شریعتی: عنوان یک فصل | کاظم سامی (ویژهنامه اولین سالگرد شهادت دکتر کاظم سامی ـ مرداد ۱۳۵۶)
شریعتی: عنوان یک فصل
کاظم سامی
منبع: ویژهنامه اولین سالگرد شهادت دکتر کاظم سامی (۱۳۶۸)
تاریخ سخنرانی: مرداد ۱۳۵۶
آنچه در پی میآید چکیدهٔ سخنرانی «دکتر کاظم سامی» در اربعین شهادت دکتر علی شریعتی در مشهد و در منزل استاد شریعتی است.
گزارش هجرت و شهادت ابوذر زمان
گزارش هجرت و شهادت ابوذر زمان
منبع: یادوارهٔ شهید علی شریعتی ○ تاریخ: ۱۳۵۶
سخنرانی امام موسی صدر در چهلمین روز شهادت شریعتی (بیروت ـ مرداد ۱۳۵۶)
شریعتی و جهان چهارم
مکان: لبنان، بیروت، سالن اجتماعات عاملیه ○ زمان: مرداد ۱۳۵۶
برادران و خواهرانِ دانشمند و بزرگوار، خواهر گرامی خانم دکتر شریعتی، برادر عزیز احسان، سلامُ علیکم و رحمة الله و برکاته.
چرا برای دکتر شریعتی جلسهای به پا میکنیم و یاد او را گرامی میداریم؟ به چه سبب جلسة عظیمی بر پا شده که مردان و زنان مبارز را در بر گرفته است؟روحانیان روشنفکر در آن حاضرند و رهبران فکری از هر سو در آن گرد آمدهاند. من هماکنون رئیس دانشکدة حقوق آقای دکتر محمد فرحاتو برادر دانشمند دکتر منیر شفیق و رهبران فکریدیگررادربرابرخودمیبینم. برای چه در اینجا جمع شدهایم و یاد دکتر شریعتی را گرامی. دستة سوم که از دستة اول و دوم قویترند، تسلیم نمیشوند و فرارهم نمیکنند. سعی میکنند جامعة خود را تغییر دهند و اوضاع را بهوضع مساعدی که خود میخواهند تبدیل کنند.
حدیثی از پیغمبر اکرم نقل شده است که میفرمایند: بیش از همة مردم پیغمبران گرفتار و ناراحت اند و صدمه میخورند. پس از آنها اوصیای پیغمبران و سپس، هر کس از دیگری بهتر باشد زحمت و رنج بیشتری خواهد داشت. این حدیث شریف زحمت کسانی را که تصمیم میگیرند جامعة خود را تغییر دهند، نشان میدهد. جامعة آنها ایشان را راضی نمیکند و میخواهند آن را تغییر دهند. از آنان که از وضع فعلی جامعه بهرهبرداری میکنند عذاب میکشند و رنج میبرند. هرچه بلندپروازی و افکار آنها بلندتر باشد صدمة بیشتری تحمل میکنند. (بیشتر…)
متن سخنرانی یاسر عرفات در بزرگداشت چهلمین روز شهادت شریعتی (بیروت ـ مرداد ۱۳۵۶)
شریعتی: مجاهدی فلسطینی، لبنانی و جهانی
مکان: لبنان، بیروت، سالن اجتماعات عاملیه
زمان: مرداد ۱۳۵۶
مراسم اربعین دکتر شریعتی در بیروت اولین سخنران یاسر عرفات .
میگویند «تیمم باطل است آنجا که آب است» هرگاه که محبوب ما حضرت امام سخن میگوید من حق تکلم ندارم. لکن برادر ما آقای شیخ محمد یعقوب مرا به سخن گفتن وادار کرد. من نیز مفتخرم که در این جلسهی یادبود عزیز شرکت کنم و یاد برادرم و همراهم، دکتر شریعتی مبارز را ایستاده بر زبان آرم.
ای خواهر من! (خطاب به خانم شریعتی) دکتر شریعتی یک مبارز ایرانی و یک مجاهد این منطقه نبود. او مجاهدی بود فلسطینی، لبنانی و جهانی (کف زدن حضار)
اینجاست که دلیل برپا شدن این محفل از طرف محرومان از وطن – ما فلسطینیها- و محرومان در وطن – حرکت المحرومین- روشن میشود. شما مردم جنوب که تفنگها را به دست گرفته و از ما فلسطینیها دفاع میکنید، اینک ما همه همگام یکدیگر این مجلس یادبود را برپا میداریم. یادبودی که در دلهای ما شأن بزرگی دارد و از اینجاست که من به حضرت امام (صدر) میگویم بهدرستی که فتح و امل همان پیروزی و امید هستند (ان فتح و امل هی فتح و امل). (کف زدن شدید حضار) پیروزی برای این ملت و آرزویی برای این سرزمین، سرزمینی که بگین آن را آزاد شده مینامد و من میگویم که این زمین در حقیقت به دست «فتح و امل» آزاد شده است.
در روش؛ ابوالحسن بنیصدر (لندن ـ ۴ تیر ۱۳۵۶)
در روش*
ابوالحسن بنیصدر
مکان: لندن
زمان: ۴ تیر ۱۳۵۶
به سال ۱۹۶۳ در پاریس روزی چند بهگفتگو نشستیم. چه باید کرد؟ صحبت به حرکت و بنیاد کشید، که حرکت به بنیاد تبدیل میشود و وقتی قالب سخت شد نیروها نمیتوانند از قالب بیرون بروند و در همان چهار دیواری جذب و یا حذف میشوند. نیروهای اجتماعی ما اگر پیاپی چون موج برمیخیزند و جذب میشوند بخاطر تبدیل حرکت به بنیاد است. بخاطر فالب پیدا کردن اندیشه و عمل است. پس کار اول اینست که قالب یا قالبها را بشکنیم. چگونه بشکنیم؟ قالبهائی را که طی قرنها تمامی نیروها را گرفته و صرف سختتر کردن خود کرده است، چگونه بشکنیم؟ چگونه وارد این میدان بشویم؟ از کجا شروع کنیم و در چه جهت ادامه بدهیم؟
تعهد؛ حسن حبیبی (لندن ـ ۴ تیر ۱۳۵۶)
تعهد۱
حسن حبیبی
مکان: لندن
زمان: ۴ تیر ۱۳۵۶
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله ربالعالمین الرحمنالرحیم مالک یومالدین ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدناالصراطالمستقیم صراطالذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم ولاالضالین.
بسمالله الواحد القهار الجبار المنتقم، بسمالله الحیالقیوم، بسمالله الاحد الصمد، الذی لمیلد و لمیولد و لمیکن له کفوا احد.
بنام خدا، خدای بزرگ، خدای محّمد، خدای فاطمه، خدای علی، خدای حسین بنعلی،
خدای زینب، خدای امامان، خدای شهیدان، خدای مجاهدان، خدای متعهدان،
خدای بیکس و کاران خدای بیپشت و پناهان، خدای موحدان، خدای افتادگان، خدای ابوذرها،
خــــــدای ابوذرهــــــا
بنام خــــدا و بنام خـــــدا.
منالمؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظرو مابدلوا تبدیلا
«احزاب آیه ۲۳»
از جمله مومنان، مردانی هستند که به پیمان خویش با خداوند وفا کردند و بعضی از ایشان تعهد خویش را بسر برده (و شهادت یافته)اند و بعضی دیگر از ایشان به انتظار نشستهاند و به هیچوجه تغییری نیافتهاند.
درین حال و روزگاری که ما داریم، سخن گفتن برای من دشوار است و شاید هم شنیدن آن برای شما، نباید عذری خواست اگر لکنت زبانی باشد و یا سکوت بیاختیار و اندوهبار، چرا که نه این مجلس از زمرهی مجالس رسمی است و نه آنکه سخن از دوست رسمی بود و نه اینکه سخن میگوید با رسم سروکاری دارد، تا بههنگام سکوت گردد و یا به موقع گریززده شود، چرا که همهی مطلب گریز است. گریز به تعهد و یاد از تعهد است. آخر مگر نه اینست که یکی از وجوه مشخصهی ادیان ابراهیمی و نیز برداشت و تلقیای که این ادیان از انسان و آدم دارند، عهد و تعهد است. عهد و تعهدی که بر پایهی آزادی و آگاهی انسان استوار است. ذریهی آدم یکجا و یکسر، با خدای میثاق بستهاند. آدم و نوح و ابراهیم، موسی و عیسی و محمّد، متعهدند و در قید و بند عهد هستند، و همین تعهد است که رسالتهای بزرگ و پیامهای بزرگ برعهدهی انسان گذاشته است و همین تعهد است که ایفا و انجامش مستلزم حضور مداوم و آمادگی مستمر است،از سوئی با جهادها و کوششها و از سوی دیگر با شهادتهای متعالی و مرگهای زیبائی که «حیات اندر حیات»اند. فرزند آدم مطابق میثاقی که با خدای بسته است، متعهد است که در زمین و زمان، جز خدای را نپرستد و بنابراین با شرک، با نظام طاغوتی و غیر توحیدی درافتد. بنی آدم، هم در جمع و جماعت چنین تعهدی را بر ذمه دارد و هم عهد کرده است که یک تنه با زمین و زمان شرکآلوده درافتد:
تنهای ربذه؛ احسان شریعتی (لندن ـ تیر ۱۳۵۶)
تنهای ربذه۱
احسان شریعتی
مکان: لندن
زمان: ۴ تیر ۱۳۵۶
ای ماه تابان، بتاب، بر بلندترین اوج آسمان بتاب، آیا نمیبینی
که حُجر را به کشتنگاه میبرند، بعد از حُجر جباران ستم کنند و
در کاخهای سدیر و خوزنق خوش بیآسایند. ۲
هنده زنی از دوستداران علی
سنگلاخهای سوزان کویر، آنجا که تثلیث طاغوتهای زر و زور و تزویر بردگان مستضعف دهقان را در کشتزارهای استثمار خویش به بند کشیده است، «آهوئی» آزاد از بند را در بستر آفرید. ۳
کم کمک در اوج آمد پچ پچ خفته
خلق چون بحری بر آشفته
بجوش آمد، خروشان شد، به موج افتاد
بُرش بگرفت و مردی چون صدف،
از سینه بیرون داد.۴
این آهو نه «گرگ زور»، نه «موش زر»، نه «روباه تزویر»، و نه «میش استضعاف» بود. او نه «داشت» و نه «میخواست» و درست بدین خاطر بود که قدرت آنرا داشت تا در ایام شباب، کودکان پا برهنهی کویر را به شورش بخواند.۵
دانشآموزی دبیرستانی، اَبَرقدرتهای شرق و غرب را به مبارزه آشتیناپذیر بطلبد و از خویشتن راستین خلق خویش به دفاع برخیزد۶ برای درهم کوفتن استعمار انگلیس، استبداد سلطنتی، استثمار فئودالی به جبهه ملی ملحق شود، برای رسوا نمودن ماتریالیسم و نابودی استثمار به جمع سوسیالیستهای خداپرست رو آورد، برای افشای کوتای ننگین ۲۸ مرداد، به نهضت مقاومت ملی بپیوندد و ۱۷ حوزه را در خراسان بگرداند، پس از فرار از ایران در پسکوچههای تاریک پاریس در بدترین شرایط بزید و بجرم در دادن ندای انقلاب سیاه مستضعف افریقائی هنگام شهادت لومومبای قهرمان کنگو، به زندان سیتهی پاریس بیافتد، فداکارانه و با تمام صداقت، نیرویش را در خدمت جنبش دانشجوئی ایران قرار دهد و از پایهگذاران کنفدراسیون جهانی باشد، برای آفریدن یک حرکت پویاتر و بالفعلتر سیاسی، و ادامهی راه مصدق، اولین دعوتنامههای نهضت آزادی ایران در خارج از کشور را بنویسد و نطفه این حرکت را مستحکمتر بنهد، در بازگشت به ایران در مرز بازرگان اسیر گردد و شکنجه شود و مقاومت کند، با درجهی دکترای دانشگاه سوربن، به کوره ده طرق در کنارهی مشهد که امروز نیز عبور وسیله نقلیه در آن مشکل است، بهعنوان معلم انشاء فرستاده شود و مخلصانه، بدون کمترین توقعی، با حقوق ماهیانه ۲۰۰ تومان به خلق مستضعفش خدمت نماید، علیرغم فشار و بازجوئی مداوم، تودههای دانشجو را به ایدئولوژی انقلابی شیعهی سرخ مسلح سازد، و مقارن ننگوارههای ۲۵۰۰ ساله دیکتاتوری، از تدریس محروم و از مشهد اخراج گردد، در دوران حسینیه ارشاد، مسئولیت زینبی خویش را، یعنی پیام انقلاب حسینیها را به تودهها رسانیدن را، بانجام برساند، و قریب دو سال در کمیتهی جنایت به سلول انفرادی بیافتد و در مقابل شکنجه و تهدید و تطمیع و … چون بلال مقاومت کند و بالاخره، در فرار و هجرت، با مرگی مرموز، شهادتش را برای ابد، در میان پویندگان طریق شیعه سرخ علوی، آنچه که هیچ نیست، مگر «نه» گفتن به قدرتهای حاکم بر زمان و جهان، به تثبیت برساند.