نگاهی از نو به شریعتی کنیم | گفتگوی احمدزیدآبادی با محمدجواد غلامرضاکاشی (روزنامه هممیهن ـ ۱۶ و ۱۷ شهریور ۱۴۰۱)

نگاهی از نو به شریعتی کنیم
گفتگوی احمدزیدآبادی با محمدجواد غلامرضاکاشی
منبع: روزنامه هممیهن
تاریخ: ۱۶ و ۱۷ شهریور ۱۴۰۱
بسیاری از آنها که پس از ۴۴سال هنوز مدافع افکار و دیدگاههای علی شریعتی هستند؛ بر این باورند که پروژه شریعتی طرحی ناتمام است و هنوز نیاز به بازاندیشی عمیقتر، ویرایش و تفسیر تازه و خوانش و صورتبندی مجدد دارد؛ پروژه «نوشریعتی» همان موضوعی است که این اشخاص بر اهمیت آن باور و بر ضرورت این بازبینی تاکید میکنند. هاشم آقاجری، مقصود فراستخواه، فرزندان علی شریعتی و بسیاری دیگر همچنان دل در گرو آن پلی دارند که او میخواست میان سنت و مدرنیته بزند و هنوز از تحقق و موفقیت آن در زندگی بشری ناامید نشدهاند. در این میان و در باب آنچه به عنوان پروژه «نوشریعتی» مطرح است؛ گفتوگویی میان احمد زیدآبادی، روزنامهنگار، تحلیلگر مسائل سیاسی و بینالملل و محمدجواد غلامرضاکاشی، پژوهشگر حوزه علوم سیاسی و جامعهشناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی صورت گرفت. کاشی در بخشی از این گفتوگو درباره این پروژه گفت: «نوشریعتی تلاشی برای تحقق یک پروژه است و مدعی نیستم که تماماً وجود پیدا کرده است. بعضی از دوستان ما این وضعیت را به صدور شناسنامه قبل از تولد نوزاد تعبیر کردهاند. من به تلاش برای فهم نو از شریعتی علاقهمندم. تلاش دوستانم را رصد میکنم و در آن مشارکت دارم. بررسی میکنم کجاها هرچه تلاش میکنیم و دستوپا میزنیم پیش نمیرویم و کجاها کمی میتوانیم پیش برویم»؛ زیدآبادی هم این سوالات را درباره نگاهی نو به شریعتی مطرح میکند که:«الان مشخصا در این فضایی که ما داریم زندگی میکنیم، با توجه به ضعفهایی که نمایان شده و نیازهایی که برای زندگی داریم، آن مولفهای که از شریعتی میتواند تاثیرگذار بر زندگی ما باشد، چیست؟ یعنی شریعتی الان در سیاست خارجی چه راهحلی ارائه میکند؟ در اقتصاد چه راهحلی ارائه میکند؟ در نوع همبستگی اجتماعی ما چطور؟ در نوع نظم سیاسی که باید مستقر باشد چه؟»
از شریعتی هنوز چه چیزی مانده؟ | نادر صدیقی (کانال تلگرامی فردای بهتر ـ ۲۹ خرداد ۱۴۰۱)

از شریعتی هنوز چه چیزی مانده؟
نادر صدیقی
منبع: کانال تلگرامی فردای بهتر
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
چه چیزی از شریعتی هنوز مانده و در ما زندگی میکند؟ میتوان این پرسش را در پرتو نوری که امثال هابرماس ویا فوکوبر پرسش ” از روشنگری چه مانده “افکندهاند به دست گرفت : فوکو پیچشی در پرسش “چه چیزی از روشنگری مانده میافکند تا از دل آن پاسخی به نام “نقد دائمی وجود تاریخیمان” استخراج کند.
امت و امامت و دعوت به اندیشیدن | سیدهادی عظیمی (کانال تلگرامی راهبرد ـ ۲۹ خرداد ۱۴۰۱)

امت و امامت و دعوت به اندیشیدن
سیدهادی عظیمی
منبع: کانال تلگرامی راهبرد
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
چهلوپنج سال پس از درگذشت دکتر شریعتی، میراث مکتوب و اندیشه وی از جهات مختلف مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
شریعتی در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ دیده در نقاب خاک کشید و میان ما و اون یک انقلاب و دهها رویداد و تحول مهم وجود دارد که او ندید و ما در آن زیستهایم. ازهمینرو، ما و او در دو دنیای متفاوت زندگی میکنیم.
یکی از مهمترین سخنرانیهای شریعتی که مورد بحث و نقد فراوانی قرار گرفته، “امت و امامت” است که آن را در فروردین۱۳۴۸ ایراد کرده است. پس از آن، شریعتی با توجه به تحولات و گذر زمان دیدگاههای دیگری نیز ارائه داده است.
در بررسی “امت و امامت”، دیدگاههای بنیادین شریعتی که در همان سخنرانی نیز مورد اشاره و تاکید هستند، اغلب مورد بیتوجهی منتقدان قرار میگیرد.
مذهب علیه مذهب؛ ۴۵سال پس از شریعتی | مجید یونسیان (کانال تلگرامی راهبرد ـ ۲۹ خرداد ۱۴۰۱)

مذهب علیه مذهب؛ ۴۵سال پس از شریعتی
مجید یونسیان*
منبع: کانال تلگرامی راهبرد
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
امروز چهلوپنج سال پس از درگذشت دکتر علی شریعتی بخوبی میتوان اهمیت طرح نظری او را درباره “مذهب علیه مذهب” هضم کرد.
شریعتی با طرح این ایده تلاش کرد “مذهب انقلابی” را در برابر “مذهب فقهی” قرار دهد و با نوعی واکاوی مستند از آموزههای قرآنی، شواهد تاریخی و الگوسازی از شخصیتهایی چون علی(ع)، زینب(س)، حسین(ع)، ابوذر، مقداد و حمزه عصاره مذهب تشیع و اسلام را در عدالتخواهی، آزادمنشی و انسانگرایی خلاصه کند.
او از این غافل بود که اسلام از بدو تولد با نوعی واقعگرایی و تطبیق با شرایط همراه بود و انقلابیگری ابوذر، عدالتخواهی امامعلی و آزادمنشی فرزندش حسین(ع)، نوعی تلاش برای درهم شکستن ظلم حاکمان اموی و سرخوردگی مردم از شیوه حکمرانی ظالمانه بود.
دوران از سرگیری همه چیز فرارسیده | گفتوگو با احسان شریعتی (روزنامه اعتماد ـ ۲۹ خرداد ۱۴۰۱)

دوران از سرگیری همه چیز فرارسیده
محسن آزموده
منبع: روزنامه اعتماد
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
چهلوپنج سال از درگذشت دكتر علي شريعتي ميگذرد، روشنفكري كه موافقان و مخالفان زيادي دارد. بسياري او را معلم انقلاب ميدانند و از اين جهت به نفي يا قبول او ميپردازند. بسياري او را از پيشروان نوانديشي ديني قلمداد ميكنند و برخي معتقدند كه او از مروجان انديشههاي التقاطي است. حتي در سالهاي اخير شاهد بوديم كه با او شوخي ميكنند و نقل قولهايي از او ميسازند يا عباراتي را به طنز يا شوخي منتسب به او جعل ميكنند. اما بهرغم اين اظهارنظرها و ديدگاههاي مختلف، آنچه در آن شكي نيست اين است كه دكتر علي شريعتي از موثرترين و پر مخاطبترين روشنفكران معاصر ايران است. امروز به نظر ميرسد كه در سالهاي اخير، نگاههاي متفاوت نسبت به او هست. پرسش اصلي ما اين است كه آيا امروز هم نسل جديد به دكتر شريعتي توجه ميكند و چقدر آثارش را ميخواند؟ اين پرسشها را با دكتر احسان شريعتي، فرزند دكتر علي شريعتي در ميان ميگذاريم. احسان شريعتي به توصيه پدر و به رغم اظهارنظر مشهور او درباره فيلسوفان، در دانشگاه سوربن فلسفه خوانده و الان 15 سال است كه به ايران بازگشته و در دانشگاهها و برخي موسسات خصوصي به تدريس فلسفه مشغول است. در كنار اينها، او به عنوان يكي از روشنفكران فعال در حوزه عمومي حضور دارد و نسبت به وقايع سياسي، اجتماعي و فرهنگي واكنش نشان ميدهد. احسان شريعتي از مدافعان دكتر شريعتي است و خودش را منتسب به جريان موسوم به «نوشريعتي» ميداند. گفتوگو را با يك پرسش چالشبرانگيز شروع ميكنم.
پروندهی «امتداد همیشگی شریعتی» (روزنامه شرق ـ ۲۹ خرداد ۱۴۰۱)

امتداد همیشگی شریعتی
منبع: روزنامه شرق
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
روزنامه شرق به مناسبت سالگرد شهادت شریعتی پروندهای را در دو صفحه به مقالاتی پیرامون وی اختصاص داده است. در شماره ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ مقالاتی از هادی خانیکی، مهرداد احمدی شیخانی، آرمان ذاکری، فهیمه بهرامی و حسن خلیل خلیلی به چشم میخورد. در ادامهی مطلب میتوانید به لینک دریافت فایل پیدیاف این پرونده دسترسی پیدا کنید.

شریعتی؛ دین و انقلاب
حسن خلیل خلیلی*
منبع: سایت اینترنتی بنیاد فرهنگی شریعتی
تاریخ: خرداد ۱۴۰۱
دکتر علی شریعتی، روشنفکری متعهد و متفکری منتقد با نگاه عمیق جامعهشناسانه به زمانه و آینده، به دنبال اصلاح وضع موجود و تغییر در مناسبات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران بود و در این راه، «دین» را بهعنوان مؤثرترین «وسیله» برای دستیابی به وضع مطلوب در شرایط و زمانه خود شناخت و با فهم پیشینه محکم و ریشهدار دین در تاریخ و فرهنگ ایران، «مزیت نسبی» را در آن دید که از مفاهیم دینی برای انتقال پیام خویش مدد بگیرد و با توجه به ساختار جامعه ایران، بررسی پیشینه تاریخی دینداری مردم ایران (حتی قبل از ورود اسلام) و توجه به کارکرد دین در جامعه ایرانی، آن را ابزاری مناسب و کارآمد برای تقابل با گسترش کمونیسم و نیز اصلاح فرهنگی-اجتماعی جامعه ایران یافت.
نگاه شریعتی به مقوله دین، نگاه یک جامعهشناس تیزبین به یک وضعیت خاص و ابزارهای کارآمد و مؤثر برای اصلاح، درمان یا تغییر آن شرایط است؛ مانند یک پزشک حاذق که برای درمان یک بیمار، روشها و داروهای مختلف را مطالعه و بررسی میکند و از بین آنان، با توجه به شرایط خاص بیمار، داروی خاصی را تجویز میکند؛ شریعتی نیز برای اصلاح، درمان و تغییر فرهنگی و اجتماعی در جامعه ایران، ابزارها و روشهای مختلف را واکاوی کرد و با نگاه ژرف جامعهشناسی تاریخی پی برد که دین، داروی مؤثری برای اصلاح و درمان شرایط موجود و نیل به شرایط مطلوب ایران است. بر این اساس، از بین نهادهای مختلف، دین را برای دستیابی به هدف خویش مؤثرتر دید و از مفاهیم دینی برای انتقال پیامها و دستیابی به اهداف اصلاحی استفاده کرد.
دین در نگاه شریعتی، یک نهاد شکلیافته و مجموعهای منسجم از جهانبینی، شریعت و اخلاق است که این ظرفیت را دارد تا مناسبات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه را رقم بزند؛ اما از دیدگاه او، قبل از هر چیز، خود دین نیاز به احیا دارد. گذر از دین محافظهکار به سمت دین انقلابی و اصلاحگر که در پی نیل به وضع مطلوب است، پیام اصلی سخنرانیها و نوشتارهای شریعتی را تشکیل میدهد.
چرا هنوز هم باید شریعتی را بازخواند؟ | هادی خانیکی (روزنامه شرق ـ ۲۹ خرداد ۱۴۰۱)

چرا هنوز هم باید شریعتی را بازخواند؟
هادی خانیکی
منبع: روزنامه شرق
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
1- نتوانستم درخواست دوست دیرین و مهربانم مهرداد احمدیشیخانی و همکاران روزنامه «شرق» را برای نوشتن مطلبی درباره سالگشت درگذشت دکتر شریعتی بیپاسخ بگذارم. بهویژه آنکه از نخستین روزهای آشنایی با او در سال 1348 تاکنون یک خط بیپایان وامداری اخلاقی و تعلق خاطر به او در وجودم مانده است. به گفته نیما:
نام بعضی نفرات رزق روحم شده است
وقت هر دلتنگی
سویشان دارم دست
جرئتم میبخشد
روشنم میدارد
چرا شریعتی؟ | مهرداد احمدی شیخانی (روزنامه شرق ـ ۲۹ خرداد ۱۴۰۱)

چرا شریعتی؟
مهرداد احمدیشیخانی
منبع: روزنامه شرق
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۴۰۱
پس از پیروزی انقلاب ۵۷، سه گروه دکتر شریعتی را که در ایام اعتراضات به معلم انقلاب و عرضهکننده اصلی تئوری تغییر در جامعه ایران شناخته میشد، مورد هجوم قرار دادند، گروه اول که صدایی پُربسامد داشت و اعضای آن در میان حاکمان جدید، جایی استوار اختیار کرده بودند، در مخالفت با نقش دکتر شریعتی در برانگیختن جامعه به سوی انقلاب یا همان «معلم انقلاب» بودن او موضع میگرفتند و از بُن، نقش شریعتی را در انقلاب نفی میکردند و تمام سعیشان این بود که اثبات کنند شریعتی هیچ نقشی در انقلاب ۵۷ نداشته است. بیشترین سخنان و نوشتهها در رد دکتر شریعتی، در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب، از سوی همین گروه منتشر میشد و بر بسیاری از منابر و تریبونها در نفی دکتر میکوشیدند.
دسته دوم که در ابتدای انقلاب بسیار محدود بودند و از تغییر حکومت ناخرسند، و به عبارتی از مخالفان انقلاب و تغییر حاکمیت گذشته، بر اساس همان باور عمومی که شریعتی را معلم و تئوریسین انقلاب ۵۷ میدانست، او را به عنوان مسبب اصلی انقلاب مورد هجوم قرار میدادند و بر این عقیده بودند که اگر شریعتی نبود، انقلابی هم رخ نمیداد. این دسته به مرور و طی این 43 سال هر روز گستردهتر و صدایشان بلندتر شد و امروز تقریبا به تنها صدای منتقد و مخالف شریعتی بدل شدهاند.
شریعتی و مذهبِ رهاییبخشِ انتظار | فهیمه بهرامی (خرداد ۱۴۰۱)

شریعتی و مذهبِ رهاییبخشِ انتظار
فهیمه بهرامی
منبع: سایت اینترنتی بنیاد فرهنگی شریعتی
تاریخ: خرداد ۱۴۰۱
بحران امروز جامعۀ ما، مسئلۀ فقر و نابرابری است که مانند یک سونامی، کل جامعه ـ حتی اقشار برخوردار ـ را نیز در بر گرفته است. فقر، مسئلهای دیرینه در تاریخ بشر است و از دیرباز، متفکران، فیلسوفان اجتماعی، نویسندگان، نهاد دین و صاحبنظران درباره آن سخن گفتهاند. اما به جرئت میتوان گفت از قرن نوزدهم میلادی بود که این پدیده، تبدیل به یک مسئلۀ گسترده و در سطح کلان شد. با ظهور لیبرالیسم اقتصادی و تفکر بازار آزاد خودتنظیمگر، افزایش فقر در جریان رشد و توسعه طبیعی قلمداد میشد. هواداران این تفکر معتقد بودند با گذشت زمان، وقتی ثروت در بازار به قدر کافی تولید شود، فقرا نیز از آن منتفع خواهند شد، اما آنچه در عمل رخ داد، خلاف این را ثابت کرد. برای فقرا، فقر یک امر طبیعی نیست. فقر، چیزی از جنس زخم است. نه فقط برای افراد فقیر، بلکه برای کل جامعه. جامعۀ فقیر، یک جامعۀ زخمی است و هر لحظه در درد و رنج به سر میبرد و اگر هر چه زودتر برای ترمیم و بهبود آن چارهای اندیشیده نشود، این زخم هر روز بزرگتر و عمیقتر خواهد شد. آن زمان است که فریادها برای عدالت بلند خواهد شد. تنها در صورتی که این فریاد از گلوی نیروهای عدالتخواه از اقشار و اصناف و نیروهای فکری و سیاسی و فرهنگی به گوش رسد میتوان به تغییر امیدوار بود. در غیر این صورت، ناامیدی از تغییر، نتیجهای جز خشم و خشونت و ویرانگری و خودکشی نخواهد داشت. یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین این نیروها، نیروی دین است.