معمّای شریعتی | علی ملکپور (کانال تلگرام علی ملکپور ـ تیر ۱۳۹۶)
معمّای شریعتی
(به بهانه ِلغو سمپوزیوم گرامیداشت چهلمین سالگرد شریعتی در دانشگاه تربیت مدرس تهران )
علی ملک پور*
منبع: کانال تلگرام علی ملکپور
تاریخ: ۱۴ تیر ۱۳۹۶
شریعتی چیست. شریعتی کیست و چرا نمی رود، چرا نمیمیرد، چرا شریعتی هست و می ماند؟
بی تعارف و صریح می گویم ؛ در چهل سال گذشته کسی نتوانست به طور جامع و مانع به همه این پرسش ها پاسخ دهد. هرکس بخشی از واقعیت شریعتی را توصیف و تبیین کرده است. اما براستی شریعتی کدام شخصیت وویژگی ها را داراست که اینگونه “معما” شده است.
او مرید و مروج دین است با ایمانی اکنده از حکمت و دانایی و عرفان . اما در میان مروجان و مبلغان رسمی دین جای و جایگا هش نمی دهند و گاه به تلویح و گاهی به تصریح او را سرگشته و از دین برگشته می خوانند.
او از پیشکسوتان تحصیلات آکادمیک در غرب است ودر رشته جامعه شناسی ، اما جامعه شناسان پرمشغله در کتابها و کلاس ها نیز او را برنمی تابند و اندیشه های او را آمیزه ای از علم و شبه علم و ضد علم می شناسند.ترکیب نامتجانسی از تحلیل علمی و ایدئوژی دینی و روشنفکری سیاسی و آرمان های شخصی و تقلیدهای عصری.
فی الواقع شریعتی همه این جنبه ها را در منش و روش خود دارد.اما در عین حال درک کار بزرگ او در آن ایام کوتاه عمرش آسان نیست .این راز سردرگمی دیگران است .
متولیان دین درک امروزینه ای از دین ندارند و از ارزش های جهان معاصر گریزان . متولیان علم و آکادمیسین ها نیز درک واقع بینانه ای از دین ندارند و با کارکردها و راز ورمز حکمت دینی بیگانه اند و نا آشنا. روشنفکران نیز در مخالفت با او منزلت می جویند و علم وفضل می پراکنند.
شریعتی اما، در این میان باید با همه و برای همه پیام داشته باشد و دارد.
شریعتی اما،ایستاده در کنار ، با تبسمی بر لب، به همه گوش می دهد و می بیند و می ماند.
پس از انقلاب اسلامی همه در کار شریعتی در ماندند، معلم انقلاب است او ،یا ممنوع ،یا مظلوم یا مطرود…کدامیک ؟ این همان معمای شریعتی است.در تهران و شهرها خیابان و کوچه و درمانگاهی به نام او نامیدند چون نمی توانند نادیده اش انگارند و در دیگر سو ، نام او را از رسانه ها و رساله ها ی رسمی می زدایند ، چون نمی توانند بودنش را برتابند!
ماندگاری شریعتی یک راز دارد که بیان آن راز نیز به مذاق متدینان سنتی و نیز به منطق دانشگاهیان مدرن خوش نمی آید.جامعه شناسان نیز به تحلیل عینیت های تجربی عادت دارند و ژرفانگری در اندیشه شریعتی را نه مقدور می دانند و نه مطلوب .من نیز در صدد اقناع همکاران جامعه شناس خود نیستم، من درک و تفسیر خود را بیان می کنم آن هم در خارج از کلاس و فضای رسمی آموزش .
در نظر من معنا و معمای شریعتی را فقط می توان در راز و رمز نهضت پیامبران جستجو کرد که او خود پیرو ایشان بود . دانشمندان علوم اجتماعی نخواسته و نتوانسته اند علل و عوامل پایداری نام و مرام پیامبران را در پسِ هزاره ها تبیین کنند و این مهم در متون علمی انها گنجانده نشده و جز معدودی متفکران حوزه جامعه شناسیِ دین بدان نپرداخته اند.
شریعتی روشنفکر را پیامبر عصر خود می داند و منتقد مداوم زمانه.
پیامبران نه فیلسوف بودند و نه جامعه شناس ، نه روحانی و نه شاعر و نه ساحر.آنها اسوه های هدایت و حکمت بودند و شریعتی نیز همچون آنها از راه و نهصت ایشان پیروی کرد و بر طریقت آنها زیست تا آنگاه که مُرد …و اکنون که دوباره و …هرباره برانگیخته می شود، در ذهن و ضمیر و زندگی مخاطبان خود پس از دهه ها …و همیشه پس از مرگش زندگی می کند.
شریعتی جاودانه شد در وجدان بیدار مردمان سرزمین خود و دیگر سرزمین ها و مردمان، همچون پیامبران و پیروان صادق آنها.
شریعتی تعطیل بردار نیست، لغو شدنی نیست ، ممنوعیت ندارد و ممانعت نمی شناسد .آن سمپوزیوم ، آن دانشگاه ، آن مکان و مکتب و مدرس و مدرسه ، و دیگران نیز می توانند با نقد و نظر در باب شریعتی از جاودانگی او سهم بَرند و راز پایندگی او را فهم کنند
معمای شریعتی حکمتی است که در قلب و کلام او نهفته است.پیامبران خود بدین حکمت ناب و روشنگر دلبسته و آراسته بودند.شاهان و سرداران و شاعران و تاجران و عالمان می آیند و می روند ولی پیامبران ماندند و می مانند.هر کس بر روش و بینش ایشان است، بی تردید همچون خود آنان در فراسوی زمان و مکان ماندگار و بی زوال هستند.این معجزه حکمت و معمای عبودیت است.
این سخن و این ادبیات را جز اهل حکمت و هدایت در نمی یابند.این سخن علم رایج ومتعارفِ مقوله ساز و مقاله پرداز نیست ، این سخن از نوع “فرا علم” است، حکمت و هدایتی که دیر می توان فهمید ولی شایسته است که فهم شود.
شریعتی این حکمت و بینش خاص را دارا بود و بذر ان را نیز در ذهن و ضمیر مخاطبان خود کاشت و رفت …و دوباره و هر باره می آید و می ماند….!
————————————————-
*جامعه شناس
@alimalekpur1