متن کامل سخنرانی هاشم آقاجری در دانشگاه همدان (۱ دی ۱۳۸۱ ـ دانشگاه همدان)
متن کامل سخنرانی جنجالی هاشم آقاجری در دانشگاه همدان
منبع: مجله مهرآذرآبادگان
تاریخ: ۱ دی ۱۳۸۱
گرامی میداریم بیست و پنجمین سالگرد شهادت معلم و برادر و دوست و همدل و همسخن خویش دکتر علی شریعتی را، او که همچون یک شمع سوخت. شمعی که او خود خویشتن را به این نام میخواند و عالمی را روشن کرد. چه میگویم او شمع مردهای … بلکه شمعی شد که در همه قلبها و همه مغزهای نسل من و نسلهای بعد همچنان برافروخته ماند.
پرتوی از آن شمع فروزان در قلبها و مغزها همین حضور معنادار و جدی شما دوستان عزیز در این مراسم است. به رغم همه جفاها و نامهربانیها و نامردمیها که در حق آن عزیز از روزها و سالهای کوتاه عمرش شروع شد و متأسفانه تا امروز همچنان ادامه یافته است.
امروز من توجه و بازگشت دوباره نسل حاضر را به شریعتی میبینم. این واقعیت در اوجگیری مجدد تیراژهای آثار دکتر شریعتی اکنون مشهود است. به رغم اینکه چند صباحی کسانی میکوشیدند خورشید را گلآلود کنند و با انواع و اقسام اتهامات، شریعتی را از نسل امروز جدا سازند. اما اکنون میبینیم که همه آن روشها و کوششها نه تنها اثری نبخشید، بلکه توجه به شریعتی عمیقتر و جدیتر میشود.
با میراث روشنفکری خود بر سر مهر بیاییم | نرگس سوری
با میراث روشنفکری خود بر سر مهر بیاییم
نرگس سوری
روزنامهی اعتماد اخیراً در دی ماه مطلبی تحت عنوان «دلبسته میراث روشنفکریام» از دکتر سروش دباغ منتشر کرد که نویسنده طی آن ادعا میکند روشنفکرانی مانند شریعتی و جلال آلاحمد با عصر روشنگری چندان بر سر مهر نبودهاند و به نفی میراث آن پرداختهاند. این در حالی است که از نظر نویسنده، روشنفکران عصر مشروطه مواجههی ژرفنگرانهای نسبت به عصر روشنگری داشتند و ایدهآلهای آن را پذیرا بودند. نویسنده با تکیه بر این گزاره، ضرورت بازاندیشی در آراء روشنفکرانی مانند شریعتی و آلاحمد را استنتاج میکند. پرسشی که نباید بدیهی انگاشت این است که نویسنده با چه استدلال و با چه استناداتی چنین گزارهای را طرح میکند؟ در متن اشاره شده که به اعتبار آثار این روشنفکران، چنین گزارهای قابل استنتاج است اما در ادامه ادله و رفرنسی برای اثبات آن ارائه نشده و درستی آن بدیهی در نظر گرفته شده است. در حالی که با ارجاع به مباحث آلاحمد و شریعتی در آثارشان میتوان نشان داد آنان یکسره میراث روشنفکری را نفی نکردهاند و به ستیز با آن برنخاستهاند. جدای از این مسئله، باید توجه داشت فهم دقیق ماهیت اندیشهها و ایدهها مستلزم این است که آنها را در کانتکس تاریخی-اجتماعیشان قرار دهیم در غیر این صورت در دام نظرورزیهای انتزاعی میافتیم.
دلبسته ميراث روشنگریام | سروش دباغ (روزنامه اعتماد ـ ۷ دی ۱۳۹۸)
دلبسته ميراث روشنگریام
سروش دباغ
منبع: روزنامه اعتماد
تاریخ: ۷ دی ۱۳۹۸
به مناسبت در رسيدنِ نود و ششمين زادروز مرحوم جلال آلاحمد نويسنده و روشنفكر معاصر كشورمان، در صفحه 15 شماره 4527 مورخ سيزدهم آذرماه سال 1398 روزنامه اعتماد يادداشتي با عنوان «جلال؛ روشنفكر بيدكان» به قلم آقاي عظيم محمودآبادي منتشر شد. به نزد من، نگاه نويسنده يادداشت فوق به جريان روشنفكري معاصر موجه نيست. با اين قرائت از ميراث روشنفكري بر سر مهر نيستم و تصوير و تلقياي را كه نويسنده «جلال؛ روشنفكر بيدكان» از شريعتي و آلاحمد ارايه داده است، نميپسندم. با همه احترامي كه براي اين دو بزرگوار قائل هستم و در درسگفتارهاي «شريعتيشناسي» و «آل احمد، آشوري و شادمانشناسي» خود نيز بدان پرداختهام؛ به نظرم در وضعيت كنوني، نقدِ آن پروژه و ديسكورس روشنفكري – كه البته شورمندانه و تعهدمدارانه بوده است، به سبب نوع نگاه آنها به غرب از سويي و نحوه مواجههشان با سنت ايراني- اسلامي از سوي ديگر، ضرورت دارد.
جلال؛ روشنفكر بیدكان | عظیم محمودآبادی (روزنامه اعتماد ـ ۱۳ آذر ۱۳۹۸)
جلال؛ روشنفكر بیدكان
عظیم محمودآبادی
منبع: روزنامه اعتماد
تاریخ: ۱۳ آذر ۱۳۹۸
«دلیر باش در به كار گرفتن فهم خویش! این است شعار روشننگری». ایمانوئل كانت(1)
شاید كمتر كسی باشد كه تردید كند در اینكه روشنفكری ما دستكم نسبت به دهههای پیش و به ویژه قبل از انقلاب تبدیل به جریانی نحیف و ضعیف شده است. اقبالی كه نسبت به سخنرانیهای شریعتی و كتابهای آلاحمد میشد كجا و تیراژ كتابهایی كه امروز نام و نشان روشنفكران بر تاركشان میدرخشد كجا؟ حتی در دهههای نخستین پس از انقلاب نیز شاهد بروز و ظهور برخی چهرههای روشنفكری چون دكتر عبدالكریم سروش بودیم كه گرچه تاثیرشان در جامعه نسبت به سلف خود كمتر بود، اما در اصل تاثیرگذاریشان نمیتوان تردید و تشكیك كرد.
به دموکراسی رادیکال اعتقاد داشت | احسان شریعتی (روزنامه شرق ـ ۲ آذر ۱۳۹۸)
احسان شریعتی به بهانه 86 سالگی تولد پدرش در گفت وگو با «شرق»:
به دموکراسی رادیکال اعتقاد داشت
گفتوگو با احسان شریعتی
منبع: روزنامه شرق
تاریخ: ۲ آذر ۱۳۹۸
امیرمحمد حسینی: در دومین روز از ماه آذر متولد شد. خراسان زادگاهش بود و 42 سال بعد در خرداد 1356 از دنیا رفت؛ فرسنگها دورتر از زادگاه خود در انگلستان. علی شریعتی از آن دست اندیشمندانی است که هنوز نسبت خود با جامعه و فضای دانشگاهی را حفظ کرده است. هرچند این نسبت با گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی تغییرات زیادی هم کرده است؛ شاید بههمیندلیل است که مقصود فراستخواه، جامعهشناس سرشناش، در اواخر دهه 80 از نوشریعتیگرایی سخن میگوید. نوشریعتیگرایی از سال 95 نیز در قالب سمپوزیومهایی دنبال شده و همچنان بحثهایی زیادی با محور اندیشههای شریعتی میگیرد. آنچه امروز در سالروز تولد شریعتی مورد بحث قرار گرفته، موضوع مردم در افکار و اندیشههای سیاسی اوست. اینکه مردم در آرای شریعتی چه جایگاهی دارند و دموکراسی در اندیشههای او چطور تبیین میشود. احسان شریعتی استاد فلسفه و فرزند او، سعید مدنی جامعهشناس و صادق زیباکلام، استاد دانشگاه، گفتارهایی در این زمینه ارائه دادند. احسان شریعتی همچنین به «شرق» میگوید مجلس بزرگداشت دکتر شریعتی که قرار بود امروز (شنبه) در بنیاد ایشان برگزار شود، بهدلیل اتفاقات اخیر لغو شده است.
ابوذر، شنوای ندای هستی! | سعید حنایی کاشانی (کانال تلگرامی فلُّسَفَه ـ آذر ۱۳۹۸)
ابوذر، شنوای ندای هستی!
سعید حنایی کاشانی
منبع: کانال تلگرامی فلُّسَفَه
تاریخ: یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۸
هایدگر سخن هگل را که میگفت فرد بزرگ «روح زمانه» را تجسّم میبخشد و ندای آن را میشنود، به شنیدن «ندای هستی» تعبیر کرد. اما خود در شنیدن ندای هستی به بیراهه رفت و آن را با سخن «رهبر» (هیتلر) یکی گرفت. میتوان تمامی تاریخ اندیشه، از حکمت و عرفان و هنر و دین گرفته تا علم، همه را پاسخی به این ندا گرفت. اما در این باره که چه کسی این ندا را بهدرستی شنیده است فقط تاریخ میتواند قضاوت کند، چون شنوندگان این ندا هستند که تاریخ را میسازند. تاریخ توقف نمیکند و با دگرگون شدن ساخته میشود. بنابراین، هرکس که «تغییر» نمیکند، هرکس که در برابر «تغییر» میایستد، هرکس که خواهان «حفظ وضع موجود» است، جز به دیوار و زنجیر نمیاندیشد و چارهای جز «سرکوب» ندارد. اما دریا را نمیتوان فروکوفت، زمین را نمیتوان از حرکت بازداشت، و هوا را نمیتوان به زندان کرد. دیر یا زود هرچه رفتنی است میافتد. با مرگ ملتها و نظامهای سیاسی و تمدنها و اندیشهها و ادیان و مذاهب همان گونه میباید رو به رو شد که با مرگ خویش رو به رو میشویم: آرام و متین، خاموش و تسلیم، بیهیچ ناله و شکوهای.
چه باید کرد؟ | احسان شریعتی (کانال تلگرام احسان شریعتی ـ آبان ۱۳۹۸)
چه باید کرد؟
احسان شریعتی
منبع: کانال تلگرام احسان شریعتی
تاریخ: آبان ۱۳۹۸
این مقاله پیش درآمدی است بر ترجمه «جه باید کرد» دکتر شریعتی به زبان عربی که بهزودی منتشر خواهد شد.
از عرفان سنتی تا عرفان شریعتی | علی طهماسبی (مشهد ـ ۳۰ خرداد ۱۳۹۸)
از عرفان سنتی تا عرفان شریعتی
علی طهماسبی
منبع: سخنرانی به مناسبت چهل و دومین سالگرد هجرت شریعتی در مشهد
تاریخ: ۳۰ خرداد ۱۳۹۸
این سخنرانی به مناسبت چهل و دومین سالگرد هجرت شریعتی در ۳۰ خرداد ۱۳۹۸ در مشهد ایراد شده است.
زیرا او، او بود! | حسین مصباحیان (فصلنامه پویه ـ بهار و تابستان ۱۳۹۸)
زیرا او، او بود!
درسی از یک زندگی، طرحی از یک دوستی، دعوتی برای رهایی از هر نوع بندگی!
برای و درباره دکتر پوران شریعت رضوی
حسین مصباحیان
منبع: فصلنامه پویه (شماره ۷ و ۸)
تاریخ: بهار و تابستان ۱۳۹۸
درآمد
جمله ای که عنوان این نوشته شده است، نقل قولی است از میشل دو مُنتِنی[1] در باره اینکه چرا او اتین دو لابوئسی[2] را دوست داشته است.این مقاله از طریق ساخت گشایی این نقل قول و برجسته ساختن عناصر و مولفه های اصلی آن، بحث خود را در دو قسمت به هم پیوسته به سامان می رساند. در قسمت اول رهایی را به ترتیبی که خواهد آمد، در دوستی پی می گیرد و در قسمت دوم از طریق نگاهی به وجوه اصلی زندگی پوران شریعت رضوی ، درس هایی از زندگی او بر می کشد. درس هایی که، بی هیچ تلاشی برای چسباندن چیزهای لایتچسبک به یکدیگر، با درس دوستی و آئین رهایی جفت و جور شده اند.
استاد شریعتی و بنیانگذاری راه سوم | احسان شریعتی (روزنامه شرق ـ اردیبهشت ۱۳۹۸)
استاد شریعتی و بنیانگذاری راه سوم
احسان شریعتی
منبع: روزنامه شرق
تاریخ: اردیبهشت ۱۳۹۸
هنگامی که استاد شریعتی پس از پایان دیکتاتوری رضاشاه (و اشغال ایران) در ۱۳۲۰، کار تازه و بزرگ خود را آغاز کرد، نه مانند ما ٧٠ سال «راه طیشده» را چون پشتوانه خود داشت و نه هنوز چشماندازها برای او و یارانش روشن مینمود. جامعه ایران از یک دوران «نوسازی آمرانه» بیرون آمده بود و با این احساس کاذب «رهایی»، قطببندی شده بود بر سر دو راهی «بازگشت به سنت» (از سوی مردم)، یا رویآوردن (روشنفکران و اقشار تحصیلکرده) به ایدئولوژیها، گفتمانها، یا روایتهای دیگری از تجدد و اردوکشیهای جدید جهانی. در عمق جامعه، نیروی تعیینکننده، هرچند بهشکل نامحسوس، همچنان سنتگرایی دینی بود. استاد شریعتی اما، راه دیگر «دوم» یا دقیقتر بگوییم «سوم» خود را با گزینش طرح «پیرایش» (رفرماسیون) ایمان دینی و «نوزایش» (رنسانس) فرهنگ ملی در پیش گرفت. همان طرح ناتمامی که بار نخست، توسط سیدجمال در ایران عصر ناصری آغاز و در بُعد سیاسی، با نهضتهای تنباکو و مشروطه، شکوفا شد؛ و با ناکامی مشروطه (و بروز واکنش «مشروعه»خواهی) و برآمدن نظم رضاخانی (مُلهم از مُدل آتاتورکی)، وقفه و خللی در تداوم آن طرح و پروژه پیش آمده بود.