بعثت چگونه انقلابی است؟ ۱۳۹۵
بعثت چگونه انقلابی است؟
احسان شریعتی
سالگشتِ مبعث پیامبر اسلام
تاریخ تکامل بشر تاریخ گسست های معرفت شناختی يا جهشهای فکری و اعتقادی است. بدون این گسستها، جهشها یا انقلابات، بشر نمیتوانست به دستاوردهای علمی- فنی و حقوقی- مدنی کنونی دستیابد.
در دوران ماقبل مدرن تمامی جامعههای انسانی همه دینی بودهاند و به زبان فلسفی جنگشان جنگ خدایان بود. در این میان، خدا-آگاهیِ تنزیهیِ ویژۀ ادیان توحیدی آغازگرِ نوعی « افسون و اسطوره زدایی» (dé-myth/mys-tification) در تاریخ ادیان ارزیابی میشود (نگا. م. وبر و ر. بولتمان). و مشخصۀ مشترکِ دعوت پیامبرانِ و ابراهیمی، به تعبیر قرآن، فراخوان به تحققِ جامعۀ «کتاب، ترازو و آهن» است:
اگر معنای «کتاب» (وحی قولی يا تشریعی) همان «ریشه»دار بودن زبان و بیان در متنِ کتاب طبیعت (وحی تکوینی) باشد، منظور از «کتابت» در برابر هرزه دراییها و حرّافیهای افواهی بیریشه و شعر و شعارگونه، «متین» بودن سخن اصیل و استواری ریشۀ «کلمۀ پاک» است با «شاخه های سر به آسمان کشيده» اش.
«ترازو» نمادِ عدالت حقوقی (و به تبع، “قسط” اجتماعی-اقتصادی) که پیامبران برای برانگیزاندن مردم بدان، فرستاده شدند و مورد تعقیب و آزارهای مستمر قدرتهای حاکم قرار گرفتند، «وجه ممیزۀ» این شاخه از ادیان و شاخصۀ اصلی خدای آنها است ؛
و در انتها، «حدید» یا آهن بشارت دهندۀ جامعهای نيرومند و توسعه يافته (بلحاظ فنّی-نظامی) است که در آنِ واحد بهروزی اینجهانی را در کنارِ بهزیستی اخلاقی – انسانی تضمین میکند. و تفاوتی که شریعتی بین «سعادت و کمال» قائل شدهاست، بمعنای نادیده گرفتن «بهروزی» نیست بلکه تأکید بر این نکته است که هدف از سعادت کمال است، و کمال بیسعادت نیز بیترديد امری تصورناپذیر و بنا به تعریف متناقض است.
و اما، مفهوم معادل «انقلاب» در این ادیان توحیدی همان «بعثت» است. بعثت یک انقلاب آگاهیبخش است، برانگیزانندۀ نوعی خودآگاهی رهائیبخش یا بیدارسازندۀ ارواح و اذهان، جانها و خردها.