اطلاعیه دوم مهندس بازرگان دربارهی دکتر شریعتی (۲ بهمن ۱۳۵۶)
اطلاعیه دوم مهندس بازرگان دربارهی دکتر شریعتی
مهندس مهدی بازرگان
تاریخ: ۲ بهمن ۱۳۵۶
چند ماه پس از مرگ دکتر علی شریعتی مرحومان مهندس مهدی بازرگان و آیتالله مطهری اطلاعیه مشترکی (به تاریخ ۲۳ آذر ۱۳۵۶) درباره شریعتی انتشار دادند. در قسمتی از این نامه آمده بود: «اینجانبان معتقدیم نسبتهایی از قبیل سنیگری و وهابیگری به او بیاساس است و او در هیچیک از مسائل اصولی اسلام از توحید گرفته تا نبوت و معاد و عدل و امامت گرایش غیر اسلامی نداشته است.» و در ادامه با اشاره به تحصیلات غربی دکتر شریعتی اضافه شده بود که او «در مسائل اسلامی حتی در مسائل اصولی دچار اشتباهات فراوان گردیده است.» دوپارگی ظاهری این دو عبارت و برخی مفاد دیگر این اطلاعیه باعث سوءاستفادههای فراوانی از آن شد که در نهایت منجر به صدور اطلاعیه دیگری از سوی مرحوم مهندس بازرگان گردید.
بسمه تعالی
تهران ـ به تاریخ دوم بهمن ۱۳۵۶
توضیحی برای دوستان عزیز و برای آشنایان و طرفداران مرحوم دکتر علی شریعتی
مشروحهای به تاریخ ۲۳/۹/۵۶ با امضای مشترک جناب آقای مرتضی مطهری و اینجانب به دست اشخاص رسیده است که با تعجب و تأسف تمام مشاهده شد برخلاف آنچه منظور نظر بوده است تا وسیله خیری برای رهایی از سردرگمی و بازگشت وحدت و الفت میان مسلمانان گردد که البته موجب رضای وسیعتر معارف بیپایان و حقایق ناشناخته اسلام است.
اگر انتساب تحصیلات عالیه و فرهنگ غربی مرحوم شریعتی ایرادگیری به او تلقی شده باشد، باید اعتراف کنم که خود نگارنده نیز در غالب گفتهها و نوشتههایم مرتکب همین گناه در مواجهه اکتشافات و نظریات جدید با آیات و احکام و به کار بردن شیوههای علمی با استفاده از تحصیلات عالیه ناچیز و فرهنگ غربی ضعیفم شدهام، ضمن آنکه همیشه اعتراف به اطلاعات ناقص در معارف و متون اسلامی و احتیاج به استمداد از اساتید فن و علمای صاحبنظر داشتهام.
دچار اشتباه دانستن مگر نفی کلی خدمات و رد نظریات و مکتب کسی را مینماید؟ غرض از مسائل اصولی و اساسی نیز که در آنجا ذکر شده و وعده بحث و نشر آن را دادهایم اصول دین و ضروریات مذهب نبود که قبلاً تصریح به عدم گرایشهای انحرافی در آن زمینه به عمل آمده بود.
چرا این مطلب میباید وحشت و یأس در جوانان دلبند ما ایجاد کرده باشد. مگر خارج از وحی الهی و غیر از چهارده معصوم هیچ بشری اگرچه همطراز با بزرگترین متفکرین جهان چون سقراط و ارسطو و دکارت و نیوتن یا صدرالمتألّهین باشد میتواند مصون از خطا و اشتباه تصور شود یا سزاوار هست کسی را چنین بپنداریم؟ در نزد انسان اشتباه کردن لازمه کار کردن است و اشتباه داشتن شریعتی لازمه پرکاری و تراوشهای فکری فراوان اوست.
آیا شرط اصلاح افکار و عقاید و تکامل اجتماعات متحرک بیغرضی و انتقاد نیست؟
آنچه خطرناک و خلاف راه حق و صواب است شخصپرستی ـ چه مثبت و چه منفی آن ـ و تعصب و جمود فکری است و آنچه به سود جامعه و مورد نیاز مردم پوینده حق و حقیقت است آزاداندیشی و سعهٔ صدر است.
اگر من که تحسینکننده نبوغ و مدافع حسننیت و تأثیر عمیق افکار شریعتی عزیز بودم حق نداشته باشم با روح علمی اسلامی و استمداد از آراء پاک علاقهمندان نکتهسنجی در اندیشههای ارزنده و اصلاحجویی در یادگارهای بابرکتش بنمایم و حداقل راه تفکر و تحقیق و تصحیح را باز نمایم پس چه کسی چنین وظیفه دوستی و اجتماعی و خدایی را باید ایفا نماید؟
اگر در اجتماع خود تمرین نماییم که هیچگاه شخصیتها را ملاک تشخیص حق و باطل قرار نداده به دستور پیشوای بزرگمان اشخاص را بر حق عرضه کنیم هم کمتر گرفتار ملالت و دشمنی و تفرقه خواهیم شد و هم افراد شایستهمان پاکتر و عزیزتر خواهند شد.
در این دوران بحرانی تاریخ مملکت از درگاه ذوالجلال اصلاح و اعتلای ملت و هدایت و توفیق نسل مسلمان مجاهد را مسئلت مینمایم.
والسلام علی من تبعالهدی، مهدی بازرگان
pdf. نامه دوم مهندس بازرگان درباره شریعتی