بررسی نامهی منتشر نشدهای از دکتر شریعتی؛ عمادالدین باقی (پیام هاجر ـ تیر ۱۳۷۲)
بررسی نامهی منتشر نشدهای از دکتر شریعتی*
عمادالدین باقی
منبع: پیام هاجر (شماره ۲۱۱)
تاریخ: ۲۳ تیر ۱۳۷۲
توضیح پیرامون پرونده مربوط به شریعتی و ساواک:
چاپ «نامه منتشر نشده دکتر علی شریعتی» در مجله ۱۵ خرداد در ۱۳۷۲ ـ که گویا حاوی پاره ای از نامه ها و بازجویی های شریعتی در زندان شاه توسط اداره ساواک بود ـ و به دنبال آن انتشار جلد سوم کتاب نهضت امام خمینی، عکس العملها و اعتراضهای متعددی را از سوی شخصیتهای سیاسی و فرهنگی در محدوده زمانی فروردین تا بهمن ۱۳۷۲ به دنبال داشته است. آنچه در پی میآید واکنش عمادالدین باقی به این پروندهی مجله ۱۵ خرداد است.
مقدمه:
۱ ـ ما از انتشار هر سند و اطلاع جدیدی استقبال میکنیم، چه، اطلاعات و تجارب ما را غنیتر و جمعبندی ما را از ماوقع دقیقتر میسازد.
۲ ـ نفس انتشار مجله پانزده خرداد قابل تحسین است چه، جای مجلات تاریخی را عهدهدار است. اما متأسفانه از آغاز کار با جبههگیری وارد میدان شد و به مقبولیت خودش آسیب رساند و از اولین شمارهاش تاکنون سرشار از هتاکی و توهین و تعصبورزی و لجنمالی نسبت به افراد و جریانات است.
۳ ـ مجله پانزده خرداد افشاگری را با اطلاعرسانی عوضی گرفته و اسناد سیاسی و تاریخی را در جغرافیای خاص خودشان مورد ارزیابی و تحلیل قرار نداده است.
ما نمیگوئیم اسناد را منتشر نکنید اما به تاریخ خیانت نکنید. وقتی به آرشیو اسناد ساواک که متعلق به همه ملت است دست انداختهاید، اگر قرار است منتشر کنید، همه اسناد را منتشر کنید.
چرا مؤمن به بعض و مکفر به بعض میشوید؟ شما در کنار انتشار این اسناد، فضا و موقعیت جغرافیایی اجتماعی آن زمان را که خود جزیی از تاریخ و مکمل برای درک منطقیتر اسناد میباشند را هم ترسیم و بازسازی کنید تا مردم را به خطا نیفکنید.
احتمالات پیرامون بررسی نامه مرحوم شریعتی
الف: کسی مدعی شود نامه از مرحوم شریعتی نیست.
ب: کسی مدعی شود نامه از مرحوم شریعتی است و در اینجا چند احتمال دیگر وجود دارد:
۱ ـ نوشته اصلاً نامه نیست بلکه یکی از همان تصویرسازیهایی است که شریعتی در گفتوگوهای تنهایی (م.آ. ۳۳/ ص ۴۷۷ تا ۴۸۸) از انواع بودن و چگونه بودنها و خودشکنی دارد و نامه مخاطب ندارد.
۲ ـ فرض دیگر اینکه شریعتی نامه را به ساواک نوشته اما قصد گمراه کردن و تاکتیک زدن و کاستن حساسیتهای آنها را روی خودش داشته است. از طرفی آن ایام، توبهها و اعترافات تاکتیکی و مواضع تاکتیکی برای آزادی از چنگ ساواک بسیار معمول بود و اگر این نوشته صحت داشته باشد، خادم از خائن شناخته نمیگردد، چه پیش از انقلاب افراد زیادی از این قبیل نوشتهها دارند. مگر افراد استثنائی.
۳ ـ فرض دیگر اینکه شریعتی اعتقادات قلبیاش را برای ساواک نوشته در این صورت باید تاریخ نگارش نامه مشخص شود. تاریخ نگارش نامه باید سال ۴۶ و ۴۷ باشد. تازه سابقه نامه دلیل بر تخطئه لاحقه شریعتی نمیشود شریعتی مورد اعتقاد نیروهای مسلمان و انقلابی، عمدتاً شریعتی پس از ۴۹ است. مگر امام خمینی(ره) سال ۵۷ و پیش از آن و امام خمینی(ره) سال ۴۳ و پیش از آن یکی بوده است. مگر ممکن نیست انسان (انسان سیاسی و متفکر) در زندگی خویش تحول یابد. مگر ممکن نیست کسی در صف یزید باشد ولی بعد حر شود و یا بالعکس؟
۴ ـ آیا نامه مذکور حاوی اعتقادات قلبی مرحوم شریعتی در تمامی مراحل زندگی او بوده یا مرحلهای از زندگی سیاسی و فکری او. در این صورت هم نامه دلیل بر خطا و خیانت نیست.
وقتی نامه به دور از فضاسازی و تلقینات و مستقل از تحلیلها نگریسته شود عبارت است از:
ـ بیوگرافی
ـ شرح سوابق شغلی و تحصیلی و فعالیتهای علمی
ـ تحلیل جامعهشناختی از جامعه (پس از ۵ سال دوری) که کلید عقاید سیاسی مرحوم شریعتی است. و آن تحلیل این است که شریعتی میگوید: برخلاف بسیاری از رژیمهای سیاسیکشورها، هیئت حاکمه ایران متکی به طبقه اجتماعی مشخص نیست و دیدیم با تصمیم شاه فئودالیسم که طبقه حاکم ایران محسوب میشود ناگهان درهم کوبیده شد و درحقیقت شکل اجتماعی و طبقاتی ایران تغییر کرد …
کسی که این تحلیل را اعتقاد شریعتی به رژیم بداند از ضعف آگاهی و بیاطلاعی و ضعف بینش اوست. چرا که آگاهان رویدادهای اجتماعی ـ سیاسی دهه چهل میدانند که رفرمیسم و اصلاحات ارضی همه نیروی مخالف را منفعل کرده بود و گیجی و بیتحلیلی بر آنها غالب شده بود و همگی دچار confuse شده بودند.
یکی از مهمترین دلایل شکست قیام ۴۲ ـ ۴۳ همین شعارهای پیشتاز شاه بود و متقابلاً مخالفت با اصلاحات ارضی و آزادی زنان و سهیم کردن کارگران در سود کارخانجات و سایر اصول انقلاب سفید شاه چهره ارتجاعی به قیام داده بود و برخی نیروهای سیاسی و دانشگاهی در مقابل آن تسلیم شده و شعار اصلاحات آری، دیکتاتوری نه را سردادند. آنان همین اصلاحات را پذیرفتند و پیکان حمله را متوجه استبداد کردند. در همان زمان تحلیلهای برخی از سازمانهای سیاسی چپ هم، همان تحلیل مرحوم شریعتی بود.
نکته قابل تذکر اینکه ممکن است تحلیلهای امروز متفاوت و پختهتر باشد اما معما چون حل شود، آسان شود. امروز تحلیل آن مسأله مشکل نیست و اطلاعات کافی موجود است. اما در آن زمان همه نیروها منفعل بودند، تحلیل کردن مسأله کار دشواری بود.
ج: مرحوم شریعتی در سطری از نامه، تعبیر اعلیحضرت همایون شاهنشاه را بکار برده است اگر بپذیریم نامه به ساواک است، آیا منطق و عقل سیاسی قبول میکند جز این باشد. آیا اقتضای مبارزه علنی و مخفی را نباید در نظر داشت. یک مبارزه علنی باید ملتزم به مقتضیاتی باشد تا عملی غیرعقلانی نگردد. کسانی که این تعبیر را دستاویز برای شریعتی قرار میدهند، چه توجیهی برای نامه امام خمینی(ره) در سال ۴۱ دارند که خطاب به شاه نوشت: حضور مبارک اعلیحضرت شاهنشاه و با جمله الداعی روحاللّه الموسوی الخمینی نامه را خاتمه دادهاند. که البته قبلاً گفتهام این سالمترین شکل مبارزه در آن زمان بوده است.
د: اعتراض دیگر به عدم مبارزه سیاسی است. ایشان رسالت خود را در آگاهسازی تودهها و دادن یک خوراک فکری و طرز تفکر عمیق علمی و صحیح میدانست. او در درجهی اوّل معتقد به مبارزه با استحمار بود تا مبارزه چریکی و مبارزه با استبداد و استعمار. مرحوم شریعتی در مورد، مبارزه با کدام روحانیت هم در آثارش مطالب زیادی دارد و شخصیتهای روحانی بسیاری از نظرات او آگاه بودند. قابل ذکر است که امام خمینی(ره) هم در کتاب ولایت فقیه عبارتهای تندتر از مرحوم شریعتی دارد مثلاً ایشان میگوید، حوزهها پایگاه استعمار شدهاند و دین را تحریف میکنند.
تذکرات پیرامون مجله پانزده خرداد و انتشار اسناد و مدارک:
۱ ـ مجله پانزده خرداد با مظلومنمایی مدعی است که میخواهیم بدور از خط بازی حقایق را بگوئیم و اسناد را منتشر کنیم امّا چرا همه اسناد را منتشر نمیکنید. چرا گزینشی عمل میشود؟
چرا اسناد خدمتها و خیانتها تواماً منتشر نمیشود؟ …
۲ ـ باید متوجه تبعات و لوازم آنچه میگوئیم باشیم. شریعتی رکن انقلاب بود و نفوذ او در جوانان و دانشگاهیها، ایجاد شور مذهبی کرده بود. دو عنصر اساسی نهضت یعنی شهادت و امامت مرهون شریعتی است. او این دو را احیاء کرد و با سبک نوینی به جامعه فرهنگی ما عرضه نمود.
۳ ـ متولیان مجله و ناشران اسناد باید پاسخگوی ابهامات و شبهات ناشی از این اسناد هم باشند.
* سخنرانی در تاریخ ۱۸/۳/۱۳۷۲ بهمناسبت سالگرد پانزدهم خرداد، رحلت امام خمینی و شهادت دکتر شریعتی