نهضت دموکراتیک ادامه دارد | احسان شریعتی (بخشی از سخنرانی بر سر مزار شهدای ۱۶ آذر ـ ۱۵ آذر ۱۳۹۸)
نهضت دموکراتیک ادامه دارد
احسان شریعتی
منبع: بخشی از سخنرانی بر سر مزار شهدای ۱۶ آذر
تاریخ: ۱۵ آذر ۱۳۹۸
امروز در آستانهٔ روز دانشجو، در اینجا جمع شدهایم تا یاد و خاطره شهدای جنبش دانشجویی سال ۳۲ را پاس بداریم. پاسداشت روز دانشجو و جنبش دانشجویی طی ۶۶ سال گذشته هرساله برگزار شده و به یک روال و رویه و سنت تبدیل شده است، اما همیشه و حتی امروز، امکان مراسمی شایستهٔ این نام و این روز میسر نبوده است.
حرکت مردم ایران برای تغییر-و-تحولخواهی و ورود به عصر جدید از یک سدهٔ پیش شروع و همچنان جاری بوده است. اهداف و شعارهای این جنبش پیش و پس از انقلاب همواره آزادی و استقلال، عدالت و توسعه، علیه استبداد داخلی وابسته به استعمار خارجی، و نظامهای استثمارگر فئودالی و کاپیتالیستی (و پورژوایی کمپرادور) بوده است.
برای نیل به عدالت اجتماعی، در بهمن ۵۷ که انقلاب ضدسلطنتی بیانی مذهبی پیدا کرد، مردم شعار «حکومت عدل علی» سرمیدادند، اما امروز پس از ۴۰ سال شاهد فقر و فلاکت، رشد شکاف طبقاتی، تورم و گرانی و خلاصه بحران معیشتی خیل عظیم بیکاران و گرسنگان هستیم که با توجه به غنای منابع و سرمایههای عظیم طبیعی و انسانی این سرزمین، ناتوانی در نیل به آن آرمان ممکن را باید فراتر از سوءمدیریت، ناشی از نقص و خلل در مبانی فکری و علمی طراحی مسیر توسعه اقتصادی در نظامهای گذشته و حال دانست.
با توجه به اینکه از صدر مشروطه تا کنون ملت ما از پیشقراولان تلاشهای خلقهای منطقهٔ خاورمیانه بودهاست؛ و هنوز هم چون انقلابها از اینجا شروع شدهاند، چشم دنیا بهسوی ایران است که به چه سمت میرود، و هنوز هم بهنظر ما، سرنوشت نهضت و انقلابهای گذشته رقم نهایی نخورده است، یعنی نهضت دموکراتیک ادامه دارد و نفس مطالبهگری و حرکتهای دهههای اخیر، نشانگر حقانیت ذات و جوهر جنبشهای گذشته و استمرار و زنده بودن جهت حرکت این ملت است که بیش از یک قرن سابقه مستمر دارد.
بنابراین، نباید در کوتاهمدت ناامید شویم از روند بلند تطور تاریخی، خصلت سهمناک حوادث و پرداختن بهای سنگین نسبت به دستآوردهای ناکافی و ناکامیهای تاکنونی. و در اینجا، مقصود از وفاداری و پایفشردن بر مواضع و زنده نگه داشتن حافظهٔ گذشته، انتقال حافظه و هویت به نسل جوان مااست. زیرا اگر حافظه منقطع شود، اشتباهات گذشته دوباره تکرار خواهند شد؛ و آنها که مسئول عقبگرد ها و ناکامی ها بودند مجدداً با چهرهای جدید وارد صحنه میشوند و خود را محق و طلبکار جلوه خواهند داد؛ چون میپندارند مردم فراموش کردهاند. در حالیکه هیچ رویداد تاریخی فراموش نمیشود و بهخلاف شعارهای کلیشه ای که دایم شنیده میشود مثل اینکه «فراموش نمیکنیم، اما میبخشیم»، نه فراموش میکنیم و نه ازپیش میبخشیم، بلکه بنابه دلایل طبیعی و حقوقی، قاعده باید این باشد که عدالت میبایست اجرا شود و آنگاه اگر قربانیان خواستند ببخشند این یک استثنا است و البته بهلحاظ اخلاقی بس ارزشمند. هدف ما، اما، از طرح ضرورت مبارزه با فراموشی، و تاکید بر اجرای عدالت قضایی و جزایی، انتقامجویی نیست، بلکه جلوگیری از تکرار جنایات و حوادث در آینده است. پس شعار ملی باید این باشد که «دیگر، هرگز مباد!»
و باید بدانیم که مسئول هر دستاورد و یا هر پسرفتی، همواره بنابه تعریف، «مسئولین» اند و آن و این یک از مسئولین نباید از مردم و از منتقدان و مخالفان طلبکار باشد که چرا اعتراض و انقلاب کردید؟! و یا شما روشنفکران بودید که ما را به اینجا کشاندید! و امثال این ادبیات که امروزه بهشکل مهوعی شیوع و وفور یافته است. مخالفت با وضع موجود همیشه واکنشی بوده است علیه سیاستهای حاکم مسئولین. و از اینروست که مطالبهٔ نهادی «حقیقتیاب» برای روشن شدن مسئولیتها در سطح ملی ضرورتی تاریخی است.
درآستانهٔ فصل انتخابات هستیم و باید دانست که در فضای کنونی امید و اعتماد ملی سخت آسیبدیده و مصیبتزدهٔ حوادث اخیر است و دل و دماغی برای حضور و مشارکت در این سپهر ندارد. جنبش «ملی و مردمی» (مستقل از قدرتهای خارجی و مطالبهگر عدالت-و-آزادی)، در شرایط کنونی فراسوی روشهای کلاسیک «انتخاباتی» اصلاح-و-اعتدالطلبیهای صوری و سازشکارانهٔ تاکنونی و البته با پرهیز از لغزش به ورطهٔ خشونت کور و شورشگری واکنشی از سوی دیگر، در پی حضور متحد و متشکل در صحنه و عرصهٔ اجتماعی و در جستجوی «راه سومی» است که بهشیوههای مدنی و انسانی، به اعتراض و مطالبهگری بپردازد و به جایگزینسازی بدیلهای عملی بیاندیشد و گفتار منطقی نوینی و راهکارهای علمیای را برای آینده بگشاید.