در سنگر قلم | نسیم آماج خراسانی (۱۳۵۸)
در سنگر قلم
شعری از نسیم آماج خراسانی
منبع: مجله سروش
تاریخ: بهمن ۱۳۵۸
به جاودانه یاد استادم شهید بزرگ: دکتر علی شریعتی مزینانی
دل می تپد مرا، در پیکر قلم
من خون جنبشم بر خنجر قلم
از عمق اضطراب تا اوج انقلاب
محکم طپانده ام بال و پر قلم
کاخ ستم کجا ماند به جا؟ هلا:
برگشته اش کند شور شکر قلم
بر صفحه قیام، بنوشته ام تمام
فرموده هر پیام پیغمبر قلم
وقتی دلت فسرد ز اهرمن فساد
«هورا»ی حق دمد از خاور قلم
بیهوده می زنند آتش به قامتش
ققنوس خیزد از: خاکستر قلم
طوفان انتقاد!؟: آنک من و جهاد
باید که در نهاد: سر بر سر قلم
ما را مکن قیاس ای آبروشناس
حق: جوهر منست، من: جوهر قلم
گو: گر تمام راه، با شد چو شب سیاه
می تابدم چو روز روشنگر قلم:
آنک «شریعتی»، انسان جاودان
آن جلوه کار «جان» آن مظهر قلم:
هی! دست افتخار، پرچم بپای دار
شد رهبرم شهید، در سنگر قلم
جز حق نسیم دم، هرگز نمی زنم
تا افتم از قدم در معبر قلم
مشهد مقدس: هفتم مهر ماه ۱۳۵۷