Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
Search in posts
Search in pages


کدامین راه سوم؟ (۱۳۵۹)

کدامین راه سوم؟

در آذر ماه سال ۱۳۵۹ در منزل پوران شریعت‌رضوی مراسمی با حضور آقایان علی تهرانی، آیت‌الله لاهوتی، حجت‌الاسلام سید احمد خمینی، خانم متحدین و رضایی برگزار می‌شود که طی آن دردها، مشکلات و گلایه‌های مردم در اولین سال‌های پس از انقلاب از زبان این اشخاص بیان می‌شود. در این مراسم پوران شریعت‌رضوی نیز به عنوان میزبان، مشکلات اجتماعی و سیاسی جامعه را با مخاطبین در میان می‌گذارد. این مراسم در قالب جزوه‌ای تحت عنوان «کدامین راه سوم؟» در همان ایام به چاپ می‌رسد که دربردارنده‌ی سخنرانی پوران شریعت‌رضوی نیز هست.

 

 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

شما گفتید روزی فرا خواهد رسید که کتاب‌های دکتر را جمع خواهند کرد و یا یک کتاب پیدا نمی‌شود و من امروز متاسفانه این مسئله را تو جامعه می‌بینم به دلیل اینکه معلمانی هستند که گواهند و می تونم و حاضرم همه را بیاورم که در مدارس کتاب‌های شریعتی را جمع می‌کنند آقای … به عنوان وکیل در جنوب شهر تهران مامور حوضه‌ی جنوب که دارد بچه‌ها را تربیت می‌کند و امور تربیتی به آنها درس می‌دهند و مسائل … اسلام و عملا به بچه‌ها ثابت کرده که کتاب شریعتی را نباید بخوانند و دیروز یکی از معلمان مرا دیده و می‌گوید کتاب (حسین وارث آدم) را دادم به ایشان خلاصه کنند و این بچه، برادرش مسخره کرده و گفته تو که به شریعتی معتقد نیستی و داری می‌کوبیش چرا کتابش را خلاصه می‌کنی؟ گفته مجبورم چون معلمم گفته ولی من به دکتر شریعتی اعتقادی ندارم و دخترم را، بجرم اینکه مکتبی ممکنه در مدارس راه بیندازد استخدامش نمی‌کنند و می‌گویند به شرطی باید در مدرسه درس بدهی که نگویی من دختر شریعتی هستم و اگر هم پرسیدند نگویی که من هستم و به اسم مستعار چند ساعت در مدارس درس می‌دهد و شریعتی شناختن الان جرم شده و کتاب‌هایش را از توی مدارس جمع می‌کنند و امام مکرا می‌فرماید که اسلام را شما صادر کنید، بوسیله‌ی یک به اصطلاح مکتبی یا نوشته‌ای یا رسالتی چیزی صادر می‌شود، همان‌طور که پیام‌های امام را ترجمه می‌کنند و صادر می‌کنند همان‌طور هم کتاب‌های دکتر به زبان‌های مختلف داره چاپ میشه و برای پخشش ما موندیم وزارت ارشاد ملی و وزارت فرهنگ و هنر، رادیو و تلویزیون و وزارت امور خارجه حاضر نیست ۴ تا کتابی که ترجمه شده و کسی دیگه پولش را داده بگیره پخش بکند، نخره از کسی که چاپ کرد، اول میگه من نمی‌توانم این کار را بکنم و بعد میاد می‌گوید که شما چرا فقط کتاب شریعتی چاپ و ترجمه می‌کنید خوب این ذوق و سلیقه‌ی ناشر این است که این کتاب را ترجمه بکند و بعد در ایران الان کتاب اسلام‌شناسی را که از این طرف که ما می‌بریم زیر چاپ می‌بینیم که از این طرف بر رد آن کتاب می‌نویسند و همان‌طور که خودتان فرمودید طلاب بی‌نهایت به شریعتی علاقه‌مندند حاضر نشدند یکی اسلام‌شناسی در کتاب‌فروشی‌هایش ببرند و کتاب‌ها را همه جمع کردند و این خیلی عجیبه در حالی‌که طلاب، من می‌دونم هم چقدر علاقه‌مندند برای اینکه عکاس محل ما گواه است که ۵۰۰ عکس، اینا آمدند یکجا سفارش دادند از دکتر و بهترین دلیل اینکه مردم واقعا به دکتر معتقد بودند از آغاز انقلاب بود، بدون اینکه هیچ تشکیلاتی تبلیغ کند برای دکتر شریعتی یک شعر برای دکتر می‌سرودند یکی برای امام یک عکس امام و امروز علاوه بر این‌که عکس شریعتی را هیچ‌جا بازگو نمی‌کنند، مگر اون مواردی که بدردشون می‌خورد که سروته نوار را بزنند و یک تکه آنرا در رادیو و تلویزیون بگذارند و علاوه بر این خانواده شریعتی که به فلان گروه نسبت داده می‌شود و همسر شریعتی که اصلا پاک‌سازی در آموزش و پرورش، اسم بردن از شریعتی در مدارس جنوب شهر جرم و بالای شهر هم کتاب‌هایش را جمع می‌کنند و این کاری که شما می‌گوئید یکروزی به سر مردم خواهد آمد.

امروزه آمده است، ولی می‌خوام ببینم اینها که حاکم بر سرنوشت ما هستند، مقصر نیستند در این مسئله؟

اینها دست مهم‌تر از همه دست‌ها، اینهایند که الان کسی که رئیس ارشاد ملی کسی که وزیر آموزش و پرورش کسی که مسئول وزارت علوم هست اینها مقصرند و دکتر شریعتی که استاد تاریخ است یک صفحه از نوشته‌هایش را در تاریخ امسال نگنجانیده‌اند.

دکتر شریعتی که تاریخ ادیان درس داده یک صفحه از کتاب‌های دکتر غیر از دو مطلب یکی (آری اینچنین بود برادر) و یکی هم (تمدن و هجرت) را در کتاب جامعه‌شناسی و فارسی آورده‌اند و اینکه ما می‌بینیم اون چیزی که شما می‌فرمائید بلایی که بر سر ما خواهد آمد، امروز آمده و من خودم خوب می‌بینم، که کتاب چاپ کردند کتاب فاطمه فاطمه است، امت و امامت، حج، و آری … و کتاب‌های دیگر و پول چاپش هم این آقای … داده است ولی اصلا کتاب‌ها تو زیرزمین مانده ما التماس می‌کنیم این کتاب‌ها که شما قدرت پخش دارید بگیرید بفرستید مجانی به اقصی نقاط دنیا هندوستان، فیلیپین به کشورهای مسلمان دیگر بفرستید پولش را هم ندهید، حاضر نیست بگیرد و کتابی که من با سرمایه‌ی خودم دادم چاپ کردند و هنوز در نیامده بر علیه‌اش کتاب نوشتند و بعد من می‌بینم اعلامیه‌ای بدین عنوان که بزرگ‌ترین عامل انحطاط فرهنگ ایران و بزرگ‌ترین ترویج‌کننده‌ی فرهنگ استعماری غرب در ایران دکتر علی شریعتی است.

و بعد به روزنامه حزب تلفن می‌کنم که آیا این حرف درست است، می‌گوید بله. این هستش و این اعلامیه زیر پوسترهای حزب جمهوری اسلامی زدند و اینکه دارم با اسم می‌گویم برای اینکه شاهدم من به آقای میرسلیم گفتم به آقای دکتر بهشتی، به آقای اردبیلی گفتم و گفتم که همان‌طور که شما می‌فرمائید این توطئه است که دوستداران شریعتی و مخالفین شریعتی را به جون هم بیندازند و از این میان بهره‌ای ببرند و شماها که دست‌اندر کارید باید برای این که اتهام این به شما می‌خورد و رفع اتهام بکنید باید یک چیزی بنویسد. اقلا تو روزنامه آنوقت نتیجه‌ی نوشتن‌شون این که تو روزنامه جمهوری اسلامی روزی که شهادت همسر من بود بجای اینکه تسلیت بگویند به من می‌گویند دوره‌ی شهبانوگری تمام شده و دوره‌ی ولیعهدبازی هم بپایان رسیده!

شما می‌دانید که ما هیچ وقت ادعایی نکردیم و هیچ جا اسم ما نیست، عوض اینکه بمن تسلیت بگویند به من فحش دادند و اتهام فرقان بودن به پسر من دادند و من گفتم شما سند بیاورید اگر یک درصد هم باشد من حاضرم خودم پسرم را افشا خواهم کرد و علاوه بر اینکه جوابی به من ندادند، فحشم هم دادند مطلبم را تو روزنامه چاپ نکردند و شکایتم تو دادگستری موجود است که من کردم، منتهی صدایش را درنیاوردیم، اینکه فاجعه‌ای که شما می‌گویید می‌خواهد راه بیفتد، راه افتاده است و اون خط سومی هم که می‌گویید باید ادامه بدهید ما داریم ادامه می‌دهیم و لیکن کسی ما را یاری نمی‌کند! و در شرایطی قرار گرفتیم که من خودم بنام خواهر شریعت رضوی که در سال ۳۲، برادر من را کشتند، من ۲۷ سال آرزو داشتم انقلاب پیروز بشود و بزرگ‌ترین ضربه‌ها را هم خانواده‌ی ما خورده است چه بخاطر برادرم و چه بخاطر همسرم که خود می‌دانید لزومی ندارد که من بگویم ما بجای اینکه سربلند باشیم من دستم قطع است چه در زمان شاه من در جنوب شهر اقلا از ثروتمندان و پولداران، پول می‌گرفتم و یواشکی کتاب پخش می‌کردم این دفعه من اصلا نمی‌توانم یک‌دفعه در مدرسه ظاهر بشوم به دلیلی که من تو مدرسه رفتم، از مدرسه … عوض اینکه بگویند دستت درد نکند منو بیرون کردند و به مدیرکل گفتم آقا بفهمی، نفهمی خیلی محترمانه منو پاکسازی کردید و می‌گویید خانم دکتر چه کسی می‌خواهد میان ما را بهم بزنه نه این حرف‌ها چیه؟ ولی من می‌دونم یک دونه کار از سال تحصیلی نداشتم من حقوق می‌گرفتم و وجدانا در مقابل حقوقی که می‌گیرم خودم را مسئول می‌دونم، برای همین است که در مقابل برای جنگ‌زده‌ها کار می‌کنم ولی اینها حتی یک کار هم به من مراجعه نکردند و مثل من معلم‌هایی هستند که صدای‌شان در حلقوم خفه‌خون شده و نمی‌توانند حرف بزنند و دل‌ها پر است و دسترسی به هیچ‌کس هم ندارند. مادرهایی بودند که دیروز، پریروز آمدند شکایت می‌کنند که چقدر ما شکنجه دیدیم در داخل زندان‌ها، به چه کسی بگوییم ما اصلا وقتی‌که فریاد می‌زنیم، چه کسی ما را یاری بکند.

من از پدر شما واقعا شکایت دارم پیش خدای خودم بعنوان یک خواهر شهید زن یک شهید برای اینکه چرا یک دفعه هم ما را پشتیبانی نمی‌کنند آخر چرا یکبار ما را پشتیبانی نمی‌کنند من ۱۶ سال است شب و روز هر وقت خوابیدم خواب دیدم که برادرم می‌گوید من زنده هستم چه کسی می‌گوید من مرده‌ام و من از اون زمان آرزوی رفتن شاه را داشتم من روزی که گفتند شاه مرده است هیچ در دلم انگیزه‌ای بیدار نشد، هیچ، مثل اینکه هیچ‌کاری نشده! و دلم پر از خون هست و من کسی هستم که بیان دارم و هم قدرت دارم هم پشتیبانی مردم را دارم اون بدبخت‌هایی که مثل من خواهر شهید هم هستند زن شهید هم هستند این همه در بیمارستان‌ها دارند جان می‌دهند، صدای‌شان هم (به هیچ جا نمی‌رسد) بخاطر خدا شما رحم کنید و ببینید، شما یک جلسه بگذارید من با پدر شما صحبت بکنم که بگویم من واقعا شب‌ها داخل این اطاق گریه می‌کنم و حتی بچه‌های من هم شاهد گریه‌های من هم نیستند ولی می‌بینم که چه زجری به این خانواده حکم فرما است. تازه یک خانواده‌ای هستیم که وقتی خودمان را ارزیابی می‌کنیم نسبت به بقیه شهدا واقعا کاری‌مون نشده است و کسانی هستند که سرپرست‌شان را از دست دادند خانواده‌شان، هم توسری می‌خورند هم لگد می‌خورند هنوز هم دست‌هایی می‌شکند بخاطر ظلم، چه بسا که خودشان نمونه‌ی شاهد و زنده هستند که با شما حرف می‌زنند ولی انقلاب که دگرگون می‌شود، همان‌طور که فرمودید از تو چاه درآمدیم افتادیم تو چاله ولی اقلا راهی نشان‌مان بدهید که باز در یک چاله‌ی گودتر نیفتیم.

آن راه سومی که شما می‌گوئید درسته ما هم داریم خط سوم را پیش می‌گیریم ولی باید کسی ما را تقویت بکند.

 

متن سخنان پوران شریعت‌رضوی در این مراسم.pdf



≡   برچسب‌ها
نویسنده : اپراتور سایت تاریخ ارسال : آوریل 11, 2019 1141 بازدید       [facebook]