Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
Search in posts
Search in pages


همایش «شریعتی، دیروز، امروز، فردا» (تهران، باشگاه اندیشه ـ خرداد ۱۳۸۲)

بیست و ششمین سالگرد شهادت شریعتی

همایشی دو روزه به مناسبت بیست و ششمین سالگرد شهادت شریعتی
مکان: تهران، باشگاه اندیشه
زمان: ۲۵ تا ۲۸ خرداد

 

در آستانه ۲۹ خرداد، مصادف با بیست وششمین سالگرد شهادت شریعتی، باشگاه اندیشه (وابسته به بنیاد شهید قدوسی) همایشی را تحت عنوان «شریعتی، دیروز، فردا» با حضور جمعی از فرهیختگان و اساتید دانشگاه برگزار کرد. این باشگاه طی بیانیه ای علت برگزاری این مراسم را آگاهی از وضعیت پرنوسان تاثیر اندیشه ها و آثار شریعتی در چهل سال اخیر در حیات فکری-سیاسی ایران دانسته است. سخنرانان این مراسم عبارت بودند از آقایان حاتم قادری، غلامرضا کاشی، صادق زیبا کلام،کواکبیان، محمد ملکی، مصطفی میرسلیم و محمد اسفندیاری. اولین جلسه این همایش دو روزه با حضور سخنرانان دکتر محمد ملکی، مهندس میرسلیم، محمد اسفندیاری و دکتر صادق زیبا کلام آغاز شد.

«شریعتی و شجاعت دانستن» عنوان سخنان محمد اسفندیاری بود. نسبت شریعتی و غرب در نگاه اسفندیاری نقد غرب بود بی آنکه به انکار مطلق آن بپردازد: «شجاعت دانستن از ویژگی های بارز شریعتی بود. او تعریف شجاعت را در اقلیت بودن می دانست و درافتادن با باورهای رایج.»

دکتر صادق زیبا کلام از امکان دو رویکرد به آراء شریعتی سخن گفت:«اولین رویکرد به به طرح دیدگاههای شریعتی می پردازد و رویکرد دوم به منظر تاریخی و جامعه شناختی اشاره دارد و سعی می کند شریعتی را در طرف زمانی خود بنگرد.» زیبا کلام یکی از ویژگی های دوران شریعتی را به وجود آمدن جو احیای دین در جامعه ایرانی عنوان کرد و ورود مذهب و اسلام را به دانشگاه از مهم ترین جنبه های این دوران دانست. زیبا کلام دید شریعتی را به شریعت و اسلام، نگاهی علمی و امروزی دانست که در آن مذهب و اسلام برای نجات و رهنمون شدن انسان ها آمده است.

حاتم قادری، استاد دانشگاه از دیگر سخنرانان این همایش دو روزه بود. حاتم قادری شریعتی را یکی از «اوج» های رمانتیک جامعه معاصر ما دانست. به گفته او بحث بر سر چه گفتن ها و چه کردن های شریعتی نیست بلکه موضوع بر سر شخصیت شریعتی است. شریعتی یک رومانتیک است از نوع انقلابی و عصیانگر و شورشی. دکتر قادری، مهمترین خصایل رومانتیک ها را چنین بر شمرد: «ناسازگاری با کلاسیسیزم، تکیه بر حس و تخیل، نیش قلم و زبان. وی گفت: «به جرأت می توانم بگویم که هیچ ادیب و نویسنده ای در این سه دهه اخیر، نیش و زبان و قلم شریعتی را نداشته و ندارد.» وی از دیگر خصایل رومانتیک ها که شریعتی را شبیه آنها می کند روحمند دانستن تاریخ و طبیعت و قایل بودن به رشد و بلوغ آنها  نامید. گریز از حال و زیست در گذشته و یا آینده از دیگر ویژگی های رومانتیک هاست. به تعبیر قادری، جامعه ایران متاثر از شرایطی مثل انقلاب سفید و اصلاحات ارضی، گرایش های عمیق رومانتیک داشت. با این همه سخنران به پارادوکسی در شریعتی اشاره می کند: «عشق به زیبایی از یک سو و ستایش ابوذر زاهد عرب بدوی.»

دکتر کاشی در این همایش درباره «روشنفکر و معضل معنا و هویت» سخنرانی کرد و جاودانگی اندیشه و شخصیت شریعتی را مهم دانست و گفت: «بحث باید از دکتر فراتر رود، باید از خود دکتر فاصله گرفت و او را پدیده شناسی کرد.» کاشی شریعتی را همانند یک پدیده اجتماعی دانست که «هیچ گاه در خاطره تاریخ ایران ضایع نخواهد شد.» وی ضمن توضیح درباره دو نوع نظام فرهنگی گسسته و هم بسته و با بیان ویژگی های تاریخ یک صد ساله ایران شریعتی را اوج پروسه ای در تاریخ فرهنگی این سرزمین دانست که توانست «من» فرهنگی متناسب با زمان خود را بازسازی کند.» وی همه افق های فرهنگی مولد سخن که سنتی هستند را نازا  و افق زمانه کنونی را زمانه ای دانست که از«ما»ی بزرگ می گریزیم. دکتر کاشی دنیای جدید را نیازمند مقدار کمی گسستگی فرهنگی دانست و نتیجه گرفت: «حد همبستگی فرهنگی معلوم نیست امر مبارکی باشد و نباید افق زمانه را مطلق کرد.»

در انتهای جلسه دکتر کاشی به سوالات حاضرین پاسخ گفت و جلسه با خواندن قسمت هایی از مقاله تقی رحمانی که در مورد شریعتی نوشته شده بود پایان یافت.

مهندس میرسلیم نیز در  مراسم روز بعد سخن گفت و شریعتی را فردی متعهد و مسئول در برابر مردم دانست. وی گفت:« شریعتی به علت کمبود وقت در بیان مطالب اصولا از دسته بندی های خاص استفاده می کرد و این دسته بندی ها(تشیع علوی-صفوی، اسلام اموی و..) باعث ایجاد دردسرهایی برای او شد». میرسلیم اشاره به تفاوت های مطهری و شریعتی کرد و گفت که اختلاف میان این دو را قبول ندارد و ازآثاری چون بازگشت به خویش، فاطمه، فاطمه است و ابودر تجلیل کرد.

دکتر ملکی شریعتی را دردمند تر از بسیاری از مدعیون دین و مذهب دانست. وی مهمترین اثر شریعتی را مقاله «عرفان، برابری، آزادی»دانست و ادامه داد: «همه مسائل مهم زندگی منشعب از این سه جریان اصلی است و بقیه مسائل که به این سه موضوع مربوط نمی شوند فرعی هستند و در درجه دوم قرار دارند.آخرین فریاد شریعتی و نتیجه همه تحقیقات و بررسی هایش روی ادیان و مکاتب مختلف همین سه کلمه است. اینجا بود که شریعتی را از جامعه زدودند، شریعتی به دست ما قلم داد که او بگوید و ما بنویسیم.

 

منبع: روزنامه مردمسالاری (۲۹ خرداد ۱۳۸۲)
  • photo_2017-05-31_15-52-06
  • photo_2017-05-31_15-52-12
  • photo_2017-05-31_15-52-19


≡   برچسب‌ها
نویسنده : اپراتور سایت تاریخ ارسال : می 23, 2017 1447 بازدید       [facebook]