نظر آیت الله منتظری درباره ی دکتر شریعتی | آیت الله منتظری (نامه ـ تیر ۱۳۷۸)
نظر آیت الله منتظری دربارهی دکتر شریعتی
آیت الله حسینعلی منتظری
منبع: نشریه نامه
تاریخ : ۶ تیر ۱۳۷۸
پرسش: درابتدا حرکت روشنفکران درایران، دونفر بیشتر از دیگران مطرح هستند که درمورد آنها اظهارنظرهای متناقض شنیده میشود. یکی مرحوم دکتر شریعتی درگذشته و دیگری آقای دکتر سروش که اخیرا گویا برخوردهایی هم با او شده است ، اگر امکان دارد بفرمایید نظر حضرتعالی دراین مورد چیست ؟
جواب: به نظر من این برخوردهایی که به عنوان روحانیت، جلوتر با مرحوم دکتر شریعتی واخیرا با اقای دکتر سروش شده به این شکل است که گویا خودمان را معصوم و آگاه به تمام مسائل شرع میدانیم و آنها را یک آدم های منحرف و این اساسا یک برخورد غلطی است.
اولاّ دکتر شریعتی حق زیادی به گردن فرهنگ و انقلاب ایران دارد. تیپ جوان و دانشگاهی کشور را ایشان از دامان مارکسیسم نجات داد و به طرف اسلام و انقلاب متوجه کرد. کتاب های ایشان بسیار سازنده و تحول افرین بوده. البته من نمیخواهم بگویم اشتباه نداشت؛ مگر ما روحانیت اشتباه نداریم؟ مگر جوامع ما اشتباه نداشتند ؟ اشتباه، خواهی نخواهی هست. این درست نیست که ما خودمان را مطلق فرض کنیم و بگوییم اسلام را صد درصد ما فهمیده ایم و آنها از اسلام بیگانه هستند. ما باید به اندیشه های مختلف اجازه دهیم حرفشان را بزنند و اگر جایی هم به نظرمان میرسد که حرفشان درست نیست محترمانه جواب آنها را بنویسیم. بحث علمی با تکفیر و تفسیق سازگار نیست و بلکه نتیجه معکوس میدهد. برای اینکه “انسان الانسان حریص علی ما منع”. باید محترمانه حرفها حلاجی بشود. هیچ یک از ما معصوم نیستیم. انها یک برداشتی از مسائل اسلام داشتهاند، گفتهاند.افراد دیگری هم اگر برداشتی دارند می گویند. شنوندگان هم مختلف هستند. اگر یک جا اشکالی به نظر رسید باید ضمن بیان نقطه قوتهای ان، اشکالات را هم گوشزد کرد اما تکفیر و تفسیق درست نیست. خیلی از علما و بزرگان ما برسر همین مسائل به شهادت رسیدند. علمای سنی و علمای شیعه را تکفیر میکردند. مریدهای انها میریختند علما را به عنوان اینکه کافر هستند میکشتند، حکومتها آنها را بازداشت میکردند و میکشتند، شهید اول و شهید ثانی چگونه به قتل رسیدند؟ من از همان اول با این نوع برخوردها مخالف بودم هم دکتر شریعتی آدم متدین ومتعهد و باشعوری بود، هم دکتر سروش آدم متدین و فاضلی است و اهل مطالعه است، هم دکتر شریعتی قصد خیر داشت و هم ایشان قصد خدمت دارد. دکتر سروش از طرف مرحوم امام در ستاد انقلاب فرهنگی بود. یک وقت ایشان با سه نفر دیگر اعضای ستاد انقلاب فرهنگی درقم پیش من امدند و گفتند امام به شما محول کرده که نمایندگی روحانی در دانشگاه ها داشته باشید و من افرادی از روحانیون را به دانشگاهها می فرستادم و همه ی اینها با زمینه سازی و تلاشهای این آقایان بود که هنوز هم این برنامه به عنوان نمایندگان ولی فقیه در دانشگاه ها ادامه دارد . دکتر سروش اهل وجوهات و متعهد به موازین اسلامی است. به نظر من باید به اینگونه شخصیت ها احترام گذاشت، از نظراتشان استفاده کرد، در عین حال اگر اشکال و اشتباهی هم به نظر میرسد باید با آنها مطرح کرد و حتی در روزنامه ها و مجلات و کتابها نوشت اما تکفیر و تفسیق و برخورد فیزیکی و به هم زدن جلسات به هیچ وجه کار عاقلانه ای نیست. برخوردهای تند سبب می شود که قشر دانشجو از روحانیت زده شود و روحانیت هم از دانشجو جدا شود. مخصوصا در این زمان که فرهنگ و منطق است، افراد درس خوانده و باسواد هستند، با چماق نمیشود با جامعه برخورد کرد. اینکه یک عده جوان احساساتی خام را تحریک کنیم که علیه بزرگان و دانشمندان شعار بدهند یا برخورد فیزیکی انجام دهند علاوه بر اینکه خلاف شرع مبین است، این همان فتنه و هرج و مرج است که همهی عقلای جهان از آن بیزارند و در کلام امیرالمومنین است که ” اسد حطوم خیر من سلطان ظلوم و سلطان ظلوم خیر من فتن تدوم ” (بحاراالنوار ج 27،ص935) : شیری درنده بهتر است از فتنه و هرج و مرج.