غزلی کوچک برای مردی بزرگ | سهیل محمودی (خرداد ۱۳۶۶)
غزلی کوچک برای مردی بزرگ
سهیل محمودی
منبع: روزنامه کیهان
تاریخ: خرداد ۱۳۶۶
ستاره است و از آفاق دور میتابد
بر انجماد زمین صبور میتابد
بزرگی اش را حتی ز دور نتوان دید
ز روشنان رخش بس که نور میتابد
ز سایه سار چه غم ای دل آفتاب هنوز
بر این حقارت سرد و نمور میتابد
بیا به حضرت آن قطب آفتاب شویم
که بیدریغ بر اهل حضور میتابد
پسر کجاست ببیند که چشمهای پدر
چو مهر و ماه به راه عبور میتابد
به کنج چله نشین خدای را دیده است
از آسمان دلش نور طور میتابد