سیمای شریعتی در ترکیه؛ از عبدالله اوجالان تا عدالت و توسعه | ارسلان صحت و مهدی شبانی (سایت بیبیسی فارسی ـ ۳۰ خرداد ۱۳۹۸)
سیمای شریعتی در ترکیه؛ از عبدالله اوجالان تا عدالت و توسعه
ارسلان صحت و مهدی شبانی
منبع: سایت اینترنتی بیبیسی فارسی
تاریخ: ۳۰ خرداد ۱۳۹۸
سکولاریسم و اسلام سیاسی دو قطب فکری در فضای سیاسی ترکیه در دوره جمهوریت بودهاند. اندیشه سکولار به واسطه پیروزی ایدههای مصطفی کمال آتاتورک تا سالهای پایانی دهه ۱۹۷۰ اندیشه غالب در فضای فکری ترکیه بوده است. اما همزمان و با وجود محدودیتها، طریقتهای اسلامی و جماعتهای دینی در بطن جامعه در حال نشو و نما بودند.
اندیشههای دینی، هم به واسطه وقوع انقلاب ایران و هم بعد از کودتای ۱۹۸۰ و برای مقابله با کمونیسم در ترکیه تقویت شدند. در این دوران گروههای مختلفی بر اساس ایدههای اسلامی شکل گرفتند و در سطوح مختلف دست به اقدامات عملی و نظری زدند. در ساحت نظری میتوان این تلاشها را به دو گروه اسلام فقاهتی و اسلام تجدید نظر طلب (نواندیشی دینی) تقسیم کرد.
علی شریعتی و آثارش در میان گروه دوم، راهی برای مقابله با اسلام فقاهتی که قرائتی سنتی و محافظهکار از اسلام دارد را گشود. اما در عین حال بعضی متفکرین اسلام فقاهتی نیز به نوعی دیگر از شریعتی سود جستند. آنها از ایده بازگشت به خویشتن وی، برای صورت بندی نظرات خود استفاده کردند.
به صورت ویژه در دو دهه اخیر و دوران حاکمیت بلامنازع حزب عدالت و توسعه و بوجود آمدن طبقه جدید از ثروتمندان که ” نخبهگان محافظهکار” خوانده میشوند، اقبال روزافزونی به ایدهها و آثار شریعتی در بین روشنفکران دینی ترکیه که دغدغه آزادی و عدالت اجتماعی زیر لوای اسلام دارند، دیده میشود.
پلیس ضد تروریسم و درخواست ممنوعیت آثار شریعتی
آثار شریعتی از سالهای پایانی دهه هفتاد میلادی به ترکی ترجمه و منتشر شدهاند و مجموعه آثار وی به زبان ترکی در سی و هشت جلد در سال ۲۰۰۸ به چاپ رسیده است. ناشر این مجموعه درباره علت چاپ این مجموعه آثار به ترکی چنین میگوید: “دغدغههای اجتماعی شریعتی، بسیار به دغدغههای ما نزدیک است و به طور خلاصه آنچه به نام “بازگشت به ریشههای اسلام” میشناسیم را بازتاب میدهد. او نه تنها مشکلاتی که -در جوامع اسلامی- با آنها روبرویم را بیان کرده، بلکه راه حلها را هم ارائه کرده است. با توجه به نظرات و شخصیت چند وجهیاش، شریعتی یکی از چهره های مهمی است که مهر خود را بر تاریخ اندیشه اسلامی در قرن حاضر زده است. به همین علت فکر میکنیم آشنایی با چنین متفکر بزرگی و انتشار آثار وی برای خوانندگان ترکزبان ضروری و مفید باشد.”
علی بولانچ یکی از اولین مترجمان آثار شریعتی به ترکی میگوید: “پس از کودتای سال ۱۹۸۲ و دستگیری من، یکی از سوالهایی که در بازجوییها و دادگاه همیشه از من پرسیده میشد این بود که چرا آثار شریعتی را ترجمه کردهام.”
تا سال ۲۰۱۲ چاپ بعضی کتابهای وی در ترکیه ممنوع بود اما در این سال ممنوعیت آثار وی برداشته شد. هرچند پلیس ضد تروریسم ترکیه درخواست ادامه ممنوعیت آثار وی را به دادستانی داده بود که این درخواست در سال ۲۰۱۳ رد شده و اکنون چاپ آثار او در ترکیه آزاد است.
کتاب های بسیاری در این سال ها در راستای شرح عقاید شریعتی از سوی گروه های مختلف دینی منتشر شده است. از آن جمله می توان به “مقدمهای بر اندیشه شریعتی”، “شریعتی مرد عمل و تفکر” و “علی شریعتی مجاهد فرهنگی”، اشاره کرد.
در این سال ها همراه با اقبال عمومی بسیار به آثار شریعتی، همایشها و پنلهای زیادی در مورد اندیشه او در ترکیه برگزار شده است و افکارش محل بحث و جدل فراوانی در میان فعالین سیاسی و روشنفکران، بویژه روشنفکران دینی، شده است.
شرک و شیعه در آثار شریعتی
جمیل مریچ یکی از متفکران مهم ترکیه در سالهایی که در فرانسه بود با شریعتی آشنا شد. وی جزو اولین کسانی بود که عقاید شریعتی را در پایان دهه ۱۹۷۰ به جامعه ترکیه معرفی کرد. مریچ شریعتی را “جزیره ای در میان دریاچهها” خواند چرا که در میان جهانی که عقل خوار و زبون شده است تفکر کرده و در برابر انسان های آینهای قرار داده است.
گفته های مریچ در میان نواندیشی دینی ترکیه تاثیر بسزایی داشت و اسباب توجه آنها را به آرای شریعتی فراهم کرد. نواندیشان دینی ترکیه که عموما در چهارچوب قرائت تاریخی از اسلام قرار دارند، شریعتی را متفکری می دانند که راه خروج از تنگناهای موجود را نشان داده است. آنها از سه زاویه مختلف تلاش کردهاند تا از شریعتی برای آرای خود استفاده کنند. به واسطه تمایزاتی که شریعتی میان شیعه صفوی و شیعه علوی ایجاد کرده و اینگونه مذهبی را علیه مذهبی دیگر برجسته کرده آنها معتقدند که باید تمایزی میان برداشتهای گوناگون از دین به وجود بیاوریم. این تمایز عاملی است برای بازگشت به خویشتن. روشی که آنها برای انجام چنین امری به کار می گیرند نقد است. آنها معتقدند که شریعتی نقد را همچون توبه امری مدام می داند. مصطفی اسلام اوغلو و مصطفی اوزتورک از جمله این نواندیشان دینی هستند.
از مهمترین نکاتی که نواندیشان اسلامی آن را از نقصهای اساسی جامعه روشنفکری ترکیه میدانند، رویکرد غرب محور روشنفکران ترک و از یاد بردن میراث فکری شرقی و اسلامی است. علی بولنچ در این رابطه میگوید: “اکثر روشنفکران ترکیه علیرغم دنبال کردن جریانهای فکری غرب چندان بر اندیشه غربی مسلط نیستند. از اواخر قرن نوزدهم تاکنون رمان، شعر و ادبیات ترکی برمبنای غرب بنا شده و رویکردهای ذهنی آنها نسبت به غرب در قالب تحسین و نفرت نمود مییابد. اما شریعتی علاوه بر آشنایی با غرب بر منابع شرقی نیز مسلط است و مهمتر از همه قرآن و سایر منابع اسلامی نیز را خوب میشناسد. سومین نقطه قوت وی قدرت ذهن روشنفکری انتقادی اوست. او در برابر منابع دینی و تاریخی خود کوچکترین کمپلکسی ندارد و سرافکندگی در برابر غرب و سعی در نزدیک کردن ارزشهای اسلامی به ذهنیت غربی، جایی در اندیشههای وی ندارد. او مانند روشنفکران محافظه کار ترکیه، گذشته ایران را تقدیس نمیکند و بی پروا به نقد صفویان می پردازد.”
از طرف دیگر علیرغم پتانسیل زیادی که اندیشههای شریعتی میتواند برای جامعه مذهبی ترکیه داشته باشد، هنوز بجز روشنفکران رادیکال دینی که به اسلام محافظهکار و سرمایهداری حاکم بر ترکیه نقد جدی دارند در فضای سیاست عملی ترکیه جای چندانی ندارد. یکی از دلایل این موضوع را میتوان رقابتهای مذهبی درون اسلامی دانست. یکی از اتهامات اصلی شریعتی در فضای سیاسی ترکیه استفاده از مفاهیم شیعی در آثار اوست.
اکثر جماعتها و طریقتهای اسلامی موجود در ترکیه -برخلاف نواندیشان دینی که شیعه بودن علی شریعتی را برجسته نمیکنند- بر شیعه بودن وی تاکید دارند. این گروههای اسلامی، شریعتی را کافر و زندیق میخوانند. آنها عموما برداشتهای شریعتی را افراطی دانسته و به طور مثال تصویری که شریعتی از خدا در کتاب حج خود ارائه کرده است را همتراز شرک ورزیدن میشمارند. از سوی دیگر آنها برداشتهای شریعتی از خلفا را نیز برداشتهایی کفرآمیز مینامند. یکی از دلایل این موضوع را میتوان رقابتهای مذهبی درون اسلامی دانست.
کردها و شریعتی
یکی از نکات درخور توجه در مورد شریعتی و جایگاه او در ترکیه، نقشی است که وی در شکل گیری انقلاب اسلامی دارد. همچون ایران، در ترکیه نیز عده ای وی را پدر معنوی انقلاب اسلامی ایران میدانند. اما بیشتر متفکران ترک علاقهمند به شریعتی معتقدند که این برداشت از اساس اشتباه است. ارتوغرول جسور نویسنده کتاب “شریعتی و اسلامگرایی به عنوان ایدئولوژی” معتقد است: “در نظر گرفتن شریعتی به عنوان ایدئولوگ یا نظریه پرداز انقلاب ایران یکی از نادرستترین قضاوتها در مورد اوست. عمق فکری او باعث شده است برخی این تفسیر بی اساس را پیشنهاد کنند. اگر انقلاب ایران یک ایدئولوگ داشته باشد، حتما آیتالله خمینی با ایده ولایت فقیه است. جدای از وی، طبقه روحانیت ایران جهانبینی عمیقی ندارند. البته، در آن زمان گفتمان ضد امپریالیستیای وجود داشته که آن هم بیشتر میراث باقی مانده از جریانات ملی در جنبش مصدق بود. اگر شریعتی کمکی هم به انقلاب ایران کرده باشد، تاثیر او بر جوانان دانشگاهی برای نپیوستن به جریانات مارکسیستی بوده است.”
یکی از جالب توجه ترین تاثیرات شریعتی در ترکیه را می توان در میان جریان های دینی و سیاسی کُرد جستجو کرد. علاقه عمومی کردها به شریعتی از گفته او که تمدن یونانی را کردها پدید آوردند بر میآید و این را نیز تمایزی برای برجسته کردن قومیت کردی در برابر ترکها میدانند. در واقع تاثیر شریعتی در میان کردها هم در جریان های دینی است و هم غیر دینی. عبدالله اوجالان رهبر زندانی این حزب در دیدار خود با وکلایش در سال ۲۰۱۳، درباره پیشنهاد تغییر نام “کنفرانس اسلام دموکراتیک” به “کنفرانس اسلام کردی” چنین میگوید: “بودن نام دموکراسی اهمیت دارد، اسلام میبایست نه حکومتی شود و نه قومی… احسان الیآچیک به افکار من نزدیکتر است و مرا بهتر میفهمد. همچنین ایدههایش درباره اسلام را بسیار به افکار دکتر شریعتی شبیه میبینم.”
دوران حزب عدالت و توسعه و مسلط شدن گفتمان دینی در این کشور عامل دیگری برای توجه به آرای شریعتی بود. این حزب با شعار عدالت بر سریر قدرت رسید و برخی از آرای شریعتی برای مفهوم پردازی این عدالت نویافته سود جستند. اما در مقابل احسان اِلی آچیک و گروه مسلمانان ضدسرمایهداری (آنتی کاپیتالیستهای مسلمان)، معتقدند که میان برداشت حزب عدالت و توسعه و برداشت شریعتی تفاوتی اساسی وجود دارد. در حالی که شریعتی در مقابل ایده سرمایهداری ایستاده است، آنها بی پرواترین شکل سرمایهداری را در این کشور رواج میدهند. مسلمانان ضدسرمایهداری مشهورترین گروهی هستند که در ترکیه عقاید علی شریعتی را بازگو می کنند. تاکید عمده آنها بر مفهوم عدالت و قسط است. آنها به تاسی از شریعتی عدالت را روبنای جامعه و قسط را زیر بنای آن دانسته و تلاش غایی خود را برای برپایی قسط می دانند. آنها با شعار “خدا، نان، آزادی” علاوه بر فعالیتهای خود در قالب انتشارات و برگزاری جلسات هفتگی در سالنی بنام حسینیه ارشاد، راهپیمایی و اعتراضهای گوناگونی را علیه نمودهای سرمایهداری در ترکیه برپا میکنند.
این رشد گرایشهای آلترناتیو اسلامی تحت تاثیر آرای شریعتی تا حدودی نگرانی جریانهای چپ و سکولار در ترکیه را نیز در پی داشته است. جریانات چپ از یک سو تحت تاثیر کمونیسم شوروی هرگونه اندیشه با درون مایه دینی/اسلامی را رد میکنند و نیروهای سکولار میانه نیز با پیروی از اندیشههای آتاتورک با هرگونه درهم آمیختگی دین و سیاست مخالفت میکنند. در سالهای اخیر نقدهای بسیاری مبنی بر ردِ امکان دستیابی به عدالت و آزادی از راه اسلام سیاسی و آرای شریعتی، به ویژه با اشاره به تبعات اسلام سیاسی در ایران پس از انقلاب، توسط روشنفکران چپ و سکولار ترکیه نوشته شده است.