مسیر زندگی ام را به خواست شریعتی تغییر دادم | محمدعلی نجفی (روزنامه ایران ـ ۲۹ خرداد ۱۳۹۵)
مسیر زندگی ام را به خواست شریعتی تغییر دادم
محمدعلی نجفی
منبع: روزنامه ایران
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۹۵
سمیه ابراهیمی | سالهای جوانی را به شاگردی دکتر علی شریعتی سپری کرده و با او بسیار مأنوس بوده؛ همین نزدیکی شاگرد و معلم موجب می شود که زندگی حرفه ای اش نیز تغییر کند و به جای سروکار داشتن با اتود و خط کش و طرح و نقشه، به فیلمسازی روی بیاورد و پشت دوربین برود.
محمدعلی نجفی، کارگردان، فیلمنامهنویس و فیلمساز با سابقه کشورمان به گفت و گو با خبرنگار گروه زندگی می نشیند و از روزهایی می گوید که با معلم اش درس زندگی را تمرین می کرد. حالا با گذشت نزدیک به 5 دهه، همچنان همان سرمشق ها را بر برگ های دفتر زندگی مشق می کند و از این بابت حس عمیقی از رضایت دارد.
محمدعلی نجفی صحبتهایش را این گونه آغاز میکند: دکتر شریعتی علاوه بر معلم توانمند و یک هنرمند روشنفکر، یک مرد متعهد به خانواده هم بود.
شریعتی کجا و این حرفها کجا؟! | سهیلا نوری (روزنامه ایران ـ ۲۹ خرداد ۱۳۹۵)
شریعتی کجا و این حرفها کجا؟!
سهیلا نوری
منبع: روزنامه ایران
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۹۵
پیشرفت جوامع و به دنبال آن ولولهای که تکنولوژی راهانداخته، به بومرنگ میماند. همانقدر که گذر از پیچ و خمهای زندگی را آسان میسازد، در صورت استفاده ناصحیح، مخرب و مشکل آفرین نیز هست. نمونه این تخریب عارضی را میتوانیم پیرامون خودمان هم ببینیم که خودش را در استفاده بیرویه از فضاهای مجازی نشان داده است؛ پدیدهای که به واسطه آن برخی از جوانان در مسیری اشتباه گام میگذارند و -نادانسته شاید-سرمایههای معنوی کشورشان را به بازی میگیرند. اتفاقی که برای علی شریعتی نیز افتاد.انتشار جوک و متنهای بیپایه واساسی که به شخصیتهای تأثیرگذاری چون دکتر علی شریعتی نسبت داده میشد از نمونه همین پدیدههای مخرب بود که خوشبختانه ویژگی بومرنگ گونه آن کمک کرد تا موج این رفتارهای غلط با کمک فناوریهای موجود فروکش کند.
(بیشتر…)آن یگانه چرا در این چاردیواری آدم دیگری است! | حسین مسلم (روزنامه ایران ـ ۲۹ خرداد ۱۳۹۵)
آن یگانه چرا در این چاردیواری آدم دیگری است!
حسین مسلم
منبع: روزنامه ایران
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۹۵
برخلاف آنچه عموم مردم تصور میکنند، بسیاری از نویسندگان، هنرمندان و آدمهای تاریخ ساز غالباً در جریان زندگی خصوصی و خانوادگیشان ساز ناکوک زدهاند. آدمهایی که اگر چه بسیاری از مردم آرزو دارند تا برای یک لحظه هم که شده آنها را از نزدیک ببینند، اما احیاناً برای نزدیکان شان و از جمله همسر یا فرزندان شان فاقد هرگونه جذابیتی بودهاند و چه بسا که در مواردی دل شان میخواسته از دست این چهرههای بزرگ دربروند! اما اگر از زاویهای دیگر به این داستان بنگریم، درخواهیم یافت که شاید چنان که مصطلح است، این آدمها واقعاً برای خودشان نیستند و برای روزگاران و تمام مردماند، و محدود کردن آنها در ظرف بسته و تنگ زندگی روزمره چیزی نیست جز جفایی که در حق شان میتوان کرد. وقتی از زاویه دید پوران شریعترضوی، همسر دکتر علی شریعتی به او و زندگی خصوصی و خانوادگیاش نگاه میکنیم، چه بسا به ذهنمان بیاید که سروکله زدن با چنین مردی برای یک همسر چقدر میتوانسته سخت باشد؛ مردی که دغدغهها و مشغلههای بسیار و سخنرانیهای متعددش حتی به او اجازه نمیداده تا به هنگام تولد فرزندانش بر بالین همسرش حاضر باشد! اما همین پوران، به رغم گله هایش، عاشقانه این مرد را بهعنوان شریک زندگی و همسر و هم چراغش دوست میداشته و همچنان میدارد. شاید عمیقاً درک میکرده که اگر همسرش علی، قرار بوده همچون بسیاری از مردان اهل خانه و زندگی دیگر و با همان دغدغه ها مثل اضافه درآمد و خرید و پسانداز و… باشد، که دیگر «دکتر علی شریعتی» نبود! بد ندیدیم که در ویژه صفحهای که برای زندگی شریعتی تدارک دیدهایم، برداشتی به اختصار داشته باشیم از کتاب «طرحی از یک زندگی» (به روایت پوران، همسرش) و از این رهگذر فرازهایی از زندگی روزمره زنده یاد شریعتی را مرور کنیم.
(بیشتر…)آقای دکتر منزل نیست به کتابهایشان مراجعه کنید | محمد معصومیان (روزنامه ایران ـ ۲۹ خرداد ۱۳۹۵)
آقای دکتر منزل نیست به کتابهایشان مراجعه کنید
محمد معصومیان
منبع: روزنامه ایران
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۹۵
خانه موزه دکتر شریعتی در حال بازسازی است. روی شیشههایی که حایل خانه دکتر با خیابان است نوشته شده: «با عرض پوزش! نظر به انجام عملیات عمرانی توسط سازمان زیباسازی شهر تهران، موزه تا اطلاع ثانوی تعطیل میباشد.» در برگه دیگری تاریخ بازگشایی را 29 خرداد 95 اعلام کردهاند. اما در شیشهای باز است و میتوانید از حیاط خانه بازدید کنید. حتی ماشین دکتر با آن نمره مشهد معروفش هم زیر پارچه ضخیمی در حال استراحت است.
کسی از پشت میز در یکی از اتاقها دستش را بشدت تکان میدهد و چیزهایی میگوید. صدایی نمیآید. جلوتر میروم. هنوز از جایش تکان نخورده اما عصبانی نگاه میکند. میپرسم ببخشید میشود داخل را دید؟ میگوید: «نه آقا در حال بازسازی است. کسی اجازه ندارد داخل شود.»
(بیشتر…)شریعتی فقط نام یک خیابان نیست | مریم طالشی (روزنامه ایران ـ ۲۹ خرداد ۱۳۹۵)
شریعتی فقط نام یک خیابان نیست
مریم طالشی
منبع: روزنامه ایران
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۹۵
شریعتی برای بعضیها یک خیابان است، برای بعضیها یک پارک، برای بعضی دیگر، یک ایستگاه مترو و برای یک سری هم بیمارستانی که دعا میکنند گذرشان به آن نیفتد. نامش را تکرار میکنند. بارها و بارها. هر روز. نامها را میشود به زبان آورد و تکرار کرد. یادها اما یک جوری هستند که نمیشود به زبانشان آورد. توی دل آدم هستند. خاطرات؟! میشود خاطره هم باشد. تصویری دور از شخص یا واقعهای که حالا نیست.
(بیشتر…)شمعی برای رفتن | غلامرضا امامی (روزنامه ایران ـ ۲۹ خرداد ۱۳۹۵)
شمعی برای رفتن
غلامرضا امامی
منبع: روزنامه ایران
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۹۵
دلم شمعی است کاندر بزم ذوق از هر دو سر سوزد
امیدی نیست کاین شمع سبکسر تا سحر سوزد
ولی شادم که روشنتر زهر شمع دگر سوزد
مسعود فرزاد
نخستینبار وی را در مشهد دیدم. جشن مبعثی بود در دبیرستانی. من دانشآموز دبیرستان بودم و او دانشجوی دانشگاه… از دوردست چهرهاش پیدا بود و صدایی بم که شعر شهریار را میخواند:
«انیشتین یک سلام ناشناس البته میبخشی»
تا آنجا که:
«کنار هم ببین عیسی و موسی و محمد را…»
پس از آن دیدار اولیه فرصت فراهم شد و دیدارها مکرر.
مدرسه آگاهیِ رهاییبخش | علی قاسمی (روزنامه ایران ـ ۲۹ خرداد ۱۳۹۵)
مدرسه آگاهیِ رهاییبخش
علی قاسمی
منبع: روزنامه ایران
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۹۵
شریعتی بحق نظریهپرداز الهیات رهایی و تیزکننده شعله جنبشهای دموکراتیک به شمار میرود. آرا و اندیشههای او در برگیرنده انواع وسیعی از برداشتهای الهیاتی و عرفانی تا مسائل اجتماعی و تاریخی و ادبی و… است. بنا به نظر یکی از مترجمان آثارش به انگلیسی (حامدالگار)، فرآورده و دستمایه عظیم کار شریعتی در سه صورت: 1) آوردن مذهب از آسمان به متن جامعه و زمان؛ 2) ایجاد نهضت فکری برای نهضت اجتماعی و 3) تبدیل اسلام از فرهنگ به ایدئولوژی تبلور یافته است. در وجه نخست، شریعتی در مقام یک متأله آگاهی رهاییبخش؛ در وجه دوم در قامت یک نظریه پرداز برجسته جنبشهای دموکراتیک و در وجه سوم همچون افزارمند ماهری که کار تبدیل اسلام را از صورت فرهنگی به ایدئولوژی انجام داده است، برجسته و نمایان میشود. اما آنچه سبب توفیق شریعتی در چنین کار عمدهای شد، به نوع رویکردها و رهیافتهای وی در مواجهه با واقعیت باز میگردد که در نوشته حاضر به آن پرداخته میشود.
(بیشتر…)پيام حجت الاسلام سيد محمد خاتمي به مناسبت سی نهمین سالگرد بزرگداشت دكتر شريعتی (سایت بنیاد باران ـ ۱۳۹۵)
پيام به مناسبت سی نهمین سالگرد بزرگداشت دكتر علی شريعتی
سيد محمد خاتمی
منبع: سایت بنیاد باران
تاریخ: خرداد ۱۳۹۵
بسم الله الرحمن الرحیم
حادثهها و شخصیتها را باید با توجه به شرایط زمانی و مکانی مورد بررسی و ارزیابی قرار داد و شأن تاریخی امور این جهانی، این را ایجاب میکند.
انسانها در شرایط ویژه زمانی و مکانی برمیآیند و رشد میکنند و تحت تأثیر شرایطاند. البته انسانهای بزرگ در عین حال که ناگزیر از شرایط تأثیرپذیرند، این کامروایی را نیز مییابند که در تغییر شرایط مؤثر باشند و اگر عنصر خیر در شخصیت آنان غلبه داشته باشد شرایط بهسوی خیر تغییر میکند و استیلای عنصر شر بر وجود آنها وضع را از آنچه هست بدتر میکند. به هر حال جدال (دیالکتیک) بین شرایط، و اندیشه و اراده انسانهای ممتاز امری است که نمیتوان آن را انکار کرد.
«دکتر علی شریعتی» شخصیت بزرگ تأثیرگذار در تاریخ پرفرازونشیب معاصر جامعه ما و حتی جوامع اسلامی است. ایشان انسانی است صاحب اندیشه و دردآشنا و خود اهل درد، انسانی که باور او نسبت به دین خدا و حقانیت آن خللناپذیر است و در همان حال دغدغه سرنوشت انسان و بخصوص انسان مسلمان را دارد.
میتوان اندیشه این بزرگوار را مثل هر اندیشهٔ بشری مورد بررسی و نقد قرار داد ولی اثرگذاری او در جامعه ایرانی بخصوص نسل جوان انکارناپذیر است.
دوران شریعتی دورانی است که از یکسو طرح مسائل تازه و پدید آمدن پرسشها و نیازهای نو در جامعه و نیز روبرو شدن با اندیشهها و شیوههای زندگی جدید (مدرن)، جامعه را در موقعیت حساس و خطیری قرار داده است. اندیشه دینی با چالشهای تازهای روبرو شده است و زندگی مردمان این مرزوبوم که خواسته یا ناخواسته از گذشته کنده شدهاند بدون اینکه جواز یا توان ورود سالم و سنجیده به جهانی نو (مدرن) را داشته باشند به لرزه افتاده است. افزون بر این هویت فرهنگی و دینی جامعه نمیتواند زندگی مدرن (فکری و طبیعی) را کاملا هضم و قبول کند و این، بحران کوچکی نیست.
شکست مشروطیت و استیلای استبدادی که داعیه نوساز و نوآوری را دارد و بیآنکه توان درمان درد عقبماندگی را داشته باشد گشاد دستانه سرمایههای معنوی و مادی را هدر و به تاراج میدهد. دین مورد تهاجم قرار میگیرد و نسبت به توان دین یا قرائتهای جاری و رایج در حل مشکلات و پاسخ به پرسشها و برآوردن نیازهای مادی و معنوی تردید جدی بوجود آمده است و در ورای همه اینها نوعی چپ زدگی و چپگرایی نهتنها در ایران که در جهان در جریان است. و ایران نیز در همه عرصههای روشنفکری و سیاسی و اجتماعی نوعی چپ زدگی را تجربه میکند. (که شخصیت شریعتی نیز از این امر متاثر است)
شریعتی در چنین اوضاع و احوالی به صحنه میآید و خود نیز از این شرایط تأثیر پذیرفته است در عین حال دارای ظرفیتی تحسینبرانگیز برای اثرگذاری در جامعه است.
در اینجا میتوان فهرست بلندی را عرضه داشت که به اقتضای حال و کار فقط چند نکته اشاره میکنم:
مصاحبه با پوران شریعت رضوی به مناسبت انتشار کتاب «برسد به دست پوران عزیزم…» (سایت بنیاد باران ـ ۱۳۹۵)
گفتوگو با پوران شریعت رضوی به مناسبت انتشار کتاب «برسد به دست پوران عزیزم…»
منبع: سایت بنیاد باران
تاریخ: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵
علی بسیار مغرور و متکی به نفس بود. علی بیست سال آوانگارد زندگی کرده و جلوتر از نسل قبل از خودش بود. من باید کنار چنین مردی زندگی میکردم. از همان ابتدای آشنایی آینده درخشان علی را میدیدم و میدانستم که این قلم توانا متوقف نمیشود.
نشست شریعتی و انقلاب اسلامی | حاتم قادری و هاشم آغاجری (روزنامههای شرق و اعتماد ـ ۱۴ بهمن ۱۳۹۵)
نشست شریعتی و انقلاب اسلامی
حاتم قادری و هاشم آغاجری
منبع: روزنامه اعتماد
تاریخ : ۱۴ بهمن ۱۳۹۵
عظيم محمودآبادي • عاطفه شمس | «شريعتي و انقلاب اسلامي» موضوع نشستي بود كه در ساعات پاياني روز گذشته با سخنراني حاتم قادري و هاشم آقاجري برگزار شد؛ نشستي كه در آن طبق معمول دو نوبت گذشته قادري به نقد و آقاجري به دفاع از شريعتي پرداخت. آقاجري مدعي برخي انحراف ها در انقلاب شد و قادري جواب داد كه انقلاب منحرف نشده بلكه ممكن است گفته شود از شعارهاي شريعتي منحرف شده است.