رمی جمرات | سوسن شریعتی (خرداد1402)
رمی جمرات
سوسن شریعتی
منبع: کانال تلگرامی بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی
تاریخ : 31 خرداد 1402
به رمی جمرات میماند موقعیت شریعتی در فضای مجازی. بی نظیر است. در باره سلبریتیها شاید رسمی باشد قدیمی؛ در باره روشنفکر-یا تاریک فکری- که چهل و شش سال پیش از میان ما رفته این موقعیت بی نظیر است. مشابه ندارد. ماجرا ی بت است و باران سنگ ریزهها : بچه آخوند بودن و کراواتش، فاطمه گفتن و بی حجاب بودن همسرش، دهاتی بودن و فرانسه رفتنش؛ انقلابی بودن و نوکر ساواک بودنش، بی مدرک بودن و تئوریسین بودنش؛ همگی موضوع افشاگری شده اند. حتی نامه های عاشقانه به همسرش (که به عربی و ترکی استانبولی ترجمه شده ) در اینجا که ماییم موضوع افشاگری است.
به نظر میآید شریعتی شده باشد نماد مجموعه ای از «سرت کلاه رفتگی» های ممتد و طولانی. این احساس، شبیه بهمن شده. هرچه درباره شخص شریعتی اطلاعات بیشتری در میان گذاشته میشود ( و عمدتا از سوی خانواده) گلوله وار این احساس ِ«مغبون شدگی» ابعاد بزرگتری پیدا میکند. به همه پرونده های نصفه –نیمه کاره فکری –سیاسی سالها پیش حالا دیگر پرونده های شخصی هم اضافه شده با این ترجیع بند: «او که خودش…» سالها پیش بازار طنز در باره شریعتی داغ بود…پیامک های وسیع تلفنی …آن موقع هم بی نظیر بود. ( قبل تر از آن هم باران جملات منسوب به او در باره موضوعات ممنوع) اینکه موج است، دست است، جوانان اند، هر شهروند- یک مفسر است، همان موقع هم بر سرش اجماع نبود. این پرسش همیشه هست. نسبت دست و آستین همیشه مطرح بوده است و هر طیف و طایفه ای شک های خودش را دارد. باید سالها بعد تاریخ بگوید: دست چه کسی و از آستین کدام؟ اما این چرخش طنز به نفرت در باره شریعتی و به قصذ اسطوره شکنی میتواند موضوع تحلیل و پژوهش های مهمی برای جامعه شناسان، انسان شناسان، روانشناسان باشد…همگی باید به این پدیده نگاه بیندازند و بیشتر از همه اهالی سیاست: ای بسا به در میگویند که لااقل دیوار بشنود و شریعتی اگر میبود مدعی میشد: «اگر مجهول میمانم شادم که مفیدم.»
ااین خاصیت «در- بودگیِ» شریعتی را نمی شود انکار کرد. دیوارهای زیادی شنیده اند طی این سال ها. پرونده هایی که برای او از آغاز دهه پنجاه باز شد تا کنون همیشه نمادین، جهت دهنده و راهگشا بوده است. همیشه روشن کرده است در چه دوره ای هستیم، مد زمانه چیست، گفتمان مسلط کدام است و…چه پرونده های فکری، سیاسی و چه پرونده های زرد. در سال هایی که شریعتی در حسینیه ارشاد سخن میگفت بر سر منابر درباره زن فرانسوی شریعتی صحبت میکردند. در یکی از همین منابر زن دایی پوران بلند شده بود و تکذیب کرده بود: آقا! زنش سید رضوی است!! دیروز میخواندم :« او که خانواده اش در آمریکا…انگلیس…؛ سوییس هم گفته شده بود.»
البته از ازل پرونده های بازمانده بی نظیر بسیاری در باره شریعتی وجود داشته است و عمدتا مبتنی بر « هم این و هم آن» های متاثر از زمانه : هم بریده از سیاست و هم آموزگار مارکسیسم اسلامی؛ هم مصلح دینی هم آماج فتاوی؛ اصلا چند ماه مانده به انقلاب کمیته تصحیح و تصفیه و بازنویسی آثار شریعتی تشکیل شده است تا جلوی « اثرات احتمالی مخرب اندیشه های او » گرفته شود و نشد. هم متهم به تقلیل دادن دین به کاربرد اجتماعی اش و هم متهم به داشتن نگاه اکثری به دین؛ هم متهم به نفی و تخریب و نهضت زدگی و هم از سازندگان نظام بر آمده از انقلاب . دهه هفتاد معلم انقلاب رسما از سوی مورخین نظام همکار ساواک معرفی شد. کتاب «طرحی از زندگی» اثر پوران شریعت رضوی و نیز «مسلمانی در جستجوی ناکجا آباد» اثر علی رهنما که به فارسی ترجمه شد؛ چاپ مجموعه عکسها به نام «آخرین تصویر» در روزهای پایانی ریاست آقای خاتمی از سوی بنیاد فرهنگی شریعتی همگی آرام آرام اطلاعات بیشتری را در دهه های هشتاد و نود درباره شریعتی در اختیار مخاطب محروم از داده های دقیق و دلخوش به یک سری کلیات و چند عدد عنوان سخنرانی قرار داد. آنچه غریب است این است که چرا این اطلاعاتی که در دو دهه پیش «علنی» شده است؛ دو دهه بعد توجهات را جلب کرده و به جای اینکه شریعتی را در دسترس تر، انسانی تر و ممکن تر کند به نظر میآید موقعیت او را به افسانه شبیه تر ساخته است. مقصود از افسانه، دادن وجوه و ابعاد غریب فرانکشتاینی، با خطوط شکسته و چند لایه و مخوف و کاملا نامتعارف به سایز یک آدم است و بدل ساختن او به یک «بت واره»، به «کینگ –کنگی» که گام بر میدارد در شهر و پنجاه سال پس از مرگش همچنان خرابی به بار میاورد. هرچه نامتعارف بودن و غیبت تطابق این چهره با کلیشه های ساخته شده بیشتر معلوم میشود میل به «افشا کن، افشا کن» بیشتر میشود و دستها بازتر برای رمی ای دیگر . باید او را اول شبیه کلیشه های برملا شده محصول چهار دهه اخیر در جمهوری اسلامی درآوریم (دروغ و تزویر و خدعه و…) تا بتوانیم هضمش کنیم. خانمی محترم در حاشیه خیابان مرا توبیخ میکرد: « خانم اعتراف کنید که شریعتی خدعه کرد.». داده هایی دقیق و روشن و واضح که از سوی خانواده و نیز پژوهشگران در اختیار مخاطب قرار گرفته معلوم نیست طی چه مکانیزمی بدل به اکسیر میشوند و در هیئت رازهایی تا کنون سر به مهر مانده برملا میشوند و بر سر روی جهان مجازی پاشیده میشوند تا احساس خوب رستگاری را برای آن کس که میشنود فراهم آورند. عکس های او در کنار همسرش در کوچه و خیابان در شصت سال پیش همچون اسناد کوذتای بیست و هشت مرداد دست به دست میچرخد و خشم میآفریند نسبت به سخنران «فاطمه، فاطمه است». یا برای اینکه چرا با توسری او را وادار به روسری نکرده یا برای اینکه چرا اسباب حجاب اجباری را برای ما دیگریها فراهم کرده؟ اصلا وضعیت سوم برایش متصور نیست : این زن در همین هیئت به سخنرانی میرفته است و البته همان موقع هم خشم دیگران را البته بر میانگیخت…»
اما چرا تاریخ و داده های تاریخی معاصر( مثلا چهل سال اخیر) در ذهن مخاطب سیال و سرگردان دستخوش چنین بهمنی میشوند؟ چنین پیدا است که آن اکسیری که تاریخ را بدل به راز کرده است و تبدیل به شایعه ساخته ترکیبی است از ممنوعیت روایت ( کتاب عکسها ی شریعتی که در آمد نصف عکسها سانسور شد. مسئول ارشاد گفته بود برای شریعتی خوب نیست این عکسها چاپ شود) میل به فراموشی پدران ما (هم نسلی های شریعتی)، پوست اندازی ما (هم نسلی ها-جوانان انقلاب) و نسلی که خود را قربانی میبیند و در یک «کی بود، کی بود عمومی» دستش خالی میماند.
در این میان اصرار بر اینکه زمانه شریعتی گذشته است بی جا است. زمانه شریعتی که البته گذشته است اما بعید است که این رمی شورمند، بی وقفه، سراسری، بلامانع و آیینی و این ارکستراسیون وسیع، معطوف به یک زمانه گذشته شده باشد؛ برای یک بت-واره دیروزی باشد. برای شخصیتی که به گفته یکی از اهالی اصول گرای سیاست و آن هم به نقل از رئیس ساواک نظام شاهنشاهی «چهل سال پیش از شدت مصرف الکل مرد.» این همه هیجان لزومی ندارد.
در این چهل و ششمین سالگرد مرگ شریعتی آنچه که در میان این هروله مبرهن است فراخوان بی امان، آنارشیک، زخم خورده زمانه های تو در تو و نادیده شده است. حلقه مفقوده میان سه نسل، تاریخ است که طی این چهل و چندی سال دستخوش حقیقت های متغیر فیلسوف، واقعیت های سیال سیاستمدار و هجوم بی وقفه حادثه بوده و از دیروز یک شایعه ساخته است؛ دیروزی که همگی دوست دارند گذشته اش تلقی کنند و یا این بهانه که «زمانه اینجوری بوده» و البته «گذشته» با فرزندش (شریعتی)، یکپارچه اش سازند.
هنوز معلوم نشده که زمانه چگونه بوده است. باید همینجا ایستاد.
شریعتی؛ آموزگار عرفان، برابری، آزادی(محمدباقر تلغریزاده- تیر1402)
شریعتی؛ آموزگار عرفان، برابری، آزادی
محمدباقر تلغریزاده
منبع: سایت اینترنتی زیتون
تاریخ انتشار: ۱۶ تیر ۱۴۰۲
سهگانهی عرفان، برابری، آزادی، حاصل آخرین نظر ورزی های شریعتی، متفکر بزرگ مسلمان، در حوزه ی دین و عرفان، انسان و جامعه است. گویی شریعتی با طرح این نظریه، که در طی گفتارها ی (مقالات) گوناگون به ویژه در دو گفتار (مقاله ی) “چگونه ماندن” و ” عرفان ، برابری، آزادی” مندرج در مجموعه آثار شماره ی ۲ او ، تحت عنوان ” خودسازی انقلابی” مجال بیان یافته است و همگی مربوط به سال ها و یا احتمالا ماه های آخر عمر کوتاه ، اما پر بار و برکت او می باشند، بر آن بوده است تا نظر نهایی خویش در خصوص دین، انسان و جامعه ی ایده آل مورد نظر خود را با مخاطبان خویش در میان بگذارد. بنابراین برای درک نظر او، گذشته از نوشته های دیگر این مجموعه، مطالعه و مقایسه ی دو گفتارنام برده در بالا بسی ضرور می نماید، چرا که به پندار من این دو گفتار(نوشته) در موارد زیادی با هم همپوشانی دارند.
انگیزه ی من از نوشتن این مطلب مختصر، بیش از هر چیز رفع ابهام از این نظریه و در پی آن انتقاد از درک و دریافت به باور من نادرستی است، که برخی از آن داشته و دارند.
اکنون به کوتاهی به طرح این نظریه می پردازیم.
(بیشتر…)نوستالژی تخیلی، تجدید مطلع | فرهاد همتی (کانال تلگرامی نواندیشی دینی کیان ـ خرداد ۱۴۰۲)
نوستالژی تخیلی، تجدید مطلع
فرهاد همتی
منبع: کانال تلگرامی نواندیشی دینی کیان
تاریخ: خرداد ۱۴۰۲
دیده شده که برخی بین سنتی و سنت گرایی و رابطه آنها با بنیادگرایی دینی خلط می کنند.
سنتی در دنیای قدیم و با افکار و اندیشه و هنجارهای گذشته زندگی می کند. دنیای جدید را هم خیلی نمی شناسد که عقاید و هنجارهای خود را در خطر تهدید آن بداند.اما سنت گرایی،اعتقادات و هنجارها و سنتهای دینی و غیر دینی خود را در خطر تهدید دنیای مدرن می داند و تلاش می کند که با نقد و نفی مدرنیته ثابت کند که اعتقادات سنتی به دلیل کمال، در پاسخ به همه نیازهای بشری کافی است.
سنت گرا بر خلاف روشنفکر دینی که بین قرائت انسانی از دین با اصل دین تمایز می گذارد، از نظر معرفت شناسی قائل به این تفکیک و تمایز نیست.
همه آنچه گفته شد را در آثار حسین نصر و دکتر شوان می توان مشاهده کرد.
سنت گرایی آبشخور بنیادگرایی و افراط گرایی دینی است.
شریعتی از جمله روشنفکرانی بود که هم سنت را نقد می کرد و هم مدرنیته را. در این میان خیلی راجع به سنت گرایی و بنیادگرایی صحبتی نکرده بود و مرزهای این ها در آن زمان خیلی روشن و مشخص نبود.
شریعتی نقدهای عمدتا درستی به تفکر سنتی و نقش و جایگاه روحانیون و حتی وجود و عدم گروهی به اسم متخصص دین داشت.
شریعتی و معنای زندگی (سلسله نشستهایی پیرامون اندیشههای شریعتی و معنای زندگی)
بنیاد فرهنگی شریعتی در زمستان ۱۴۰۱ و بهار ۱۴۰۲ سلسله نشستهایی مجازی پیرامون اندیشههای شریعتی و معنای زندگی برگزار کرد. فرامرز معتمد دزفولی، احسان شریعتی، سوسن شریعتی، محمدجواد غلامرضا کاشی و مسعود پدرام در این نشستها به ایراد سخنرانی پرداختند. در ادامهی مطلب امکان دسترسی به فایل صوتی این سخنرانیها فراهم شده است:
(بیشتر…)شریعتی در چهار منظر (ویژهنامهی نشریه «نیمروز»-خرداد ۱۴۰۲)
شریعتی در چهار منظر
منبع: نشریه «نیمروز»
تاریخ: خرداد ۱۴۰۲
نشریه نیمروز به مناسبت سالگرد شهادت شریعتی شمارهی ویژهای را به آراء و اندیشههای وی اختصاص داده است.
در این شماره آثار و یادداشتهایی از: محمد اسدینژاد. احسان اقبال سعید. مجتبی امیری. مرتضی بیاتی. محمد توسلی. رضا جلالی. محمدجواد حقشناس. هادی خانیکی. غلامعلی رجایی. مسعود رضوی فقیه. محمدحسین زارعی. فیاض زاهد. سیدمحمود صدری. سید مجتبی طاهری. محمدجواد غلامرضا کاشی. محمود فاضلی. حمزه کرمی. مجید مرادی. سمیه مروتی. علی مفتح. مصطفی مهرآئین. ندا مهیار منتشر شده است.
گزارش اختصاصی مراسم «شریعتی در چهار منظر» بخشی دیگر از مطالب این ویژهنامه را تشکیل میدهد.
آیا میتوان کاسهکوزهها را سر شریعتی شکست؟ | مهرداد خدیر (سایت اینترنتی عصر ایران ـ ۲۹ خرداد ۱۴۰۲)
آیا میتوان کاسهکوزهها را سر شریعتی شکست؟
مهرداد خدیر
سایت اینترنتی عصر ایران
۲۹ خرداد ۱۴۰۲
29 خرداد یادآور دکتر علی شریعتی است. شگفتا که در این 45 سال که برای او سالگرد برگزار شده ( از 1357 به این سو) هر سال رنگ و بو و حال و هوای متفاوتی داشته است.
در سال های نخست یک سره تجلیل بود و «معلم شهید» و بعد که دکتر سروش به چهره بلامنازع گفتمان روشنفکری دینی بدل شد سرزنش هم شد که دین را ایدیولوژیک کرده و افراد ناراضی از نگاه حداکثری گناه آن را بر گردن شریعتی انداختند. شگفت آورتر از همه این که هم سرزنش شد چرا اسلام منهای روحانیت را تبلیغ میکرده و هم این که چرا زمینه ساز به قدرت رسیدن روحانیون شد.
با این همه گله از او بیش از آن که از سر خشم باشد نوعی احساس هم دلانه هم بود اما کاسه کوزه ها بر سر او همچنان میشکست و میشکند. در پاسخ به این پرسش که کاسه کوزههای اتفاقات بعد را میتوان بر سر شریعتی شکست دوران پس از او را باید به تفکیک بررسید:
(بیشتر…)این شریعتی با روتوش است نه شریعتی بدون روتوش! (گفتوگو با محمد سمیعپور (خبرگزاری میزان ـ ۳۰ خرداد ۱۴۰۲)
این شریعتی با روتوش است نه شریعتی بدون روتوش!
گفتوگو با محمد سمیعپور
منبع: خبرگزاری میزان
تاریخ: ۳۰ خرداد ۱۴۰۲
کارگردان مجموعه مستند «شریعتی بدون روتوش» که این روزها از شبکه مستند سیما پخشمیشود به سانسورها و ممیزیهای سلیقهای و خودسرانه تلویزیون انتقاد کرد و گفت: اتفاقی که در قسمت اول افتاد یک فاجعه بود؛ در تدوین فیلم دست برده شده و بخشی از تصاویر تاریخی دکتر شریعتی و خانوادهاش حذف شده است. من نگران پخش قسمتهای بعدی هستم.
به گزارش خبرنگار میزان، بیست و نهم خرداد ماه سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی یکی از افراد تاثیرگذار در زمره افراد روشنفکر و دانشگاهی است. او را میتوان یکی از روشنفکران دینی دانست که کتابها و سخنرانیهایش در زمان طاغوت باعث ایجاد آگاهی در بین اقشار مردم شد. او که از خانوادهای مذهبی و معتقد و معمم پای به عرصه دانشگاه گذاشته بود، توانست با صحبتها و نوع بیانش مردم را نسبت به حق و حقوقشان که در دوران پهلوی غصب شده بود، آگاه کرده و ذهن آنها را با آزادی بیان و رفتار آشنا کند. به همین مناسب رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران شروع به پخش مستندی با عنوان «شریعتی بدون روتوش» کرده است. مستند «شریعتی بدون روتوش» جزو آثار هنری است که در خانه مستند انقلاب اسلامی تهیه شده است و تلاش دارد به زوایای پنهان و کمتر گفته شده از زندگی دکتر علی شریعتی بپردازد. با محمد سمیعپور کارگردان این مجموعه مستند، گفتوگویی داشتیم که میخوانید.
(بیشتر…)علی شریعتی؛ آنکه امروز را در خشت خام دیروز دیده بود! | عبدالعلی بازرگان (سایت اینترنتی زیتون ـ ۳۰ خرداد ۱۴۰۲)
علی شریعتی؛ آنکه امروز را در خشت خام دیروز دیده بود!
عبدالعلی بازرگان
منبع: سایت اینترنتی زیتون
تاریخ: ۳۰ خرداد ۱۴۰۲
در آغاز دهه سوم عمر بود که آنچه درآینه صاف ذهنش نقش میبست و خطراتی را که میدید، با جوانان در میان میگذاشت، چندان عمر نکرد؛ ۴۴ سالگی از دنیا رفت و امروز درست ۴۶ سال از درگذشتش میگذرد! در همین عمر کوتاه بیش از ۳۵۰ اثر در ۳۸ مجموعه آثاراز او جمع آوری شده است.
بیش از نیم قرن است که چپ و راست؛ سلطنت طلب و سلطنت ستیز، روحانی و جسمانی! به او دشنام میدهند و از چاله به چاه افتادنهای ملت را به او، که «معلم انقلاب» نام گرفته بود نسبت میدهند! حال آنکه در ۲۹ خرداد سال ۱۳۵۶ یعنی ۲۰ ماه قبل از انقلاب از دنیا رفته و پیشتر هشدار داده بود: هرانقلابی قبل از آگاهی فاجعه است!
(بیشتر…)شریعتی جامعه بینظریه | علی ربیعی (روزنامه اعتماد ـ ۳۰ خرداد ۱۴۰۲)
شریعتی جامعه بینظریه
علی ربیعی
منبع: روزنامه اعتماد
تاریخ: ۳۰ خرداد ۱۴۰۲
اندکی تعمق در جامعه ایران حاکی از آن است که بسیاری از سیاستگذاری ها، تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها فاقد پشتوانه نظری است. شرایط اجتماعی ایران امروز، بالا بودن تغییرات در سیاست ها یا نابسندگی سیاست ها در عمل، موید این ادعاست. این امر تا حدود زیادی به ساحت اندیشه هم تسری یافته، به طوری که برخی نگرش سنجی ها نشان می دهند، نسل های جدیدتر با مبانی نظریه های اندیشه ساز نسبت زیادی ندارند. نظریه نه آرمان است نه برنامه کار. نظریه چارچوبی برای اندیشیدن و انتخاب مسیرهاست. با نگاهی به دهه های چهل و پنجاه درمی یابیم در میان جدال دو نظریه «مدرنیزاسیون» و «سوسیالیسم»، شاهد ظهور نظریه هایی مبتنی بر بازگشت به خویشتن از سوی فیلسوفان و جامعه شناسان هستیم و از سوی روشنفکران دینی و روحانیون برجسته نیز این معنا با رویکرد دیگری بیان شده است. در این میان، رویکرد جامعه شناسانه و تاریخی شریعتی، بیشترین تاثیر را بر خوانش جوانان از دین و نظریه های اعتراضی برجای گذاشت. گستره و ژرفای اثرگذاری این خوانش، به رغم فراز و نشیب هایش، تا سال ها پس از پیروزی انقلاب همچنان باقی ماند. اما به مرور و به ویژه پس از جنگ تحمیلی، از حوزه دین، کمتر شاهد نظریات حرکت ساز و تبیین کننده برای رشد، پویایی و توسعه جامعه بوده ایم. بیشتر نظریات تولید شده، از حوزه های تخصصی نیز مبتنی بر دیدگاه های جدلی و نفی گرایانه مطرح شده است به خصوص با برقراری نسبت ساحت نظریه با مسائل سیاسی داخلی و جناحی به مرور از کارکرد نظریه ها نیز کاسته شد. معتقدم دهه چهل و پنجاه شمسی از جنبه نظریه پردازی، دوره قابل تاملی است. اما، حتی در دوره شکوفایی نظریه ها نیز، شریعتی در این باره احساس خطر می کرد. او می گفت در مقابل هجوم پرتوان مارکسیسم که به همه ابزارهای مدرن قدرت و فرهنگ زمانه مجهز است…
(بیشتر…)چرا شریعتی ستودنی است؟ | سید جواد حسینی (روزنامه اعتماد ـ ۳۰ خرداد ۱۴۰۲)
چرا شریعتی ستودنی است؟
سیدجواد حسینی
منبع: روزنامه اعتماد
تاریخ: ۳۰ خرداد ۱۴۰۲
دکتر شریعتی در اوج ظهورش در سال های نیمه اول دهه پنجاه و پس از پیروزی انقلاب و دوره های مختلف آن تا به امروز آماج تهمت ها و نقدهای بسیار متنوع و متکثری بوده و هست اما گفتمان شریعتی در کنار ناقدین، حاملین و ناقلین و قایلین بی شماری را هم جذب کرده و با خود همراه ساخته است. در این گفتار جدای از نگاه محتوایی می خواهم خوانشی از شریعتی را روایت کنم که سویه های پنجگانه از شریعتی روایت می کند که او را شایسته ستایش می شمارد.
(بیشتر…)