پارادوکس شريعتی – سروش | علیرضا علویتبار (رونامه اعتماد ـ ۱۳۸۶)
پارادوکس شریعتی – سروش
علیرضا علوی تبار
منبع: روزنامه اعتماد
تاریخ: ۱۳۸۶
آنچه در پی میآید متن گفتگوی منتشر شده دکتر علیرضا علوی تبار در روزنامه اعتماد است که پنج شنبه گذشته در یک ویژه نامه مربوط به شریعتی درج شد. این ویژه نامه ظاهرا به بهانه کتاب آقای منصور هاشمی در نقد شریعتی و همچنین نوشته رسول جعفریان درباره آن منتشر شده است. گفتنی است کتاب آقای هاشمی دو سال پیش منتشر شده است.
بودن به از نبود شدن؟ بستگی دارد | سوسن شریعتی (هفتهنامه شهروند امروز ـ ۱۳۸۶)
بودن به از نبود شدن؟ بستگی دارد
سوسن شریعتی
منبع: هفته نامه شهروند امروز
تاریخ: ۱۳۸۶
« به دین معتقدی و دین تو عبارت است از یک نیرویی که ترا از دنیا و از پیش از مرگ غافل می کند و همه دلهره و وسواس و ترس و کوشش و مسئولیت و تلاش ترا متوجه مرگ و بعد از مرگ می کند و من به عنوان جوان امروز، روشنفکر امروز، تحصیلکرده امروز به « پیش از مرگ »کار دارم و دین تو هیچ سخنی درباره پیش از مرگ به من نگفته . به تو هم نگفته. تو هم نمی دانی. تو می گویی این عقاید و اعمال دینی من به این درد می خورد که جواب نکیر و منکر را بدهم . وقتی سرم را در گور بر خشت و خاک لحد گذاشتم در آنجا فوایدش روشن می شود ، اثرش آشکار می شود و مزد و اجر کارهایی که در دنیا کرده ام در آنجا به دستم می رسد . می گویم راست است ، اما برای پیش از مرگ – که ما در ذلت و در فقر و نیازمندی جان می دهیم- دین تو چه دارد ؟ هیچ چیز »( پدر- مادر – ما متهممیم-ص 77)
شریعتی ، به عنوان یک متفکر مذهبی بیشتر و زودتر از هر کس، بر «مذهب مرگ» ، «مذهب عزا»، «مذهب پس از مرگ» حمله کرده و حتی می توان گفت یورش برده است و در مقابل از مذهب زندگی، مذهبی که به کار دنیا می آید ، به کار هم اینجا و هم اکنون سخن گفته . با این وجود همگان او را آموزگار شهادت می دانند، کسی که بیشتر از همه کس و زودتر ازدیگران، فرهنگ ما را – لااقل در سی سال اخیر- شهید پرور ساخته است . از این رو می توان از او پرسید این چه نوع درک از «بودن» است که اینچنین با «نابود شدن » پیوند خورده ؟ زندگی چیست و به کدام معنی، انکار مرگ است؟
شريعتي در مکتب مشهد | رضا خجسته رحیمی (هم میهن ـ ۱۳۸۶)
شریعتی در مکتب مشهد
داستان یک شهر و یک مرد
رضا خجستهرحیمی
منبع: روزنامه هممیهن
تاریخ: ۱۳۸۶
علی شریعتی در خراسان زاده شد و در مشهد زندگی کرد؛ شهری که اگرچه نه پایتخت رسمی ایران بود و نه پایتخت مذهبی، نه تهران بود و نه قم، اما چه بسیار چهرهها و جریانات که از خاک کویریاش سیراب شدند و طعام اندیشه و سیاست برگرفتند.
در آن سالهای طاغوتی و طاعونی از میان خراسانیها، یکی کانون نشر حقایق دینی را بنیان میگذاشت که محمدتقی شریعتی بود و یکی انجمن حجتیه را که شیخ محمود حلبی بود.
یکی سر در گرو مجاهدین خلق داشت که مسعود رجوی بود و دیگری چریکهای فدایی را پایهگذاری میکرد و نامش مسعود احمدزاده بود.
علی شریعتی اما در این میان، هم مشتری این شهر فرنگ سیاست و فرهنگ بود و هم معرکهگردان آن؛ هم تاثیرپذیر بود و هم تاثیرگذار. چراغ در دست، همی در این شهر میچرخید و میجست تا به تناسب آنچه میبیند و میشناسد، سخن بگوید و البته سخنانش نافذ بود، هم در دل پیروان و هم در دل منتقدان. و اینچنین بود که او هم مریدان گونهگون داشت و هم دشمنان آبدیده. بدینترتیب باید مرور کرد داستان مردی را و شهری را که هریک متاثر از دیگری بود و جریانساز شد: «مشهد شریعتی» و «شریعتی مشهد».
تاريخ به روايت شريعتی | گفتوگو با هاشم آغاجری (هم میهن ـ ۱۳۸۶)
تاریخ به روایت شریعتی
هاشم آغاجری
منبع: روزنامه هممیهن
تاریخ: ۱۳۸۶
آنچه در پی میآید گفتوگوی مهدی غنی با هاشم آغاجری است که در سال ۱۳۸۶ در روزنامه هممیهن به چاپ رسیده.
نقد خشن و بيموقع | احمد زیدآبادی (روزآنلاین ـ ۱۳۸۶)
نقد خشن و بیموقع
نقد مقاله یوتوپیای لنینیستی شریعتی
احمد زیدآبادی
این مقاله را آقای دكتر احمد زیدآبادی در پاسخ به مقاله آقای اکبر گنجی نوشته است.
شریعتی و مدرسه جدید | سعید پیوندی (۱۳۸۶)
شریعتی و مدرسه جدید
سعید پیوندی
عنوان اصلی مقاله ای که در پی خواهد امد «بازخوانی تعلیم و تربیت اسلامی و مدرسه جدید در اندیشه دکتر شریعتی» است که در آن دکتر پیوندی ضمن تعریفی از مفهوم مدرسه مدرن در دوره جدید به دیدگاه شریعتی در این باره و رویکرد او به مساله تعلیم و تربیت پرداخته است.او می نویسد:«در میان اندیشمدانی که نظام آموزشی را از دیدگاه دینی و اسلامی مورد نقد قرار داده اند بدون تردید علی شریعتی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. دکتر شریعتی یکی از نادر منتقدان نظام آموزشی است که دامنه برخورد خود در این حوزه را به اصلی ترین جنبه های فعالیت و فلسفه وجودی و وظایف مدرسه میگستراند و با نگاهی اسلامی انقلابی در صدد ارائه نوعی الگوی جایگزینی هم برمیاید.»
شريعتی و رنج آگاهی و مسووليت | مصطفی مستور (روزنامه شرق ـ ۲۹ خرداد ۱۳۸۶)
شريعتی و رنج آگاهی و مسووليت
مصطفي مستور
منبع: روزنامه شرق
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۸۶
رنج برآمده از آگاهي که در نمود بيروني اش به گونه اي تاسف انگيز شريعتي را در کام تنهايي و به شکل تناقض آلودي در انزواي ميان جمع فروبرده بود، در شکل دروني اش او را به تجربه هاي روحي عميق پيوند مي داد.
سی سال پس از آن هجرت بزرگ | هادی خانیکی (شرق نیوز ـ ۱۳۸۶)
سی سال پس از آن هجرت بزرگ
شریعتی و پرسش های ناتمام او
هادی خانیکی
منبع: شرق نیوز
تاریخ: ۱۳۸۶
در زمستان ۱۳۵۵ وقتی بخشی از مسائل و دشواری های جدیدی را که در فرآیند مبارزه علیه نظام شاه از سوی برخی مارکسیست ها پیش آمده بود، به دکتر شریعتی گفتم، داغ و درد همیشگی او را در تحمل و تامل جدیدی دیدم؛ او پس از سکوتی طولانی گفت زمانی نوشتم که «چه باید کرد و از کجا آغاز کنیم؟» فکر می کنم امروز باید دوباره فکر کنم که «چه باید کرد و از کجا آغاز کنیم.»
شریعتی بعد از سی سال | محمد سعید حنایی کاشانی (۱۳۸۶)
شریعتی بعد از سی سال
محمد سعید حنایی کاشانی
دکتر محمد سعید حنایی کاشانی؛ استاد فلسفه دانشگاه بهشتی(ملی) طی مقالاتی در سایت شخصیشان به نقد مجموعه نوشته های آقای گنجی درباره شریعتی پرداختهاند. سه بخش از این نقدها تا کنون منتشر شده که در اینجا خواهد امد. ما نیز با انتشار بخشهای دیگر این مقالات متن مقاله را کاملتر خواهیم کرد. نوشته های آقای حنایی کاشانی را در سایت شخصیشان نیز می توانید ببینید.
پیروان دردشناس | خاطرات حیدر شجاعی (روزنامه شرق ـ ۱۳۸۶)
پیروان دردشناس
حیدر شجاعی
نوسنده داستانهای کوتاه و از علاقه مندان به آثار دکتر شریعتی