بیست و دومین سالگرد شهادت شریعتی ( دانشگاه تهران – خرداد ۱۳۷۸)
همایش شریعتی و احیای دینی
به مناسبت بیست و دومین سالگرد شهادت شریعتی در دانشکده فنی تهران مراسمی از سوی انجمن اسلامی تشکیل می شود. در این مراسم اقایان فاضل میبدی : «اجتهاد در آرای نواندیشان مذهبی» و یوسفی اشکوری با عنوان « روشنفکری دینی و چالش با سنت»، سخن گفتند . سپس میزگردی با حضور آقایان آرمین، گنجی و رحیم پور درباره آرای شریعتی برگزار شد.
میزگرد «شریعتی، ایدئولوژی حکومت، آزادی »در دانشکده تهران با حضور آقایان اکبر گنجی، محسن آرمین، حسن رحیم پور ازغدی برگزار شد. این همایش با تنش میان اکبر گنجی و رحیم پور ازغدی آغاز شد. گنجی، ازغدی را تئوریسین ماهنامه صبح و راست افراطی دانست که طی سال های گذشته تمام نوشته هایش در مبارزه با آراء روشنکران دینی بوده است. و رحیم پور ازغدی نیز خطاب به گنجی گفت:« فرض کنید من چماقدار هستم و الان هم چماقم را پشت در گذاشته ام اما فعلا که شما چماق کشی را شروع و بحث مرا قطع کرده اید. این جر و بحث با ترک کردن مجلس توسط ازغدی به پایان می رسد و با حضور محسن آرمین (سر دبیر هفته نامه عصر ما) سمینار ادامه می باید.(نشاط-۲۷ خرداد ۱۳۷۸)
-گزارش روزنامه نشاط ( ۲۷/خرداد/۱۳۷۸) از همایش.
گفتمان شریعتی را باید نقد کرد
گروه داخلی- میزگرد شریعتی، ایدئولوژی حکومت، آزادی که در پایان دهمین همایش شریعتی و احیای دینی عصر روز سهشنبه برگزار شد، به مشاجرهی لفظی میان دو تن از شرکتکنندگان در میزگرد انجامید.
به گزارش خبرنگار ما در این میزگرد که اکبر گنجی، محسن آرمین و حسن رحیمپور ازغدی شرکت داشتند، ابتدا رحیمپور ازغدی از نویسندگان روزنامهی «کیهان» به نقد سخنرانی گنجی که پیش از برگزاری مراسم انجام شده بود پرداخت، اما گنجی چندین بار سخنان ازغدی را قطع کرد.
گنجی در اعتراض به ازغدی گفت: «وی سه سال است در هر میزگردی که شرکت میکند ابتدا سخنرانی میکند و سپس میگوید وقت ندارد و میزگرد را ترک میکند.»
ازغدی پیش از حضور در جلسه به برگزارکنندگان مراسم اعلام کرده بود که تا ساعت 7 بعدازظهر بیشتر نمیتواند در میزگرد حضور داشته باشد. وی در عین حال گفت: «گنجی دروغ میگوید.»
مشاجره میان ازغدی و گنجی به حاضران در همایش نیز سرایت کرد و آنان بارها له یا علیه دو طرف مشاجره با صدای بلند صحبت کردند و کف زدند.
گنجی خطاب به ازغدی گفت که وی تئوریسین «ماهنامهی صبح» و راست افراطی است و طی سالهای گذشته تمام نوشتههایش در مبارزه با آرا روشنفکران دینی بوده است.
رحیمپور نیز در پاسخ به گنجی گفت: «فرض کنید من چماقدار هستم و الان هم چماقم را پشت در گذاشتهام، اما فعلاً که شما چماقکشی را شروع و بحث مرا قطع کردهاید.»
وی افزود: «من یک جلسه بحث را در مورد شریعتی و مسائلی که آقای گنجی مطرح کردهاند کافی نمیدانم بلکه حاضرم در یک سلسله بحث سی جلسهای با حضور آقای گنجی و بزرگترهای وی شرکت کنم.»
ازغدی پیش از این گفته بود: «مسائلی را که آقای گنجی دربارهی شریعتی طرح کرده است همان حرفهای دکتر سروش است.»
ازغدی پس از آن که مجری جلسه برای شرکت در یک میزگرد ده جلسهای از وی قول گرفت جلسه را ترک کرد و گنجی و آرمین میزگرد را ادامه دادند.
آرمین که در طول این مشاجره سکوت کرده بود، در ادامهی این میزگرد گفت: «من عمداً وارد این مشاجره نشدم و تشخیص دادم سکوت کنم. چون احساس بدی به من دست داد و احساس کردم ما مانند گلادیاتورهای رومی شدهایم که هرازگاهی با هم میجنگیم و عدهای هم نشستهاند و تماشا میکنند، کف میزنند و هورا میکشند.»
وی خطاب به دانشجویان گفت: «جلسات بحث و گفتوگو برای تبیین حقایق است. البته ما نمیخواهیم به یک نتیجهی ثابت برسیم. بحث سیاسی نیست، بحث جناح و انتخابات نیست که نیازمند تشویق و هورا کشیدن باشد. بحث شریعتی، روشنفکر مسئولی است که در تاریخ معاصر ما نقش تعیینکنندهای داشته است.»
وی افزود: « من فکر میکردم دربارهی شریعتی همهی حرفها زده شده است و مجموعه سخنرانیها و نوشتههای پس از انقلاب برابر مجموعه آثار شریعتی است و حرف نو زدن در مورد شریعتی کاری دشوار است.»
سردبیر هفتهنامهی «عصر ما» گفت: «آنچه به عنوان تروریسم پس از انقلاب صورت گرفت در قالب جریان روشنفکری تفسیر شد و پیروان اندیشههای قشری و متحجر که کینهی جریان روشنفکری را در دل داشتند فرصت را مناسب دیدند و ضربهی کاری را به این جریان وارد کردند.»
آرمین «زنده شدن قطببندیهای کاذب نظیر روحانی- روشنفکر، روحانی- مکلا و ابهام در قضیهی جدایی دین از سیاست و مبارزه با آمریکا و استعمار» را از جمله تردیدهای ایجادشده ذکر کرد و گفت: «تلاشهای بسیاری صورت میگیرد تا این تردیدها را به یقین تبدیل کند که عکسالعمل نگاه جریان قشری به جریان روشنفکری است.»
وی افزود: «نیاز امروز ما به شریعتی برای رفع این تردیدهاست و از این منظر بهترین مدخل برای ورود به بحث شریعتی تمدن و تجدد است.»
آرمین گفت: «شریعتی اساساً با این تفکر مبارزه میکند که تجدد و مدرنیته به صورت تنها تمدن موجود پذیرفته شود. تلاش شریعتی این است که مدرنیته تنها صورت تمدنی نیست که ناگزیر از پذیرش آن باشیم.»
گنجی در پاسخ به آرمین گفت: «کدام متفکری در ایران گفته است مدرنیته دین ماست. فکر نمیکنم کسی در جامعهی ما بگوید مذهب ما مدرنیته است.»
وی که به پرسش تعدادی از دانشجویان با این مضمون که چرا با شخصیت شریعتی، تخریبی برخورد میکند، پاسخ داد: «الان در جامعهی ما سه گروه از سنت شریعتی دفاع میکنند. اول گروههای ملی- مذهبی نظیر ماهنامهی «ایران فردا»، طرفداران پیمان، نهضت آزادی که بیشتر به نقدهای شریعتی به روحانیت، فقه و رهایی از شریعت علاقه دارند. دوم گروههای چپ مثل سازمان مجاهدین انقلاب و سوم راست افراطی نظیر هفتهنامهی «صبح»، «لثارات»، «شلمچه» و… که بیشتر به نقد شریعتی از دموکراسی و آزادی، غرب و تجدد را میپسندند.»
گنجی گفت: «اگر کسی ایدئولوژی را به معنای عقیده، آرمان، ارزش یا باید و نباید به کار برد، من مخالفتی با او ندارم.»
وی افزود: «ما هر زمان که میخواهیم کسی را نقد کنیم عدهای ناراحت میشوند اما ما معتقدیم گفتمان شریعتی را باید نقد کرد.»
نویسندهی روزنامهی «صبح امروز» گفت: «شریعتی نظر مناسبی نسبت به دموکراسی و لیبرالیسم ندارد. شریعتی میگوید بزرگترین افتخار من این است که دین را به ایدئولوژی تبدیل کردهام.»
گنجی همچنین در زمینهی مطالب مطرح شده از سوی ازغدی گفت: «موضع و رفتار ایشان مشخص است. هنگامی که کتاب «مدارا و مدیریت» دکتر سروش را برای اخذ مجوز به ارشاد فرستادیم یک سال این کتاب را نگه داشتند و گفتند تا نقد آقای رحیمپور ازغدی در این کتاب چاپ نشود اجازهی نشر نمیدهیم و آخر هم این کتاب پس از درج یک مطلب 40 صفحهای از ایشان منتشر شد.»
وی افزود: «آقای ازغدی در حال حاضر هفتهای یک بار در تلویزیون صحبت میکنند و برنامه دارند که البته از حقوق شهروندی ایشان است و ما هم اعتراضی نداریم.» ( روزنامه نشاط ۲۷ خرداد ۱۳۷۸)