حیات سیاسی استاد محمدتقی شریعتی را می توان به در دو برش تعیین کننده در تاریخ معاصر ایران پی گرفت:
۱-از اواسط دهه بیست و به خصوص از سال ۱۳۲۹ به دنبال اوج گیری مبارزات ملی مردم ایران به رهبری دکتر مصدق برای ملی شدن نفت تا تعطیلی و ممنوعیت فعالیت های فرهنگی و سیاسی کانون نشر حقایق اسلامی در ۱۳۴۴ توسط ساواک شاهنشاهی.
۲-از ۱۳۴۵ تا انقلاب ایران.
نهضت مقاومت ملی ( ۱۳۳۲-۱۳۴۲)
نهضت مقاومت ملی
(متن تلگرام دکتر مصدق به استاد شریعتی-۲۰ فروردین ۱۳۳۲)
با کودتای ۲۸ مرداد، استاد شریعتی همکاری خود را نهضت مقاومت ملی آغاز می کند، فعالیت هایی که موجب دستکیری او و عده ای از فعالین نهضت در مشهد می شود. این دستگیری یک ماه و نیم به طول می انجامد . استاد در بازگشت به مشهد به فعالیت های فرهنگی و دینی خود ادامه می دهد. در سال ۱۳۴۰ و نیز ۴۱ با راه اندازی پیاده روی گسترده چندهزار نفری در مشهد به مناسبت عاشورای حسینی و سخنرانی در آن با این مضمون که «اگر دین ندارید لااقل ازاده باشید» خشم مقامات امنیتی را بر می انگیزد و این ماجرا کمی بعد موجب تعطیلی کانون نشر حقایق اسلامی می شود.
استاد شریعتی و نهضت ملی (۱۳۲۹-۱۳۳۲)
استاد شریعتی و نهضت ملی
بی تردید فعال ترین دوره فعالیت های سیاسی استاد به سال های پایانی دهه بیست و دهه سی بر می گردد. نقش بی بدیل استاد در بسیج افکار عمومی مردم خراسان و نیروهای مذهبی برای پیوستن به نهضت ملی شدن نفت در مشهد را می توان از خلال انعکاس فعالیت های او و همچنین کانون نشر حقایق اسلامی در مطبوعات آن سال ها و نیز نامه دو رهبر نهضت- آیت الله کاشانی و دکتر مصدق-قبل از اغاز اختلافات این دو مشاهده کرد. در کنار برگزاری میتینگ های وسیع دویست هزار نفری که با صدور قطعنامه ها، امضاهای طوماری و عزل و نصب تابلو شرکت نفت ملی ایران در سر در شعبه مرکزی مشهد و یا تغییر نام خیابان ها به اتمام می رسید استاد شریعتی از طرف کانون نشر حقایق اسلامی روش هایی چون اتحاد عمل های موضعی با گروهها و اصناف مختلف، پخش اطلاعیه و بیانیه، جمع آوری پول و امکانات برای مردمان بی بضاعت از طریق بسیج خیرین و…را نیز د دستور کار خود داشت.
همین نفوذ گسترده در میان مردم و در افکار عمومی آن سال هاست که استاد شریعتی را وا می دارد علی رغم مشغله فرهنگی و فعالیت های گسترده فکری، برای انتخابات هفدهمین دور مجلس، خود را کاندیدا کند. در رفراندومی که قبل از شروع انتخابات مجلس هفدهم برای نظر سنجی در مشهد برگزار گردید استاد شریعتی با ۵۳۷۵ رأی در صدر نمایندگان منتخب مردم مشهد به حساب می آمد. البته انتخابات مجلس هفدهم در مشهد در سال ۱۳۳۱ با دخالت عوامل نزدیک به دربار منحل شد و فرد دیگری به مجلس راه یافت.در ۲۱ مرداد ۱۳۳۲، چند روز قبل از کودتای ۲۸ مرداد مشهد آماده انحلال انتخابات مخدوش مجلس هفدهم می شود. روزنامه سیاه و سپید در همین روز می نویسد:
« شهرستان مشهد به انتظار روز رفراندم روز شماری می کرد. جرائد ملی موضوع رفراندم را برای مردم روشن کرده بودند برای مردم مشهد که از بدو نهضت ملی، دولت ملی مصدق را حمایت کرده اند نقطه ابهامی باقی نماند. احزاب ملی فعالیت خود را آغازکردند. کمیته مکتب نهضت ملی ایران ایجاد هم آهنگی بین کلیه انجمنهای دینی و بازرگانی و اصناف و احزاب سیاسی ملی زیاد فعالیت کرد. . در ظرف یک هفته ده ها هزار اعلامیه از طرف انجمن های دینی و احزاب سیاسی و بازرگانی و اصناف در شهر پخش گردید و بطور کلی مشهد و مردم ستمدیده استعمار زده این سامان کاری جز فرارسیدن روز نوزدهم مرداد و رای دادن به انحلال مجلس هفدهم نداشتند. روزهای شنبه هفدهم و یکشنبه هجدهم مرداد میتینگ های موضعی و سیار در شهر صورت گرفت». در تمامی میتینگ های برگزار شده برای حمایت از نهضت ملی شدن نفت از سال ۱۳۳۰ تا کودتای بیست و هشت مرداد استاد شریعتی نقش بسیج کننده، مبلغ و سخنران قطعنامه ها را بر عهده داشته است. در تظاهراتی که در ۳۰ تیر ۱۳۳۲ در مشهد برگزار می شود پس از سخنرانی استاد، مردم نام دو خیابان فوزیه و دریادل در مشهد را به نام های دکتر محمد مصدق و خیابان سی ام تیر تغییر می دهند.
استاد شریعتی و حسینیه ارشاد :( ۱۳۴۳ تا انقلاب ایران)
استاد شریعتی و حسینیه ارشاد
با تعطیل شدن کانون نشر حقایق اسلامی و نیز بسته شدن فضای سیاسی علنی به دنبال قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ استاد شریعتی از سال ۱۳۴۳ به دعوت حسینیه ارشاد به تهران می رود و سلسله نشست هایی را در باره «خلافت و امامت» در فاصله سال ۱۳۴۴-۴۵ برگزار می کند . از دیگر فعالیت های او بر عهده گرفتن یک سری نشست های فکری و تفسیری در مسجد هدایت است. به دنبال دستگیر شدن آیت الله طالقانی استاد شریعتی به جای ایشان چندی ای خالی او را در مسجد هدایت بر عهده می گیرد(۱۳۴۵). حضور استاد شریعتی در حسینیه ارشادی که تازه تاسیس است توسط ساواک مشکوک تلقی می شود تا آنجا که حسینیه ارشاد را شاخه تهران کانون نشر حقایق می پندارد. اسناد ساواک این تردیدهای امنیتی را تایید می کند و نشان می دهد که ساواک به استاد شریعتی نگاهی تردید آمیز بلحاظ سیاسی دارد.
در بازگشت به مشهد در سال ۱۳۴۷ تا زمان دستگیری دولاره استاد در سال ۱۳۵۲ فعالیت های عمده سیاسی ای به جز شرکت در نشست های سیاسیون مشهد نمی توان مشاهده کرد. در این سالهای قبل از دستگیری مهمترین فعالیت استاد نوشتن است و نشست های تفسیر فرآن و نهج البلاغه است. تفسیر نوین متعلق به این دوران است. استاد در این تاریخ شصت و دو ساله است.