اعلامیهی مجالس یادبودِ علی شریعتی در اروپا (تیر ۱۳۵۶)
اعلامیهی مجالس یادبودِ علی شریعتی در اروپا
با امضای اتحادیهی انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا
تاریخ: ۷ تیر ۱۳۵۶
این اعلامیه از برگزاری مراسمهای یادبود در شهرهای آلمان (دارمشتاد) و فرانسه خبر میدهد.
بنام خدا
یادبود مجاهد شهید دکتر علی شریعتی
ولاتقولو المن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیا ولکن لاتشعرون
ترجمه: به آنها که در راه خدا کشته میشوند نگویید مردگانند بل زندگانند ( و شهادت میدهند بر مبارزهٔ نسلها در تاریخ ) و شما در نمیایید . ( سورهٔ بقره آیهٔ ۱۵۵)
بسال ۱۳۱۲ هجری شمسی در کنارهٔ کویر – مزینان خراسان – مولودی چشم به جهان گشود و دوران طفولیت خود را با دیگر فرزندان کویر در قحطی ، فقر و سختی گذراند . دوران دبستان و دبیرستان را در مشهد طی کرد و سپس بتحصیل رشتهٔ ادبیات در دانشگاه مشهد پرداخت . دکترای خود را در رشتهٔ جامعه شناسی از دانشگاه سوربن فرانسه گرفت و در همین ایام با مجاهدین الجزایر رابطهٔ نزدیک برقرار نمود .
او زندگی سیاسی خود را در همان دوران مدرسه آغاز کرد و پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد در سن بیست سالگی به نهضت مقاومت ملی پیوست . بسال ۱۳۳۶ همراه چهارده نفر دیگر از اعضا کمیتهٔ مرکزی نهضت مقاومت ملی به زندان رژیم افتاد و شش ماه در آنجا بود . در بازگشت از پاریس سال ۱۳۴۴ در مرز بازرگان دیگر بار دستگیر شد ولی رژیم بعلت نداشتن دلائل کافی مجبور به آزاد کردنش گشت . پس از مدتها بیکاری در یک ده دور افتاده حوالی مشهد بشغل معلمی پرداخت . در دوران تدریس در دانشگاه مشهد رابطهٔ خود را با دانشجویان دانشگاههای مختلف ایران برقرار کرد و سپس در کادر اداره کنندهٔ بخش فرهنگی حسینیهٔ ارشاد به تدریس جامعه شناسی مذهبی برای بیش از ۵۰۰۰ دانشجویش پرداخت . او بخوبی دریافته بود که « ارزش هر کاری در جامعه باندازه ایست که دشمن از آن کار ضربه میبیند » . پس با تمام توان خود به بازشناساندن اسلام به نسل جوان پرداخت . او ابوذر وار به میدان مبارزه رفت و توطئه های صاحبان زر و زور و تزویر را یکی پس از دیگری نقش برآب کرد . رژیم طاغوتی ایران که در موج حرکت نوینی که او آغاز کرده بود و بسرعت گسترش می یافت پایه های حاکمیت خود را میدید او را به بند و شکنجه گرفت تا شاید حاضر به سازشش گرداند ، ولی او همچون کوه مقاومت ورزید .
«….و اگر خفه ام کنند ، سازش نخواهم کرد و حقیقت را قربانی مصلحت نمیکنم و اما آن قوم اگر موفق شوند که مرا بر دار کشند و یا همچون عین القضاة شمع آجین کنند و یا مانند ژور دانو در آتشم بسوزانند ، حسرت شنیدن یک آخ را هم بر دلشان خواهم گذاشت …… » ( علی شریعتی )
رژیم پس از رها کردن او از زندان کمیته توسط عمال سازمان امنیت بطور مداوم شکنجه های روحی بر او وارد کرده و حوزهٔ عملکرد و امکاناتش را بسیار محدود کرد . ولی او در مکتب قرآن آموخته بود که میبایست در جستجوی شرائط مناسب جهت ادامهٔ مبارزه آمادهٔ هجرت شد . او امید داشت هجرتش ( که با مهارتی خاص انجام گرفت ) مایهٔ حرکتی جدید گردد ، ولی توطئه ها ، فشارها و شکنجه های رژیم کار خود را کرد و سرانجام در سحرگاه یکشنبه ۲۹ خرداد ماه ۱۳۵۶ بدرجهٔ شهادت نائل گردید .
« او نمرده است ، او زنده و جاوید است و هر که در راهش مبارزه کند او را خواهد یافت » . ( احسان شریعتی)
خواهر ، برادر گرامی پس از موفقیت در برگزاری مراسم تشییع جنازه ، تظاهرات و مجلس ختم در لندن بکوشیم تا مراسم یادبود دیگر را علیرغم کینه دشمنانش و سیاست ها و دسائس ضد خلقی رژیم پهلوی که میکوشد از طریق روزنامه های خود از درخشش این ستاره بکاهد ، هرچه باشکوهتر برگزار کنیم .
۷ تیرماه ۱۳۵۶
«اتحادیهٔ انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا»