پیام نهضت آزادی ایران به مناسبت اولین سالگرد شهادت علی شریعتی (خرداد ۱۳۵۷)
پیام نهضت آزادی ایران
به مناسبت اولین سالگرد شهادت شریعتی
تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۵۷
پیام نهضت آزادی ایران به مناسبت روز شهادت شهید شریعتی
بسمه تعالی
روزگار سیاهی به درازای شبهای دهگانه ، ظلمانی و ظلم زده ، بر ما گذشت ، در روزگاری که روشنفکران به انزوای یأس خزیده بودند و تودهٔ مردم سرگردان زیر تازیانه های ستمگران ناله سر می دادند و در واپسین دمِ تابِ تحمل فریاد می زدند : « پروردگارا ما را از آبادی و شهری بیرون آور که ساکنانش ستمگرند و از سوی خود سرپرست و راهنمائی برای ما قرار داده و از پیشگاه خود یاوری نجاتبخش ما را ارزانی فرما » ؛ در این روزگار که قلمها یا شکسته اند و یا در خدمت زر و زور به تزویر و چاپلوسی مشغولند و آزادگان در بندند و روسپی نامردمان بر کار ، در شبهائی که علی پاس وحدت را استخوان در حلق و خاشاک در چشم ، زبان در کام و شمشیر در نیام می دید و نمی خروشید ؛ در زمان تیره ای که ناکثین برای رسیدن به پست و مقام بر روی علی شمشیر می کشند و قاسطین به نام اسلام به مسخ و انحراف دست یازیده اند و مارقین از نداشتن درک عمیق به قتل او کمر بسته اند و در نهایت هر سه یک راه و مقصد را در پیش می گیرند ؛ در روزگاری که سامری گوسالهٔ زرّینش را با فریادهای تبلیغاتی به صدا درآورده بردگان تجمّل و مصرف را پیرامون خویش گرد آورده است ؛ در آن شبها که « ابوذر » در صحرای ربذه تنها می زید و تنها می میرد ؛ در شبستانی که در مقابل کفر قرار نگرفته بلکه این مذهب است که با مسخ و تحریف علیه مذهب برخاسته مردم را به بیدینی می کشاند ؛ در آن هنگام که بردگان قرون و اعصار باید در زیر تخته سنگها بشکنند و بمیرند تا اهرام فرعونها برافرازند و پیوسته این چنین بوده است برادر که هرچه نام و نشان مانده از زورمندان بوده است نه سازندگان این نام و نشان ؛ در عصری که هیچکس نمی داند که « چه باید کرد » ؟ و نمی تواند دریابد که « از کجا آغاز کنیم »؛ در دوره ای که فرزندان از سوی پدر و مادرها متهمند و پدران و مادران با فرزندان فاصله ای عمیق برقرار کرده اند ؛ در عصری که سید جمال ها و اقبال ها این معماران تجدید بنای تفکر اسلامی به منحرف کردن مردم متهم می گردند و کسی راهشان و فکرشان را نمی داند و نمی شناسد ؛ ناگهان از کویر انسانیّت درختی پر شاخ و برگ می روید و با چشمی به « معارف اسلامی » و گذشتهٔ پربار خویش « به تاریخ فردا نگاهی » می دوزد و « بازگشت به خویشتن خویش » را فریاد می زند و « نیازهای انسان امروز » را طرح می کند و « انتظار عصر حاضر از زن و مرد مسلمان » را روشن می سازد و خطوط روشنی از « خوسازی انقلابی » برای کسب صلاحیت اجرای انقلاب ترسیم می کند برای این که « چگونه از خویش یک انسان علی گونهٔ انقلابی بسازیم » و چگونه ماندن و چگونه مردن را عملاً نشان می دهد و با عشق و عرفان و عدالت و آزادی دمساز است ، اما فرعون و قارون و بلعم یعنی متولیان و مدعیان و مزدوران و عملهٔ استعمار سخنان او را تاب شنیدن ندارند و او با « شهر شهادت » خداحافظی کرده به « ارشاد » رو می آورد و گَردِ قرون از چهرهٔ اسلامِ غریب مانده می زداید و به « اسلامشناسی » می ایستد و این چابکسوار به شب روی و « اِسراء » آهنگ می کند و با به اهتزاز درآوردن مجدّد پرچم « لااله الاالله ؛ زیربنای توحیدی » ، خدایان وارداتیِ شرق و غرب را نفی می کند و الله گویان به روشن کردنِ مکتب و راه عملی ساختن وحدت و شیوهٔ رسیدن به قسط و عدالت کمر می بندد و « مسئولیت شیعه بودن » را به شیعیان علوی گوشزد می سازد و « انتظار موعود » را از حالت منفی و تحمل ظلم بیرون آورده به صورت یک « مذهب اعتراض » می شناساند و بالاخره خط سرخ شهادت را از هابیل و قابیل گرفته پیش می رود و از منزلگاههای ابراهبم و هاجر و اسماعیل و عرفات و مشعر و مُنی گذشته « سیمای محمد » را « از هجرت تا وفات » در همین خط نشان می دهد و « حسین وارث آدم » را نه در پابان خط که حلقه ای در سلسلهٔ دراز « ثار » های فرزندان آدم به تو می گوید و فریاد می زند که :
« شهادت دعوتی است به همهٔ نسلها در همهٔ عصرها که اگر می توانی بمیران و اگر نمیتوانی بمیر ! »
آری مهاجراً الی الله از شبستان ستم بیرون رفت و به ستیغ شهادت قدم گذاشت و ثاری شد در حلقهٔ ثارهای فرزندان انسان ! روانش شاد و شهادتش مبارک !
ما این روز بزرگ را گرامی داشته ، آن را حلقه ای مؤثّر در حرکت و جنبش انقلابی پیروزمند ایران به رهبری زعیم عایقدر امام خمینی می دانیم و دنبالهٔ روزهای درخشان دیگری که در تاریخ مبارزات ضد استعماری و ضد استبدادی و عدالت خواهانهٔ مردم قهرمان ایران ، چون دانه های مروارید می درخشند و راه را برای آموزش و حرکت آیندگان روشن می سازند . از جملهٔ آن روزها ۲۹ خرداد ۱۳۳۰ می باشد که دستهای استعمار و استثمار و اسارت و بردگی از سرنوشت و حاکمیت و فرهنگ و دین و اقتصاد ما به رهبری مصدق بزرگ کوتاه شد و ملت مسلمان ایران بر اموال و حکومت و سیاست و فرهنگ خویش مسلّط گردید .
این روزها را ارج می نهیم و از پیروزیها و شکستها ، مهاجرت ها و شهادتها ، اسارتها و آزادیها درس می گیریم تا با عزمی راسخ و همتی مردانه و تلاشی انسانی انقلاب ثمربخش اسلامی خود را به رهبری امام خمینی بارورتر سازیم و به پیروزیهای بعدی برسانیم .
نهضت آزادی ایران
۲۹ خرداد ۱۳۵۷