عاشق | ولیالله درودیان (۱۳۵۸)
عاشق*
شعری از ولیالله درودیان
منبع: مجله سروش
تاریخ: ۱۲ آبان ۱۳۵۸
مردی
شبانه
آمد
با مرگ خویش
با مرگ سرخ خویش
مردی
شبانه آمد
تنها
تنها
با دست های خالی
مردی
شبانه
آمد
با چشم هایش:
خورشیدهای کوچک خندان
با دستهاش:
آبشخور غزالان
مردی
شبانه
آمد
چون روح سبز آب
از عمق وحشت آور مرداب
مردی
شبانه
آمد
در کوچه های شهر به راه اوفتاد
انبوه خفتگان را
تک تک به نام خواند و صدا کرد
مهتاب و آب و آینه ها را
بوسید و عاشقانه دعا کرد
مردی
شبانه آمد
فریاد زد:
ای عشق
این متنهای هستی من بود
کان را نثار راه تو کردم
آنگاه
خون
خون
خون
پر ریخت بر صحاری خوشید
مردی شبانه
آمد
با مرگ خویش
با مرگ سرخ خویش
* شعر «عاشق» از کتاب تلخستان مجموعه اشعار ولی الله درودیان برگرفته شده است.