Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
Search in posts
Search in pages

در این بخش گزیده‌های از متون شریعتی که خود به سه گونه: «اسلامیات، اجتماعیات و کویریات» تقسیم کرده است، درج می‌شود.

خطبۀ 32 نهج‌البلاغه

خطبۀ 32 نهج‌البلاغه

ترجمه و تفسیر: علی شریعتی

منبع: مجموعه آثار علی (26)

 

ای مردم! ما در زمانه‌ای پرعناد و بدکینه گرفتار شده‌ایم.

انسان نیک‌دل و پاک‌دامن را در این روزگار بد می‌شمرند و ستم‌کاره در این عصر بر تندباد غرور و نخوتش می‌افزاید.

آن‌چه می‌دانیم سودمان نمی‌بخشد و آن‌چه را نمی‌دانیم نمی‌پرسیم و از بدبختی کوبنده‌ای که فرا می‌رسد بیم نداریم تا آن‌گاه که بر سرمان فرود آید.

(بیشتر…)

«محمد می‌میرد»؛ دکتر علی شریعتی ( اسلام شناسی مشهد- ۱۳۴۷)

محمد می‌میرد

علی شریعتی

منبع: اسلام شناسی (م.آ ۳۰)

انسان همواره در زندگی، خود را می‌پوشاند، همواره در زیر نمودی که به چشم دیگران می‌آید پنهان است؛ تنها دو جا است که غالباً نقابی را که در سراسر عمر بر چهرۀ دارد پس می‌زند: سلول زندان و بستر مرگ. در این دو جا است که فرصت عزیزی بدست می‌آید تا چهره حقیقی هر کسی را خوب ببینیم، بویژه مرگ. آدمی بوی مرگ را که می‌شنود صمیمی می‌شود. بر بستر احتضار، هر کسی «خودش» است. وحشت مرگ او را چنان سراسیمه می‌سازد که مجال تظاهر نمی‌ماند، حادثه چنان بزرگ است که بزرگان همه کوچک می‌شوند. روح، وحشتزده از نهانگاهی که یک عمر به مصلحتی در آن از انظار پنهان شده بود، برهنه بیرون می‌آید. مرگ در این نهانخانه را زده است.

(بیشتر…)

مقدمه‌ی دکتر شریعتی بر کتاب حجربن عدی؛ اثر حسن اکبری مرزناک (۱۳۴۸)

مقدمه‌ی دکتر شریعتی بر کتاب حجربن عدی

کتاب «حجربن عدی» اثر حسن اکبری مرزناک 

تاریخ: ۱۳۴۹

متن ذیل مقدمه ای است بر کتاب «حجربن عدی» نوشته حسن اکبری مرزناک، از شاگردان دکتر شریعتی در دانشگاه مشهد، که در سال ۱۳۴۹ برای اولین بار توسط «شرکت سهامی انتشار» به چاپ رسیده است.

(بیشتر…)

کدام حسین؟ ( شهریور ۱۳۹۷)

scan0003

کدام حسین ؟*

علی شریعتی

 «… اکنون صفویه آمده است و خود بزرگ‌ترین مروج ذاکرین و تجلیل‌کنندة ذاکرین و برگزارکنندة اصلی ذکر است. صفویه برخلاف بنی‌امیه و بنی‌عباس نمی‌خواهد تا آن‌چه را که به وقوع پیوسته است، از خاطره‌ها بشوید بلکه می‌خواهد بیشتر از همیشه به یاد بیاورد. آن‌ها – بنی‌امیه و بنی‌عباس- می‌خواستند تا مردم فراموش کنند و متوجه نباشند که چنین حادثه‌ای در تاریخ به وجود آمده است و صفویه می‌خواهد که برعکس، مردم در تاریخ جز این حادثه چیزی به یاد نداشته باشند!

اما فرق کار این است که آن‌ها می‌کوشیدند تا داستان را محو کنند و این‌ها می‌کوشند تا معنی آن را مسخ نمایند. این‌ها با ترویج و تجلیل و تعظیم عاشورا و کربلا می‌کوشند که این همه را از محتوا خالی کنند و فقط شکل و فرم را ارزش ببخشند و جلوه دهند.

دیروز که تمام دستگاه‌های حکومتی خلیفه می‌کوشیدند تا ولایت، عترت، شهادت، امامت، عدل، عاشورا و… از یادها فراموش شوند، روشنفکران ذاکرین بودند و به عنوان انجام مسئولیت‌شان با همه‌ی آگاهی و شعور‌شان تلاش می‌کردند که عمق فاجعة تاریخ و شکوه و عظمت و عصاره و روح انقلاب اسلام در یادها بیدار شود و زنده ماند و فراموش نشود. اما امروز که صفویه تمام شعار‌های شیعه را شعار خود کرده است و دیگر نه شعار زندان‌های سندی بن شاهک و زندان‌های خلیفة بغداد که شعار عالی قاپو است و در کار مسخ کردن ارزش‌هایی هستند که به قیمت آن همه خون‌های عظیم به دست آورده‌ایم، رسالت روشنفکران شیعه چیست؟

رسالت ما دیگر یادآوری نیست، چون همه به یاد دارند، چون خلیفه شیعه شده است و بیش از مردم عدالت‌خواه و پیروان راستین علی و شیفتگان حسین به یاد می‌آورد و می‌گوید و می‌گریاند و خود را به گریه می‌زند و بر دشمنان علی لعن می‌فرستد و از آل علی مدح و منقبت می‌گوید. اکنون مردم آگاه شیعه در برابر نظام صفوی که بر تشیع تکیه می‌کند، همان وضعی را دارند که شیعه در نظام اموی و عباسی که بر اسلام تکیه می‌کردند، داشت. اشرافیت قریش نقاب اسلام زد و شعارش قرآن و سنت، تا حق علی پامال شود و یاد حسین فراموش، یعنی روح قرآن و مسیر سنت مسخ شود.

شیعه بر منقبت تکیه کرد و بر ذکر، و اکنون اشرافیت قومی صفوی نقاب تشیع زده است. شعارش منقبت و ذکر تا حقیقت علی پامال شود و فکر حسین فراموش!

این است که وقتی زور هم بر ذکر تکیه می‌کند، دیگر ذکر نقشی انقلابی ندارد و ذاکر نه یک روشنفکر مترقی که یک ابزار تبلیغاتی در نظام موجود می‌شود. این است که در عصر صفوی دیگر یاد رسالت نیست، رسالت شناخت است، طرح واقعه نیست تحلیل واقعه است، محبت نیست معرفت است، و بالاخره در نظام تشیع صفوی، نه بر تشیع مطلق که بر تشیع علوی تکیه کردن است. زیرا پیش از صفویه، شیعه وقتی نام محمد را می‌شنید حق داشت بپرسد: کدام محمد؟ و پس از صفویه، شیعه وقتی یاد حسین را می‌شنود، باید بپرسد کدام حسین؟ »

*( نقش انقلابی یاد و یادآوران ؛ م.آ ۷)

تولد دوباره اسلام (۱۳۵۶)

تولد دوباره اسلام

نوشته‌ای که در پی‌خواهد آمد با عنوان «تولد دوباره اسلام در نگاهی سریع بر فراز یک قرن» و در مجموعه آثار(27)  «بازشناسی هویت ایرانی اسلامی» منتشر شده‌است. این گفتار در ابتدای سال 1356( یعنی حدود دو ماه قبل از شهادت شریعتی) بر روی نواری ضبط شده و پس از پیاده شدن توسط خود وی تا حدی ویرایش شده است. با توجه به احتمال یورش ساواک به منزل شریعتی در ان سالها وی برخی گفته‌های خود را بر نواری ضبط می‌کرد تا بعد پیاده شده و تدوین گردد. متاسفانه قسمت آخر این نوار قبل از انکه کاملا پیاده شود مفقود گردیده است.

 

(بیشتر…)

شب قدر (۱۳۵۴)

شب قدر

نوشته‌ای که در پی‌خواهد آمد با همین عنوان در مجموعه آثار (۲) با نام «خودسازی انقلابی» منتشر شده است.

(بیشتر…)

ثار (۱۳۵۵)

ثار

نوشته‌ای که در پی‌خواهد آمد با همین عنوان در مجموعه آثار(۱۹)به نام « حسین وارث آدم» و به عنوان دفتر دوم منتشر شده و شفاهی است .

(بیشتر…)

زیباترین روح پرستنده امام سجاد (۱۳۵۱)

زیباترین روح پرستنده امام سجاد

نوشته‌ای که در پی‌خواهد آمد با همین عنوان در مجموعه آثار (۸) با نام  (نیایش) منتشر شده است.

(بیشتر…)

بزرگ‌تر از حج : شهادت (۱۳۵۰)

764-small-thu

بزرگ‌تر از حج :شهادت

متنی که در پی‌خواهد آمد، با همان نام در مجموعه آثار (۶) به نام «تحلیلی از مناسک حج» از یک متن کتبی منتشر شده است. (بیشتر…)

پس از شهادت (۱۳۵۰)

پس از شهادت

نوشته‌ای که در پی‌خواهد آمد با همین عنوان در مجموعه آثار (۱۹) با نام «حسین وارث آدم» منتشر شده است. این سخنرانی در تاریخ ۱۳۵۰/۱۲/۶ در حسینیه ارشاد ارائه شد.

(بیشتر…)