شریعتی درد را بمردم شناساند | غازی الحسینی (روزنامه جمهوری اسلامی ـ ۲۹ خرداد ۱۳۵۹)
شریعتی درد را بمردم شناساند
غازیالحسینی
مسئول دفتر الفتح در تهران
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۵۹
ملاقات با غازیالحسینی را در سفارت فلسطین به آن خاطر در برنامههای تدارکاتیمان برای تهیهی ویژهنامه شهادت دکتر شریعتی گنجاندیم که بهانهای برای گفتن از تأثیر شریعتی بر جهان بیرون از مرزهای ایران و در محدودهی اسلام و علاقهی این تأثیر به عبور از مرزهای اسلام، به میان نهضتهای سراسر جهان و نفوذ افکار شریعتی در طرز فکر و برخورد رهبران و شاید اعضای کانونهای انقلاب در نقاط مختلف جهان فراهم آوردیم تا با تکیهای که بر گسترش محدودهی انتشار افکار شریعتی داریم راهگشای حرکت و کوششی دوباره برای انجام این مهم و برای رساندن بهره افزونتر از افکار ایدئولوژیک و انقلابی شریعتی به نهضتها و در نتیجه معرفی او به جهان و خدمت به پیشبرد اهداف نهضتهای اصیل شده باشیم.
غازیالحسینی در حالی که قراین حاکی از آماده شدنش برای حرکت بسوی بیروت بود صمیمانه پذیرایمان شد و از شریعتی، انقلاب ایران و اوضاع فلسطین برایمان حرف زد. آنچه میخوانید متن تنظیم شدهی حرفهای اوست که کم و زیاد آن را نسبت به اصل حرفهایش باید به گردن مترجم سفارت فلسطین بگذاریم که در القاء گفتههای او با وجود عدم آشنائی کامل به فارسی سعی فراوان کرد.
غازی سخنان خود را با اشارهای به آغاز آشنائی فلسطینیها با ایران و انقلاب ایران آغاز کرد و گفت:
ترجمهی آثار شریعتی برای استفاده رهبران و اعضای نهضت فلسطین در سالهای اول دههی هفتاد آغاز شد و میتوان ادعا کرد که افکار او جزء بلا متجزع انقلاب فلسطین و افکار رهبران فلسطین شده است اما ترجمهی کتابهای شریعتی برای فلسطینیها آسان نبود و نمیشد این آثار را براحتی در دسترس همه قرار داد. بدین لحاظ افکار شریعتی بیشتر در رهبران نهضت اثر گذارده و آنها در سخنرانیها و مباحث خود این افکار را برای مردم ما مطرح کردند.
سازشناپذیری شریعتی و پافشاری او برای حفظ حقوق استراتژیک مهمترین مسئله و درس برای رهبران و اعضای نهضت ماست و در کنار این مسئله، تکیهی او بر روحانیت و دفاعی که از روحانیت مترقی میکند قابل ملاحظه است.
باید توجه داشت که تا ۱۹۴۸ ملتهای عربی تحت رهبری روحانیون بخوبی مبارزه خود را ادامه میدادند و از آن به بعد بود که روحانیت بطرز ناجوانمردانهای کنار گذاشته شد و بدنبال آن رخنهی احزاب چپ و در کنار آنها عوامل مرتجع و سازشکار اوج گرفت تا آنکه از آغاز دههی هفتاد بار دیگر نفوذ اسلام شروع شد و احزاب چپی رو به تنزل نهادند.
اشارهی من به این جریان از آن جهت است که میخواهم بگویم شریعتی عمق خطری را که با کنار گذاشته شدن روحانیت مسلمانان نهضتهای اسلامی را تهدید میکند درک کرده و به تلاش دشمنان برای تحقق این فاصله میان مردم و روحانیت واقف بوده است و رهبران انقلاب فلسطین با خواندن آثار شریعتی شهید به این واقعیت متوجهتر شدند که اگر ایمان اسلامی و ایدئولوژیک را در منطقه عمق و وسعت ندهند غرق خواهد شد.
رهبران انقلاب فلسطین با گرفتن مفاهیم غنی و فراوانی که در آثار شریعتی هست با وجود اشکالاتی که بجهت وجود انتشاراتیهای وابسته و مرتجع و یا در مقابل، انتشاراتیهای چپی در مقابل این کار وجود دارد تصمیم به ترجمه و انتشار کتب شریعتی در سطح وسیع گرفتهاند و اکنون کتابی نوشتهام بنام (فلسفهی انقلابی در کتابهای شریعتی) که خلاصهی آثار شریعتی و بهترین و جامعترین کتاب موجود راجع به شریعتی در منطقه است.
همچنین تکیه شهید شریعتی بر تشیع علوی که همان تسنن محمدی است برای ما قابل ملاحظه و توجه است و اینکه او به این حقیقت که اختلافات فرقهای عموماً زائیدهی سیاستهای استعماری هستند بیپرده بود و سعی در فاش و رسوا ساختن این سیاستها و بانیان آنها بود از مهمترین مسائلی است که ما به آن توجه داریم.
در پارهای از مناطق فشار استعمار علنی و حاد است و در برخی از مناطق بطور سیاسی و زیرکانه دنبال میشود. فشار استعمار در ایران باعث اتحاد نیروها و شکوفائی سریع و پیروزی قاطع انقلاب اسلامی ایران شد. اما فشاری که بر مردم فلسطین وارد میآید از نوع سیاسی است و استعمار در این منطقه چهرهی خود را بطور کامل علنی نکرده و همین مسئله موجب عدم اتحاد نیروها و قاطعیت انقلاب گردیده است. شریعتی به اهمیت این مسئله آگاه بود و باین جهت میکوشید با تصویر کردن چهرهی ناشناختهی استعمار، استبداد و استحمار و بخشیدن احساس درد به مردم انقلاب را به نتیجه نزدیک کند و این مهم پس از شهادت او بطور کامل انجام شد و امیدواریم در فلسطین هم اینچنین شود. ما مسلماً برای اینکار احتیاج فراوانی به ترجمه و انتشار سریع آثار شهید داریم که دشمنان انسانیت و اسلام در همه جای جهان از این آثار و امثال آن میترسند.