وجوی شریعتی آدمی از روحی آمیخته به تنش برخوردار ست و نمی خواهد این تضادها را حل کند ولی جهش می‌کند و بین هست بودن‌های مختلف حرکت می‌کند.

photo_2017-01-29_14-11-25

هبوط، تجربه‌ای ضد ذوق ورزی و ضد هیچ انگاری: انسان شناسی دینی درون ماندگار شریعتی

سخنران پنجم دکتر محدثی گیلوایی با عنوان «هبوط، تجربه‌ای ضد ذوق ورزی و ضد هیچ انگاری: انسان شناسی دینی درون ماندگار شریعتی» به شیوه مواجهه شریعتی با انسان شناسی می پردازد از آنجا که شیوه مواجهه  استعلایی علما با انسان شناسی در عصر حاضر نفوذ و اعتبار خود را از دست داده و به جای آن  تفکر پسامتافیزیکی حاکم و شرایط باور تغییر کرده است . در فقدان غایت ورای زیست این جهانی انسان کنونی دو نوع رویکرد در قبال  پرسش بنیادین از معنای حیات و فلسفه زندگی  روی آورده است ۱) زیست ذوق ورزانه از طریق دل مشغلی دائمی با امور متنوع این جهانی ۲) هیچ انگاری که به معنای زندگی بدون دل بسته‌گی به هرگونه امر غایی و زندگی فاقد معنایی بنادین.

دکتر محدثی انسان شناسی دینی شریعتی را نوعی انسان شناسی درونماندگاری دینی می داند که قادر است امر غایی را بر مبنای تفکر پسامتافیزیکی پیش بکشد انسان شناسی شریعتی، تفسیری از حیات  آدمی ارایه می‌کند که بر مبنای آن غایتی متعالی برای زندگی برمبنای تحولی درونی، در طی تجربه زندگی دراین جهان، حاصل می‌شود.

او در پاسخ به این سوال که مساله اصلی زندگی چیست و زندگی چه معنایی دارد، گفت: «دو راه‌حل ایجابی و دو راه‌حل سلبی برای پاسخ به این مساله بنیادی وجود دارد. اولین راه‌حل سلبی این است که به این پرسش توجهی نشود و با ذوق‌ورزی به زوایای دیگر زندگی توجه شود. شریعتی این را همان روزمرگی می‌داند. پاسخ سلبی دیگری که من می‌شناسم همان رویکرد دستگاه اعتقاد دینی است. نظام‌هایی که تکلیف همه‌چیز را روشن می‌کنند و معتقدند که بعد از دنیا، آخرتی وجود دارد از این رو مشخص است که باید چه کنیم و یا چه نکنیم. دو راه‌حل ایجابی نیز برای پاسخ به اینکه زندگی برای چیست وجود دارد؛ یک راه‌حل نیهیلیسم یا همان هیچ‌انگاری است. وقتی با مساله «زندگی چیست؟ » مواجه می‌شویم به این نتیجه می‌رسیم که هیچ معنایی ندارد. یعنی اصل پرسش را جدی گرفته‌ایم؛ با این وجود انسان هیچ‌انگار به معنا توجه کرده است و رنج می‌کشد، این انسان مقام والایی دارد. شریعتی نیز در هبوط به این مساله می‌پردازد و این انسان را انسان ارزشمندی می‌داند. دسته چهارم انسان‌هایی هستند که معنا را جست‌وجو می‌کنند و مسیر جست‌وجوگری را در پیش می‌گیرند. شریعتی این گزینه را انتخاب کرده است و در هبوط هر سه راه‌حل قبلی را مورد نفی قرار می‌دهد و می‌گوید باید انسان‌های معتقد را از خواب بیدار کرد تا فرصت هبوط پیدا کنند.

محدثی تفسیر شریعتی در برابرزیست ذوق ورزانه ، تجربه کویر می داند و در برابر هچ انگاری، تجربه پسینی هبوط را قرار میده.

 photo_2017-01-29_14-11-41

تجدد ایرانی و گفتار علی شریعتی

ششمین سخنران دکتر محمودی با عنوان « تجدد ایرانی و گفتار علی شریعتی» به تحول و استقرار جامعه ایرانی در دوره معاصر پرداخت  و از این منظر دیدگاه  شریعتی را به عنوان یکی از بازیگران معرفتی و گفتمانی و اجتماعی مورد نقد و بررسی قرار داده است .

دکتر محمودی عصر صفویه را آغاز تحولی می‌داند که امروزه از آن به نام « تجدد ایرانی» یاد می‌شود. در این میان پرسش‌های او از شریعتی چنین است  ، او چه فهمی از این تحول داشت؟ و چه تغییری در روند این تحول ایجاد کرد؟ و یا چرا شریعتی راه انقلاب را برگزید؟ شریعتی امر معاصر را چگونه فهمید و با آن چه کرد؟

 او معتقد است که: تجدد ایرانی در عصر صفویه  با سلاح‌های مدرن آغاز شد و تحول فکر ی صورت گرفت ولی پس از 20 سال به این تجدد اعتراض شد. اولین اعتراض از سوی سید جمال‌الدین اسدآبادی بود. او با تعبیر مدرنیسم‌ مادی‌گرایی فرمول جدیدی را ابداع کرد. بعد از اسدآبادی، اقبال لاهوری مدرنیته را خودباختگی به غرب تعریف کرد. پس از آن  شریعتی این راه را ادامه داد. شریعتی در زمانه‌ای بود که باد انقلاب‌ها می‌وزید، اما باد انقلاب ایران وقتی شروع به وزیدن کرد، شریعتی برهنه در مقابل این باد ایستاد و به همین دلیل او را زبان انقلاب و معلم انقلاب می‌نامند.

دکتر محمدی گفت: شریعتی با 4 امر اجتماعی شامل دین، علم و فلسفه، نهادها و کنش‌ها به واسازی پرداخت و به نوعی دین‌زدایی تاریخی ایجاد کرد. او مخالف دین‌ تزویر، دین اشرافی و دین قدرت بود. او به شالوده‌شکنی فکر می‌کرد. او به دنبال آگاهی و علم و فلسفه بود تا وضع موجود را بشکند و می‌خواست یک نوع آگاهی شاعرانه و شوراننده‌ای ایجاد کند. او عرفان را در کنار برابری و آزادی نشاند و می‌خواست واسازی انقلاب‌مدارانه اتفاق بیفتد. شریعتی مفاهیم دنیای سنت را در کنار مفاهیم مدرن می‌نشاند و این فقط در دنیای واسازی‌شده شریعتی امکان وجود می‌یافت. همچنین شریعتی به دنبال واسازی نهادها بود و خوف از نهاد در گفتار شریعتی همواره مشاهده می‌شد. چهارمین واسازی شریعتی کنش و عمل بود. او معتقد بود اگر نمی‌توان کاری کرد باید هجرت کرد.

این استاد جامعه‌شناسی در پایان گفت: «شریعتی این را نمی‌دانست که وقتی بنیادهای اساسی جامعه ایرانی واسازی می‌شود، عدم‌ثبات پیش می‌آید و این واسازی باعث می‌شود که یک ملت از تاریخ و انباشت تاریخ محروم شوند، یعنی بی‌تاریخی ایجاد می‌شود و انسان حیرت‌زده می‌شود. این‌گونه وقتی به سادگی چیزهایی ویران می‌شود بی‌نظمی به وجود می‌آید. این تاریخ‌زدایی نمی‌توانست آنچه را که مدنظر شریعتی بود به وجود آورد. سخن شریعتی در زمان خودش برای عمل کردن بود، ولی امروز برای فکر کردن است. امروز ما در زمان آینده شریعتی هستیم. امروز زمان گذار از شریعتی فرا رسیده است. گفتمانی که شریعتی آخرین نفر آن گفتمان بود. او وقتی معلم انقلاب شد، پایان او هم آغاز شد.»

photo_2017-01-29_14-10-32

انسان و استثناء از زنجیر علیت

دکتر سید جواد میری سخنران پایانی نشست با عنوان « انسان و استثناء از زنجیز علیت » چنین آغاز کرد : موضوع انسان یکی از بنیادی‌ترین مسائل در جامعه شناسی است. سخن گفتن در مورد انسان اگر بی تاویل صورت بگیرد تکرار واضحات یا سخن « توتولوژیکال » خواهد بود.برای پرهیز از تکرار مکررات باید از بدیهی‌ترین پرسش‌ها آغاز نمود. پرسشی ساده همچون: انسان در مثابه یک موجود نه یک وجود بیولوژیکال بلکه به عنوان یک وجود اگزیستانسیال از کجا آغاز می‌گردد؟

میری معتقد است که شریعتی از نخستین جامعه شناسان ایرانی بود که «سوسیولوژی» در ایران را به «جامعه شناسی آماری» یا «جامعه شناسی کمی- کیفی» تقلیل نداد بلکه آن را به عنوان یک «بینش» در سطح آکادمیک مطرح کرد و کوشید این واقعیت را به جامعه فکری بفهماند که بی‌انسان هر امری «ابتر» است. به عبارت دیگر جامعه شناسی بدون «سوشیال تئوری» چیزی جز «هندسه افراد» نیست و از درون چنین رویکردهایی «فهم سوسیولوژیکال» بیش نمی‌آید.

photo_2017-01-29_14-11-46

در انتهای نشست میزگردی با حضور سخنرانان به منظور پاسخ به پرسش‌های حضار  تشکیل شد و جلسه تا ساعت ۱۹ شب ادامه یافت .

تصاویر نشست



≡   برچسب‌ها
نویسنده : اپراتور سایت تاریخ ارسال : ژانویه 29, 2017 1804 بازدید       [facebook]