فلسفه و جامعهشناسی سیاسی | محمدعلی زکریایی (۱۳۷۴)
فلسفه و جامعهشناسی سیاسی
اندیشه موضوعی دکتر علی شریعتی
نویسنده: محمدعلی زکریایی با مقدمهی حسین کچوئیان؛ تهران، انتشارات الهام، چاپ اول ، دو جلد 1374؛ 520 صفحه جلد یک ،400 صفحه دوجلد ، رقعی.
نگارنده هدفش را در این نوشتار پیراستن و آماده کردن فلسفه و جامعهشناسی سیاسی دکتر شریعتی اعلام کرده است. بدین منظور پژوهش صورت گرفته در طرحی موقت به صورت دائرةالمعارفی در دو قسمت طبقهبندی شده: قسمت اول شامل موضوعات کلیتر و مفاهیم فلسفه و جامعهشناسی سیاسی و قسمت دوم آن شامل فلسفه سیاسی اسلام و تشیع است که در یک دفتر با عنوان فلسفه و جامعهشناسی سیاسی دکتر شریعتی میشود.
نویسنده طبقهبندی بهکار برده شده دراین پژوهش را دارای چندین ویژگی میداند که مهمترین آنها عبارتند از:
1. کلیه 35 جلد مجموعه آثار دکتر شریعتی بازخوانی و مفاهیم اصلی و موضوعات آن طبقهبندی شده است.
2. از آن جایی که این پژوهش به صورت یک دائرةالمعارف اندیشه موضوعی است، پژوهشگران و متفکران و اساتید علوم انسانی میتوانند با مراجعه به آن حتیالامکان از مراجعه به مجموع آثار بینیاز باشند.
3. مطالب به شکل اسنادی گردآوری شدهاند.
4. در این طبقهبندی مطالب مطرحشده از سوی هیچ پژوهشگری مورد داوری علمی و ارزشگذاری قرار نگرفته است. بلکه تنها طبقهبندی علمی بر آن مترتب شده است.
دکتر کچوئیان نویسنده مقدمه اصلی کتاب به تحلیلی کلی در نسبت فلسفه سیاسی و جامعهشناسی سیاسی با اندیشه سیاسی شریعتی میپردازد. در اینجا به نمونهای از آنها اشاره میکنیم.
در ابتدا شرحی دارد بر اینکه به رغم نظرگاه شریعتی در باب فلسفه و انتخاب ایدئولوژی بر فلسفه و از سوی دیگر مشکل معرفتشناختی میان فلسفه و ایدئولوژی که به دو قلمروی متفاوت تعلق دارد، «میتوان اندیشه سیاسی دکتر شریعتی را آنجا که فلسفه سیاسی را تنها به نظریه سیاسی محدود میکنیم به فلسفه سیاسی نزدیک بدانیم و آنجای که فلسفه سیاسی را در درون یک نظام فلسفی جامع تعریف میکنیم دور از فلسفه سیاسی بدانیم.»
اما در باب جامعهشناسی سیاسی بدون تردید نویسنده اندیشه سیاسی شریعتی را از سنخ جامعهشناسی سیاسی نمیداند و اشکال محتوای بر آن وارد میسازد. اما از سوی دیگر معترف است که صحت و سقم نظریات جامعهشناسانه شریعتی را نمیتوان مشمول اشکالات محتوایی دانست. زیرا صحت یک نظریه را مشروط به قرارگرفتن آن در یک حوزه علمی نمیداند.
وی جامعهشناسی سیاسی و فلسفه سیاسی در اندیشه شریعتی را چنان در هم ادغامشده میداند که اغلب تفکیک آنها از هم مشکل است و آن را ناشی از وحدت و انسجام شدید در کلیت کار شریعتی میداند.