نامه به آیتالله سیدمحمد هادی میلانی (۱۳۵۱)
نامه به آیتالله میلانی
تاریخ نامه: ۱۳۵۱
این نامه خطاب به آیت الله هادی میلانی نوشته شده است. تاریخ تقریبی این نامه به آخر تابستان یا مهر پاییز ۱۳۵۱ بر می گردد، قبل از بسته شدن حسیینه ی ارشاد در آبان ۱۳۵۱. شریعتی در نامه به فتوای آیت الله اشاره می کند و تاریخ این فتوا ۲۰ مرداد ۱۳۵۰ است.
نامه به سید هادی خسروشاهی (اردیبهشت۱۳۵۱)
مصلحت پرستیها و عوام زدگیها*
تاریخ: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۱
این نامه خطاب به سید هادی خسروشاهی در اردیبهشت ۱۳۵۱ نوشته شده است و تا کنون در مجموعه آثار شریعتی به چاپ نرسیده است. آقای خسرو شاهی متن این نامه را برای اولینبار در خرداد ۱۳۶۷ برای اولینبار در روزنامه اطلاعات به چاپ رساندهاست و در توضیح تأخیر در چاپ نامه آمده است: « در جلد اول مجموعهاثار مرحوم شریعتی که عنوان با مخاطبهای آشنا دارد و نخستین بار در ۲ مهر ۵۶ چاپ شده است اثری از این نامه نیست شاید هم تهیه کنندگان آن مجموعه رونوشت نامه را نداشته اند که درج کنند…. در جلد ۳۴ مجموعه آثار که اینبار تحت عنوان نامهها و در زمستان ۶۶ چاپ شدهاست باز از این نامه خبری نبود و من یقین کردم که دوستان دفتر تدوین و تنظیم مجموعه آثار مرحوم شریعتی رونوشت این نامه را ندارند، چون اگر داشتند همراه نامه های دیگری که مربوط به مکتب اسلام است و درج کردهاند، این نامه را نقل میکردند.» (روزنامه اطلاعات ۱۸ خرداد ۱۳۶۷)
این نامه در رابطه با مقالات انتقادی مندرج در « مکتب اسلام» است که به تعبیر آقای خسروشاهی « پس از وساطت اصلاح طلبانه وی » نوشته شده است.
نامه به احسان (۱۳۵۲)
«تاریخ من، فرهنگ من…»
این نامه که در سال ۱۳۵۲ خطاب به احسان نوشته شده است دومین نامه علی شریعتی به فرزندش است. در این نامه احسان چهارده ساله است و علی شریعتی ۳۹ ساله. در این نام پدر ضمن ابراز خوشحالی از اینکه فرزندش نسبت به جهان فکری او کنجکاوی نشان دادهاست از پروژه فکری خود با او سخن میگوید.
نامه به علیاصغر حاجسیدجوادی ( اسفند ۱۳۵۴)
«سوگند بر مرکب و بهقلم و بهآنچه مینویسند»
اسفند ۱۳۵۴
علیاصغر حاجسیدجوادی در سال ۱۳۵۴ اولین فردی بود که نامهی سرگشادهی انتقادیای خطاب به محمدرضا شاه منتشر کرد و پس از آن تا انقلاب اسلامی مخفیانه زندگی کرد. پخش گسترده این نامه شجاعانه بازتاب فراوانی در میان صفوف اپوزیسیون به دنبال داشت و علی شریعتی در نامهای خطاب به او از وی همچون «حجت زمان» یاد میکند.
نامه به محمدرضا حکیمی، وصیت شرعی (آذر ۱۳۵۵)
وصیت شرعی
تاریخ: آذر ۱۳۵۵
متن زیر، نامهای است که شریعتی با عنوان «وصیت شرعی» در آذر ۱۳۵۵ خطاب به استاد محمدرضا حکیمی نوشته و شش ماه قبل از مرگش شخصا به دست ایشان رسانده است.
این متن که تا اواسط دهه 80 در اختیار استاد حکیمی قرار داشت و سپس به خانواده سپرده شد موضوع تفسیر، موضع گیری و تنش های بسیاری در میان موافقین و منتقدین شریعتی طی چهل سالی شد که از عمر این متن می گذرد. “تجدید نظر”، “غنی شدن از نظر علمی”، “غلطگیری معنوی”، چه معنایی دارد و اینکه بر اساس چه روشی چنین ضرورتی می تواند محقق شود؟ در فاصله میان تابستان 56 تا پایان سال 57 ، کمیته ای با مدیریت استاد حکیمی و حضور استاد مطهری و بهشتی، برگزار می شود تا چنانچه متن وصیت خواهان آن است به تنظیم و تصحیح آثار شریعتی مشغول شود. به موازات دفتر تنظیم آثار شریعتی در اروپا نیز اقدام به چاپ آثار شریعتی می کند. این کمیته به دنبال مرگ آقا مصطفی خمینی و اوج گیری مبارزات سیاسی علیه نظام شاهنشاهی و چاپ و تکثیر وسیع آثار شریعتی به شکل مخفی عملا منحل می شود و استاد حکیمی عملا فلسفه وجودی چنین کمیته ای را منتفی می داند.
نامه به چاپخانه فیض قم (۱۳۵۵)
رمز نسل فردا
تاریخ نامه : ۱۳۵۵
انتشار کتاب «دفاع از اسلام و روحانیت: پاسخ به برقعی و دکتر علی شریعتی» توسط چاپخانه فیض قم در سال ۱۳۵۵، خشم شریعتی را بر می انگیزد و او را وا می دارد که نامه ای به چاپخانه فیض بنویسد و از چاپ چنین کتابی با کمک بیت یکی از آیات عظام ابراز تآسف و انزجار کند.
نامه به استاد محمدتقیشریعتی (اردیبهشت ۱۳۵۶)
استادم، مرادم!
تاریخ: ۱۳۵۶
این نامه آخرین نامهٔ علی شریعتی به پدرش است که قبل از طلوع دوشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۶ و پیش از خروجِ آخریناش از ایران نوشته است. (بیشتر…)