مصاحبه با حجتالاسلام علیاکبر هاشمی رفسنجانی (روزنامه اطلاعات ـ ۲۹ خرداد ۱۳۶۲)
مصاحبه با حجتالاسلام علیاکبر هاشمی رفسنجانی
منبع: روزنامه اطلاعات (شماره ۷۰۳۸) ○ تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۶۲
دکتر شریعتی از افرادیست که واقعاً به این نهضت خدمت کرده و فعالیتهای ایشان در چندین ساله اخیر بر قشر وسعی از کسانی که ما به آنها دسترسی نداشتیم، اثر داشته و آنها را به میدان کشانید. او خصوصاً با تجربهای که داشته بدین معنا که او عملاً معلم بوده و ثانیاً به خارج رفته بود ثالثاً به جامعهشناسی وارد بود و همچنین با وضع روحی و شرایط نسل نو آشنایی داشته، توانست در جامعه مؤثر باشد و موجی نسبتاً قوی ایجاد کند اشکالی که بود این بود که ایشان بیشتر در قشر به اصطلاح روشنفکر و جوان فرو رفته بود و مدتی هم در خارج و دور از ایران بسر برده بود. آشنایی کامل با حوزههای علمیه و محیطهای مذهبی سنتی نداشت از نزدیک با این محیطها آشنا نبود. حوزه علمیه این خاصیت را دارد که هر روز با مردم تماس دارد و طلبهها به شهرها و روستاها میروند و در ارتباط دائم با توده محروم هستند. طبیعی است که او نمیتوانسته در این وضعیت باشد در سخنرانیها هم بیشتر با یک طبقه خاصی طرف بود برخی از برداشتها و دیدگاههای ایشان منطبق با مقتضیات بخش عظیمی از جامعه ما نبود ضمن اینکه ایشان خدمات عظیمی داشت گاهی دچار کمبودهایی از این طرف میشد در مجموع من معتقدم که ایشان خدمت مفید و مؤثری نموده و ما باید از خدمات ایشان قدردانی کنیم و به آنها ارج نهیم.
س: در عین اینکه شهید شریعتی مثل هر کس دیگر نقطهضعفهایی در تفکرش داشته ولی ما جریاناتی را میبینیم که محور برنامه و کارشان بر کوبیدن و تضعیف شریعتی بوده است و خوب البته جریان دیگری نیز هست که مطلق کردن شریعتی و بدنبال یک سری اغراض سیاسی و دستاویز کردن او حاضر به دیدن و پذیرفتن ضعفهای شهید که برای هر متفکری طبیعی است نیست. شما این دو جریان را چگونه توجیه میکنید؟
ج: من دکتر را فردی خوشنیت میدانم او نمیخواست عمداً مسائلی را اشتباه طرح کند. بلکه به همان دلیل یک بعدی دیدن از آن جهت که با این قشر از جامعه درست تماس نداشته یک سری کمبودهایی در تحلیلهای او دیده میشود. خوب این سبب میشود تا آن قشر از جامعه آن علاقه و نزدیکی را با او پیدا نکند.
س: آیا شما این جریان را تأیید میکنید؟
ج: خیر. من معتقدم اگر ما میدانیم کسی سوءنیت ندارد نبایست او را کوبید بلکه باید نقادانه با او برخورد نمود. در جامعه بایستی نقادی سازنده وجود داشته باشد.
جامعه ما به دلیل اینکه بسته بوده و تحت فشار و دیکتاتوری قرار داشته عادت نکرده با دید باز به مسائل نگاه کند. ما باید این مسئله را بپذیریم که هیچگاه در آینده نیز فردی مطلق نخواهیم داشت. مطلقگرایی در تأیید شریعتی صحیح نیست، چرا که به این معناست که او را به خورد جامعه دادهایم و از آن طرف کوبیدن و تضعیف او نیز صحیح نیست. چرا که بدین معناست که بسیاری از دیدگاههای خوب ایشان را که برای جامعه مفید است از دست جامعه گرفتهایم و اصولاً در مورد هیچ متفکری این نحو برخورد صحیح نیست.